پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- مسعود ندافان- هرکجا نامی از هیاهوی سیاسی باشد؛ پای «علی مطهری» همیشه در میان است. این بار علی مطهری در مهم‌ترین استان حامی اصولگرایان دست به اعتراض زده است؛ علی مطهری از سخنرانی در جلسه سیاسی مجمع مشورتی اصلاح‌طلبان خراسان رضوی با حکم دادستان مشهد بازماند تا غائله دیگری در فضای سیاسی کشور شکل بگیرد. علی مطهری به‌مانند همیشه دست‌به‌قلم شد؛ نامه‌های سرگشاده وی میراث دوران دولت اصلاحات است؛  چه آن هنگامی‌که از «خطر شدت گرفتن اصلاح‌طلبان» که طرح‌ها و لوایح آنان «در جهت حذف مکتب و ایدئولوژی پیش می‌رود» سخن می‌گفت و چه آن زمانی که در نامه‌ای سرگشاده خطاب به دکتر محمود احمدی‌نژاد نوشت «بدون شک انتخاب جنابعالی به‌عنوان رئیس‌جمهور در سال گذشته از الطاف خفیه الهی بود» و حالا بدون اطلاع از چرایی لغو جلسه‌اش، آن را «اقدامات داعش‌گونه» توصیف می‌کند که  با دولت «تمهیدی برای نجات استان خراسان رضوی ازاین‌گونه استبدادها بیندیشید» و در این نامه به رئیس‌جمهور پیرامون لغو جلسه نوشت: « به دستور دادستان مشهد و به قول خودش بر اساس‌نامه‌ای که به او رسیده است لغو شد. امیدوارم این نامه از آقای علم الهدی امام جمعه مشهد نباشد. ارتباط این موضوع با دادستان و احیاناً امام‌جمعه برای من روشن نیست. آن‌که در این موارد مسئولیت دارد استاندار و شورای تأمین است که ظاهراً مسلوب الاختیارند. لطفاً برای ما روشن فرمایید که حاکم در استان خراسان رضوی استاندار است یا دادستان و امام‌جمعه؟ نیروی انتظامی تحت فرمان استاندار است یا دادستان؟ و اساساً ورود دادستان در این‌گونه موارد بر چه اساسی است؟» 

اما فارغ از دلایل پیشروی این رخداد، این سنخ نامه‌ها و روحیات خاص علی مطهری برای دولت یازدهم حکایت اکسیر رهایی‌بخش از مطالبات مردمی دارد. 

* مدافع «آزادی»؛ سناریو تبلیغاتی دولت

کلیددارپاستورنشین دلواپس «سازمان رأی» اردیبهشت 96 است؛ حسن روحانی به‌خوبی آگاه است که وی برخلاف رئیس دولت اصلاحات و محمود احمدی‌نژاد، فاقد سازمان رأی شخصی مستقل است؛ حضور او در پاستور ماحصل ائتلاف مخالفان احمدی‌نژاد و بی‌قاعدگی سیاسی اصولگرایان بود و از سوی دیگر حامیان دولت یازدهم  در انتخابات بهارستان دهم برای استمرار ائتلاف 92 از گفتمان سازی اعتدال چشم‌پوشی کردند تا حسن روحانی تنها رئیس‌جمهوری بدون سازمان رأی مستقل باقی بماند. مصائب حسن روحانی به همین‌جا ختم نمی‌شود؛ اصلاح‌طلبان مهم‌ترین سرمایه اجتماعی دولت یازدهم از عدم چک سفید امضاء به وی خبر می‌دهند و حتی «گزینه‌های حفاظتی» از میان اصلاح‌طلبان برای روزهای سخت انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم سخن می‌گویند تا خدشه دیگری بر بدنه«سازمان رأی» دولت یازدهم وارد شود و همچنین انتشار فیش‌های حقوقی نجومی دولتمردان پتک دیگر بر پیکره نحیف دولت یازدهم وارد ساخت و به دلیل اثرگذاری آن در لایه‌های اجتماعی به‌طوری جدی سرمایه اجتماعی دولت را تهدید کرد؛ حسام‌الدین آشنا از اصلی‌ترین افراد اتاق فکر حسن روحانی دامنه آسیب دولت را بیشتر از دیگران احساس کرد و معتقد بود که «مسئله فیش‌های حقوقی، پایگاه اجتماعی دولت را مستقیماً هدف قرار می‌دهد.» و در همین راستا نوشت: «درواقع نخستین موردی است که خود مسئله و استفاده منتقدان دولت از آن، منجر به تأثیرگذاری شدید بر افکار عمومی و ضربه به سرمایه اجتماعی دولت شده است؛ حمله‌های پیشین مخالفان علیه دولت – عمدتاً بر محور برجام و سیاست خارجی – پایگاه اجتماعی دولت را متزلزل نمی‌ساخت و حتی در تقویت موضع دولت مؤثر بود. این مسئله در انتخابات مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان رهبری آشکار شد. اما مسئله فیش‌های حقوقی، پایگاه اجتماعی دولت را مستقیماً هدف قرار می‌دهد. جوانان بیکار، بازنشستگان، کارگران با حقوق اندک و سایر اقشار مستقیماً تحت تأثیر این سوژه سازی قرار می‌گیرند.» 

