پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- فضای رسانه‌ای نسبتا غالب و یکپارچه‌ای که پس از سفر ترامپ به عربستان محقق شد، با اظهارات امیر قطر تا حدی از میان رفت. شیخ تمیم بن حمد آل ثانی امیر قطر گفت: هیچکس حق ندارد چون اخوان المسلمین را تروریست طبقه‌بندی کرده ما را متهم به تروریسم بکند و نقش مقاومت حماس و حزب‌الله را منکر شود... ایران یک قدرت اسلامی است و هیچ عقلانیتی در دشمنی با ایران وجود ندارد... این حق قطر است که به صورت همزمان روابط خوبی هم با رژیم صهیونیستی و هم با حماس به عنوان نماینده قانونی و مشروع فلسطینیان داشته باشد... قطر موفق شده تا به طور همزمان روابط مستحکمی با آمریکا و ایران داشته باشد و ...

پس از این اظهارات، قطر مدعی شد که خبرگزاری رسمی این کشور هک شده و انتساب این اظهارات به شیخ تمیم درست نیست. این البته نتوانست منجر به کاهش خشم برخی دولت‌های عربی شود. اولین اقدام، فیلتر کردن و محدودسازی رسانه‌های قطری در کشورهای عربی بود. قطر با شدت زیاد مورد هجوم دولت‌های عربی منطقه قرار گرفت

نگاهی به جملات امیر قطر در گفتگو با دکتر روحانی رئیس جمهور کشورمان به خوبی نشان می‌دهد که آن سخنان جنجالی او، بی‌حساب نبوده است: «روابط ما با جمهوری اسلامی ایران، دیرینه، تاریخی و مستحکم است و ما خواهان تقویت بیش از پیش این روابط هستیم... ما معتقدیم که در مسیر تقویت بیش از پیش روابط ایران و قطر هیچ مانعی وجود ندارد... به دستگاه های ذیربط در کشورم دستور خواهم داد با هدف گسترش همکاری های تهران - دوحه بر تلاش‌های خود بیفزایند.‌»

واقعیت این است که آن‌چه قطر در پی آن است و از آن سخن می‌گوید و تا حدی نیز عملی کرده، ترکیه یک‌سره داراست؛ ترکیه هم با آمریکا روابط خوبی دارد و هم با ایران به دلیل همسایگی، سعی بر رعایت حُسن هم‌جواری دارد؛ ترکیه هم به حماس بسیار نزدیک است و هم با رژیم صهیونیستی روابط دیپلماتیک، اقتصادی و حتی نظامی دارد

لذا به نظر می‌رسد با توجه به آن‌چه آمد، جمهوری اسلامی ایران باید به خوبی پیام سخنان امیر قطر از یک‌سو و پیام هجوم بی‌امان برخی کشورهای عربی به دوحه را از سوی دیگر فهم کرده و در برنامه‌ریزی دیپلماتیک، در دستور کار قرار دهد. لذا نکات زیر را می‌توان در این چارچوب مطرح کرد؛

1- حساسیت بالای شورای همکاری خلیج فارس و تا حدی اتحادیه عرب به نزدیکی کشورهای عربی به تهران؛ این امر می‌تواند رفتار عمان با ایران را نیز در برخی موارد تحت تاثیر قرار دهد. لذا سطح انتظارات از عمان و کویت، باید با احتساب این امر، واقعی‌تر شود.

2- داشتن برآورد واقعی از رفتار و اهداف قطر؛ دوحه در نظم منطقه‌ای، یک بازیگر واسطه‌ای با میزان قدرت ملی کم است که خالی از مولفه‌های جدی قدرت‌ساز به خصوص قدرت سخت می‌باشد. چنین بازیگری نه آن‌قدر ضعیف است که تابع محض یکی از قدرت‌های منطقه‌ای شود و نه آن‌قدر قوی است که به قدرت منطقه‌ای تبدیل شود. لذا اهل بازی میان قدرت‌های منطقه‌ای است.

3- تجربه‌ حمله‌ عراق تا بن دندان مسلح به کویت در سال 1990، برای قطر حاوی پیام‌های معناداری است. آن سال‌ها، عراق علیه ایران مسلح شده بود و حالا عربستان تا بن دندان علیه ایران مسلح شده است. یک جنگ نظامی تمام عیار میان تهران و ریاض، بعید است. لذا قطر منطقا بخشی از تقویت قدرت نظامی عربستان را علیه خود تصور کرده است حتی اگر عربستان چنین قصدی نداشته باشد. باید مبانی چنین تصوری را تقویت کرد.

4- طراحی برنامه‌های منطقی جهت توسعه‌ی کمتر حساسیت‌زا با قطر؛ تجربه ثابت کرده است که هرگونه چراغ سبز و پالس مثبت از سوی کشورهای عربی به ایران، با هجوم بی‌امان عربستان همراه خواهد شد. آخرین سفر وزیر خارجه اردن به تهران که با پیام‌های مثبتی همراه بود، چندی بعد، با مواضع رادیکال اردن علیه همراه شد. سفر هیئت عالی‌رتبه عربستان به امان، کارساز بود

5- امیر قطر به پشت‌گرمی ترکیه چنین سخنانی را مطرح کرده. تحکیم و تقویت ائتلاف قطر و ترکیه به شرطی که فاصله‌ی میان آن‌ها با عربستان را بیشتر از وضع فعلی سازد، مطلوب ایران است.

6- با حفظ عزت، تقویت روابط با ترکیه باید به صورت جدی‌تر در دستور کار قرار گیرد. هر‌آن‌چه امیر قطر بیان کرده، ترکیه عملی ساخته است و اگر نبود قدرت ملی آنکارا، قطعا اردوغان زیر فشارهای ایران‌گریزانه‌ی عربستان، مسیر دیگری می‌پیمود. لذا بخشی از پاسخ به ریاض را باید در تقویت روابط عزت‌مندانه با آنکارا جستجو کرد.