امیر مسروری نوشت: شنیده شد اقا محسن قرار است بیاید، اما کیست که نداند او وظیفه ای مهمتر دارد. همین چند روز که طرح این موضوع در رسانه ها شد،  هجمه های ناجوانمردانه ای شد. یکبار نوشتم دلیل حضور اقا محسن در انتخابات 88 را باید در پس از فتنه جست. اگر محسن رضایی در انتخابات نمی بود با رانده شدن انتخابات از سوی طرف مقابل در واقع احمدی نژاد تک می شد و معلوم نبود سرنوشت انقلاب به کجا می رود. از همه بدتر اینکه اگر اعتراض اقا محسن به نتایج نمی شد فردا روزی در آیندگان تحریف نویسان تاریخ ( همانطور که کمتر از سه دهه امام را آمریکایی معرفی میکنند و از اتباط امام با آمریکا بی بی سی سند منتشر میکند) به راحتی می نوشتند طرف مقابل اعتراض هم میکرد رسیدگی نمی شد. نبود اعتراض اقا محسن به صندوق و رای ها در مدت قانونی می نوشتند « نگذاشتند اعتراضی بشود!» تاریخ فقط 8 یا 9 ماه نیست و تاریخ برای همه نسل های آتی است که معلوم نیست با چه فناوری قرار است مارا قضاوت کند. 

امروز که شنیدم اقای روح الامینی گفتند: «محسن رضایی قصد نامزدی در انتخابات آتی را ندارد» بیشتر به چرایی حضور اقا محسن در انتخابات 96 بدون کاندیداتوری فکر میکنم. بالاتر هم گفتم. محسن رضایی توانست با همه اختلاف سلایقِ همت ها و باکری ها و عزیزها را در یک صف فرماندهی کند. امروز نیز جبهه ها و حزب ها و گروه ها سبب شده تا نیروهای جوانی که امام را ندیدند و از شهدا جز دفتر خاطرات چیزی نمیداند در صفوف مختلف به جای حمله بر دشمن به خود شوریده اند و یک دیگر را در میکرو وبلاگ نویسی های چون تلگرام لِه کنند.شاید این نوشته های من سبب ناراحتی بعضی ها شود. شاید به محسن رضایی نقدهایی وارد است اما باید بپذیریم ریاست جمهوری مرکز گفتمان سازی و یا دپارتمان تولید علوم انسانی جدید در کشور نیست. رئیس جمهور کفایت میکند گفتمان انقلاب را قبول کند و برای وزارت خانه های خود برنامه محور جلو رود. ایکاش رئیس جمهور آتی از ظرفیت اقتصادی آقا محسن یا سایر افراد شاخص جریان انقلابی استفاده کند. 

خوشحالم آقا محسن به وظیفه خودیعنی جمع کردن نیروهای انقلاب تمایل پیدا کرده است. خوشحالم دوباره آقا محسن را در لوای فرماندهی اما این بار نه در خط عملیاتیِ قرارگاه مرکزی کربلا که در خطِ عملیاتی اتحاد و اسنجام ملی برای حل مشکلات معیشت مردم و بحران های مدیریتی می بینیم. باید باور کنیم محسن رضایی وقتی محسن رضایی شد که نیروهایی چون همت و باکری و جهان آرا و علم الهدی و دیگران بودند. خرازی ها و برونسی ها و موحد ها با هر اختلاف سلیقه ای وقتی دستور از قرارگاه کربلا می آمد مردانه میجنگیدند. اینجاست که ظرف مدت کوتاهی از شکست در کربلای 4، پیروزی کربلای 5 ساخته می شود. ایکاش اقا محسن قدر خود داند و قدر خود لحاظ کند و در این مسیر فرماندهی کند. لازم نیست همه قرارگاه ها به ریاست جمهوری ختم شود و در این میدان همان چیزی که تکلیف دارد و درست هم انتخاب کرده مردانه بایستد که ایستاده است. به نظرم بزرگترین وظیفه آقا محسن همین اتحاد و انسجام بخشی نیروهای انقلاب و انتقال قدرت از نسل های اول انقلاب به نسل های بعدی و توانمند است. بارها شنیدم از این ور آن ور، هنوز هم آقا محسن اعتقاد داره می شود باقری کشف کرد.