دولت یازدهم؛ دولت «گفتاردرمانی» است؛ چه برای مطالبات سیاست داخلی اصلاح‌طلبان و چه برای مطالبات پسابرجامی مردم؛ بنابراین آنان برای رهایی از وضعیت نابسامان نیازمند خلق «دوقطبی» در سطوح مختلف سیاسی و فرهنگی هستند. دولت یازدهم خواهان «اپوزیسیون نمایی» است تا در شرایط نماد «موضع موجود» برای پاسخگویی قرار نگیرد؛ آنان می‌خواهند مهاجم باشند تا مدافع بی‌قدرت. «آزادی» کلیدواژه تکراری ولی اثرگذار در فضای اجتماعی کشور است؛ آزادی «کنسرت»، آزادی «رسانه‌ها» و حالا آزادی «بیان» و مجری این طرح فقط حسن روحانی است؛ زیرا کابینه دولت یازدهم با وی در این راه پر سنگلاخ همراهی نمی‌کند اما شیخ دیپلمات خطیب است؛ هرچند هنر دیپلماسی وی تاکنون بازخورد مناسب اجتماعی نداشته است ولی خطابه‌های وی موفقیت‌آمیز بوده است؛ او در کارزار رقابت خرداد 1392 حسن روحانی با استراتژی خطابه‌های کوبنده وارد عرصه جدال با نامزدهای دیگر ریاست جمهوری دهم شد، او شهردار تهران را با کنایه‌های کلامی و سعید جلیلی را با برساخت نمایندگی رئیس‌جمهور سابق و استمرار فعالیت هسته‌ای زیر فشار تحریم‌ها کنار گذاشت و حالا اسم رمز پیروزی آینده را در استمرار ادبیات «آزادی خواهانه» می‌بیند؛ هرچند سوابق وی خلاف آن را نشان می‌دهد.

