پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- آنچه در این انتخابات مشخص شده ، مهندسی دیدگاه مردم نسبت به پدیده های اجتماعی است. تمام نظر سنجی ها دغدغه اصلی مردم را معیشت اجتماعی میدانستند در حالی که اصل پدیده انتخابات 96، فرهنگی و رای سلبی برای دور شدن از جنگ و در نهایت ترس از رقیب بود. اصلاح طلبان به ویژه سلبریتی ها با استفاده از احساسات اجتماعی در مناظره سوم به بعد فضا را به حذف رقیب سوق دادند و توانستند آرای خاموش را بیدار و با اشتباه راهبردی اصولگرایان در تغییر صحنه انتخابات و دو قطبی شدن آن، پیروز میدان انتخابات 96 در سطح شورای شهر تهران و ریاست جمهوری شود.

آنچه اصولگرایان را بیدار میکند شکست در انتخابات 92 تا 96 نیست. بی توجهی به راهبرد اصلی انتخاباتی است. اصولگرایان نیاز دارند تا به چند راهکار تمکین کنند:

الف) مردمیزاسیون انتخابات:

 انتخابات در تفکر اصولگرایان یک حرکت مردم سالاری دینی است. برای همین بهترین قدرت اصولگرایان بسیج افکار عمومی مردمی است. اما متاسفانه در چند ماه اخیر این اتفاق از روش های مختلف رخ نداد. تصور اصولگرایان از انتخابات حضور حداکثری است اما نتوانستند جذب حداکثری داشته باشند. متاسفانه وجود بعضی جریانات در درون اصولگرایی به نوبه خود سبب دفع شده و اصلاح طلبان با ایجاد چهره غیر واقعی از این جریانات بیشتر سبب ریزش سازمان رای اصولگرایان می شوند. اگر کف انتخابات 92 تا 96 را 15 میلیون رای بگیریم، بدنه اصولگرایان نتوانسته سازمان رای منسجمی تشکیل دهد تا این سازمان رای اعضای دیگر را جذب کند. نکته ای که رقیب در این فرایند توانسته با استفاده از چهره ی غیر اصلاح طلبی چون روحانی از آن بهره برداری کند. حتی جذب ناطق هم برای استفاده از عنوان اعتدال و معتدلین جهت جذب و گسترش سازمان رای است. 

ب) سکوت تحلیلی: 

تحلیل و تبیین یکی از وظایف مهم جریان اصولگرایی است. این جریان در دهه هفتاد فاقد رسانه های منسجم در برابر جریان اصلاحات بود اما توانست در دهه بازسازی رسانه ای خود به کمیت این رسانه ها بیفزاید و به تعبیر دقیق تر رتبه های برتر مخاطبان در اختیار آنهاست اما در بعد کیفی سازی آن در یک رکود عمیق قرار دارد. اصولگرایان در دهه اصلاحات خود را بازسازی کردند اما نتوانستند در دهه ی بعدی به کیفیت خود بیفزایند. همین امر هم سبب شد تا در  اوج انتخابات 96 با تولید امار دقیق هم، رقیب گوی تبلیغات را از او برباید و او زمین را برای مناظرات تعیین کند.پیشنهاد می شود اصولگرایان با استفاده از تغییر چهره انتخاباتیِ رسانه ای، مدتی را در مطالعه و کیفی سازی بسر ببرند و با عناصر جوان تر و علمی تر محیط رسانه ای خود را با تحول رو برو سازند.

ج) عبور از اشخاص:

 اصولگرایان باید بدانند وقت  عبور از اشخاص است. آنه نباید فراموش کنند سازمان رایشان با عناصر جدید تغییر میکند. تغییر چهره به معنای معرفی شخص جدید به هر قیمتی نیست. شخص جدیدی که بتواند در بدنه اصولگرایان نفوذ کند و از مراتب پایین رشد کنند. دو سال وقت کمی نیست که اصولگرایان برا مجلس چاره ای بیاندیشند. از امروز باید دنبال انتخابات مجلس بود. چهره های نوین، علمی و کار آمد، دور کردن نیروهایی که در انتخابات گذشته تایید یا رای لازم را نگرفتندف موارد دیگر در پیوست رسانه ای می تواند به پیروزی اصولگرایان کمک کند. از امروز انتخابات 98 را در یابییم که وقت برای یک اقدام مناسب کافی نیست.