محمد جواد ظریف در پیامی توییتری یادآور شد: آتش بس در سوریه دستاوردی بزرگ است. بیائیم با استفاده از این موفقیت، به مبارزه با ریشه های افراط و ترور بپردازیم.

وزیر امور خارجه کشورمان همچنین در این توئیت به مقاله خود با عنوان "چگونه با زمینه های گسترش افراط گری و تروریسم مقابله کنیم؟" اشاره کرده که در آن به بررسی زمینه ها و ریشه های پیدایش و گسترش جریان های افراطی و تروریستی و راهکارهای مقابله با آن با هدف ریشه کنی جامع این پدیده شوم پرداخته است.

در بخشی از این مقاله آمده است: پس از گذشت یک و نیم دهه از شکست کامل در مبارزه با تروریسم – پس از حادثه یازده سپتامبر- واقعیات ملموس و کریه امروزین ما را بر آن می دارد تا با چشمانی کاملا باز و به دور از توهم و یا خودفریبی این چالش ها را بررسی و مطالعه کنیم.اکنون باید بر همه آشکار شده باشد که مبارزه تأثیرگذار و موفق علیه این دو پدیده سرطانی، نیازمند رویکرد همه جانبه و راهبرد چند بخشی است که بیش و پیش از هر چیز، در گروی درک هوشیارانه از شرایط اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و جهانی ای است که زمینه ساز این دو پدیده شده اند.

ظریف افزود : تصورات نادرست، تحریف ها و اتهام زنی های نابجا، بسیار زیادند. از این رو، برای فهم شرایط اجتماعی و زمینه های جهانی، ابتدا باید توهّمات نادرست از ذهن ها زدوده شوند. رهیافت غالب و رسمی درباره تروریسم، چه در ایالات متحده و یا دیگر کشورها، عموماً ساختگی، برای مصرف داخلی و یا ابزاری در جهت خط مشی ها و اقدامات سیاسی مشخص است.

در بخش دیگری از مقاله وزیر امور خارجه ایران آمده  است : تفکر و تعمق در دلایل بنیادی وضعیت های مختلف در منطقه غرب آسیا -- برای مثال در سوریه یا در یمن -- از جمله چرایی و چگونگی تحول وضعیت های جاری، خارج از حیطه بررسی این نوشتار است. با این حال، درک دلایل، عوامل و سیاست هایی که به توسعه و ظهور این شرایط غم انگیز کمک کرده است، نباید دشوار باشد. همان گونه که یک سیاست مدار آمریکایی زمانی گفته بود، «هر کسی محق است عقیده ای برای خود داشته باشد، اما نمی توان واقعیات را برای خود تولید کرد.» واقعیات در معادلات منطقه غیرقابل تردید هستند، و زمان آن است که همه قبل از تلاش برای رفع مشکل، بر روی واقعیات توافق کنند.

با بهره مندی از تجربه گذشته و با نگاهی به وضعیت گسترده تر جهانی، لازم است دو نگاه متضاد برای بررسی بحران های منطقه ای و بین المللی به طور کامل شناسایی و تفکیک شود: ذهنیت با حاصل جمع صفر در مقابل رهیافت با حاصل جمع غیر صفر. در دنیای جهانی شده که در آن همه چیز از محیط زیست تا امنیت جهانی شده، تقریباً غیر ممکن است که به هزینه دیگران بتوان دستاوردی داشت. رهیافت های با حاصل جمع صفر به برآیندهای با حاصل جمع منفی منجر می شوند. به عبارت بسیار ساده، باید بین سناریوی «باخت – باخت» در مقابل سناریوی «برد – برد» یکی را انتخاب کرد. هیچ حد وسطی وجود ندارد.

در نتیجه، منازعه در عراق، سوریه، یمن و بحرین راه حل نظامی ندارد. من نمی توانم با صراحت بیشتر بر این موضوع تأکید نمایم. این منازعات به راه حل سیاسی، مبتنی بر رهیافت با حاصل جمع مثبت نیاز دارند که در آن هیچ کنشگر اصیل  – طبیعتاً به غیر از کسانی که خشونت افراطی را  هدایت و رهبری می کنند – از این فرآیند حذف یا به حاشیه رانده نشوند. متأسفانه، چنین حکمی در حرف ساده تر از عمل در دنیای واقعی، یا حتی در باور است. با وجود این، ممکن است به منطق این حکم پناه ببریم که «هر جا که اراده ای باشد، راهی وجود دارد.»

تحولات مثبت در لبنان برای انتخاب رییس جمهور جدید، پس از دو سال طولانی منازعه تلخ سیاسی، و هم چنین تحول اخیر در سازمان اوپک که در آن تمام طرف ها برای رسیدن به یک راه حل دارای منفعت متقابل، اختلافات خود را کنار گذاشتند – یا به عبارت دقیق تر از یک برآیند کاملاً فاجعه بار جلوگیری کردند - یک درس سیاسی ساده اما مهم را به نمایش گذاشت: طرف های ذی نفع، انتظارات حداکثری - با حاصل جمع صفر - خود را به نفع یک مصالحه کارآمد رها کردند. با نگاهی به موقعیت های دیگر، به ویژه در سوریه و یمن، می توان از تجربه مردم لبنان آموخت و امیدوار بود که مجموعه روند سیاسی – که تعاملی همراه با بده بستان و روندی مستلزم مصالحه و فراگیر بودن است – می تواند به کشتار دهشتناک جاری پایان دهد. هر چه زودتر در این زمینه اقدام کنیم، بهتر است.

با وجود دشواری های هر بحران، همیشه امکان هایی برای کاوش و در نهایت رسیدن به نتیجه ای که برای همه طرف های درگیر قابل قبول باشد، وجود دارد. یا به صورت صریح تر، همیشه راهی برای «رسیدن به توافق» وجود دارد. اما برای انجام این کار، تعریف مسأله نیازمند بررسی دوباره است. هنگامی که یک مسأله از دیدگاه حاصل جمع غیر صفر تعریف شد، مهم ترین گام به سوی حل و فصل آن برداشته شده است.