در اولین گام حامیان حسن روحانی در جنگ روانی با  پافشاری بر برگزاری کنسرت در مشهد باوجود مخالفت‌های آیت‌الله علم‌الهدی را در دستور کار قرار داده‌اند؛ «کنسرت درمانی» باهدف ایجاد قطبی‌سازی از مفهوم آزادی برای تهییج طبقه متوسط حامی آنان از خروج وضعیت انفعال صورت گرفته است. رسانه‌های همسو با دولت عدم برگزاری کنسرت در مشهد را با فضاسازی به هجمه علیه «فرهنگ» تعبیر می‌کنند و عدم مقابله با رفتارها را به‌منزله پیشروی قدم‌به‌قدم جریان مقابل برای محصورسازی آزادی‌های اجتماعی در جامعه قلمداد می‌کنند. گام دوم با آزادی رسانه‌ها برداشته شد و  رئیس‌جمهور در مراسم گشایش بیست و دومین نمایشگاه مطبوعات اظهار داشت: « اگر خود اصحاب رسانه امنیت نداشته باشند و دل‌نگران امنیت خود و راه و شغل و کار و خط و قلم خود باشند چگونه می‌توانند امنیت را بیافرینند، با قلم شکسته و دهان بسته؟  از او کاری ساخته نیست، نشکنیم قلم‌ها را به بهانه واهی، نبندیم دهان‌ها را با بهانه‌های غیراساسی، بگذاریم در این جامعه آزادی باشد. همان‌طور که شما دریکی از نمایشگاه‌هایتان گفتید با صدای بلند آزادی مسئولانه، بگذاریم آزادی مسئولانه باشد.» هرچند آیت‌الله صادق آملی لاریجانی با صراحت بیان به مقابله با این سخنان پرداختند و در همین راستا اظهار داشت: «برادر بزرگوار شما خودتان شفاهاً یا کتباً باواسطه یا بی‌واسطه بارها گفته‌اید که چرا با فلان روزنامه یا فلان سایت برخورد نمی‌کنید یا نزد مقام معظم رهبری گلایه می‌کنید که چرا دستگاه قضایی با فلان روزنامه برخورد نکرده است. اما وقتی در بین اهالی مطبوعات و رسانه حضور می‌یابید ندای آزادی مطبوعات سر می‌دهید و اینکه قلم‌ها را نشکنید و دهان‌ها را نبندید!» گام سوم با پاسخ به نامه علی مطهری آغاز شد و رئیس‌جمهور به  رحمانی فضلی و پورمحمدی دستور پیگیری دادند و در بخشی از این نامه با استمرار ادبیات گفتمان «آزادی» آمده است: «آیا کسانی در مراکز حساس استان نفوذ کرده‌اند که گمان می‌کنند با بستن دهان‌ها و سد راه سالن‌های سخنرانی، می‌توانند راه پیشرفت و توسعه کشور در مسیر موردنظر مردم و رهبر معظم انقلاب حضرت آیت ا... خامنه‌ای مدظله را ببندند و راه را بر افراطی‌گری و دوقطبی سازی جامعه بگشایند؟.... انتظار از قوه محترم قضائیه جلوگیری از جرائم مشهود و حمایت از آزادی بیان به‌موجب قانون اساسی، و مقابله با کج‌اندیشی در اجرای قانون است .امید است ریاست محترم قوه قضائیه دستور رسیدگی سریع به این حادثه را صادر نموده و با اعلام نتیجه آن مردم را نسبت به برخورد قانونی با تعرض به آزادی‌های اساسی دلگرم نمایند.»

* پاتک منتقدان دولت؛ #مایه_شرمساری

هرچند علی مطهری بهترین بازیگر برای استمرار جنگ روانی دولت با همراهی اصولگرایان همسو با پاستور در بهارستان با کلیدواژه «آزادی» است ولی این اقدام دولت همانند آزادی رسانه‌ها با شکست مواجه شد. در بخشی از نامه حسن روحانی گزاره «اتفاقی که در شهر مشهد رخ داد، مایه شرمساری است.» آمده است که این گزاره باعث ایجاد موج انتقادی فراوانی در قبال عدم عملکرد مناسب دولت یازدهم نسبت به مشکلات مردم ایجاد کرد؛ به‌نحوی‌که کاربران اینترنتی با هشتک #مایه_شرمساری فهرستی بلندبالا از وعده‌های حسن روحانی و مشکلات مردم را منتشر کردند. بازهم رد پای مشاوران «آشنای» دولت یازدهم در میان است؛ بار دیگر آنان توصیه اشتباه به حسن روحانی داده‌اند؛ جنس حسن روحانی با آزادی در هنگامی‌که سخنرانی فعالان اصولگرا لغو می‌شود،سنخیت ندارد،  او مرد «آزادی‌خواهی» در کوران «مشکلات معیشتی» نباید باشد؛ مردم از او وعده‌های «پسابرجام» را با دستور به تمام کابینه مطالبه می‌کنند و نه دستور به دو وزیر برای پیگیری لغو جلسه یک نماینده. حسن روحانی روزهای سختی را پیش رو دارد؛ روزهای که نه مشاوران وی راهکار فرار مناسب ارائه می‌دهند و نه با حضور ترامپ در کاخ سفید شرایط باب میل وی است؛ به همین دلیل او برای حضور در انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم تردید دارد.