پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- یک: شیوه برداشت از بیانات رهبری و تبیین آن از ابتدای انقلاب و در زمان امام راحل بود. زمانی که حاج احمد اقا، سمئولیت انتقال پیام امام را بر عهده داشت و بسیاری از تهمت ها و وصله های ناروا به ایشان زده شد. در ان زمان جریان منتظری و لیبرال ها بیشترین حمله را به احمد اقا داشتند و معتقد بودند ایشان نسبت به امام و بیاناتشان امانت دار نیست و از مه مهمتر بیانات امام را تحریف میکند. امام در این زمینه موضع گیری های مهمی داشت و در جایی فرمودند: «من شهادت مى‏ دهم که احمد فرزند این جانب از موقعى که در مسائل روز وارد شده است و تماس با کارهاى این جانب داشته است تا حال تحریر این کلمات از او خلاف دستورات این جانب مشاهده نکرده‏ ام و در اعلامیه‏ ها و امثال آنها تصرفى بدون رضاى من نکرده است و چیزى بر خلاف گفته‏ هاى من به من نسبت نداده است و بالجمله خلافى از او مشاهده نکردم. لکن باید احمد بداند کسانى خصوصاً مثل او که در این امور اجتماعى یا سیاسى وارد مى‏ شوند، مصون از افترا و ضربه نیستند و باید او حساب خود را با خداى قادر متعال درست کند و به ذات مقدسش اتکال نماید و از بشر ضعیف هراس نداشته باشد که مکاید بشرى چون خود بشر زودگذر و فانى است و همه به سوى او- جل و علا- خواهیم رفت و اکنون نیز در محضر مبارک او هستیم. و السلام على من اتبع الهدى. از خداوند تعالى توفیق خدمت به خلق براى همه دست‏اندرکاران و براى منسوبان به خود خواستارم.»(1) این تهمت زدن ها هنوز هم ادامه  دارد و تا جایی که اخیرا صوتی از سوی دفتر مرحوم منتظری منتشر شد و بسیاری از تهمت های غیرناروا دوباره به مرحوم احمد اقا زده شد تا گویی دوباره آن حملات ناجوانمردانه به امام ادامه پیدا کند. آنها نمی توانستند نسبت به امام حمله کنند برای همین به امانت داران امام حمله می کردند و سعی میکردند احمد اقا را به عنوان امین محکوم کنند. رهبری معظم انقلاب در این زمینه می فرماید: «گاهی اوقات است که مصلحت نیست رهبری در امری اقدام کند؛ لکن خوب است نظرش دانسته شود تا کسانی که میخواهند مسائلی را رعایت کنند، حواسشان باشد که نظر رهبری این است. حاج احمد آقا ناقل امین و باهوشی بودند که دقیق میفهمیدند و همان را که نظر شریف امام بود، منعکس میکردند.»(2)

به واضح مشخص است تبیین انتقال پیام توسط رهبری از احمد اقا به سایرین صرفا تایید منقولات رسمی و مشخص به دست خط امام نیست بلکه گاهی مواضع رهبری توسط شخصی که این درک و اعتماد را دارد دریافت و به جای نخبگانی انتقال داده شود. هستند در نظام اشخاصی که بتوانند نظر رهبری را در مواضعی که شاید ورود مستقیم رهبری در عموم هزینه سازی و فضا سازی کاذب به دنبال داشته باشد، جمع آوری نموده و به بدنه نخبگانی انتقال دهند. گروهی باید درک کنند هر آنچه در عموم مطرح می شود « همه چیز نیست» و هر آنچه در خصوصی مطرح می شود « نمی تواند مغایر با اصول اولیه باشد» . رهبر معظم انقلاب در این زمینه با هوشیاری تمام می فرماید: «بعضی چیزها هست که انسان اینها را در علن اظهار نمیکند، به‌طور خصوصی اظهار میکند - مواردی از این قبیل هست؛ همه‌ی حرفها [را نمیشود علناً گفت‌]؛ «لَیسَ کلُّ ما یعلَم یقال».(3) روش حکومت داری این نیست که تمام نقدها و نهی ها که به خواص و نخبگان بر می گردد به جامعه منتقل شود و یا در عموم مطرح شود. بسیاری از احکام و فرامین رهبری در خصوص و در جوامع کارشناسی مطرح می شود و به بدنه نخبگانی منتقل می گردد  و برای همین هم معقول است بعضی فرامین و دستورات ایشان به صورت محرمانه و یا حتی سری به گروهی منتقل گردد. این انتقال پیام نیز سابقه دارد و در موردی همچون نهی احمدی نژاد از انتصاب معاون اولی خود که توسط نماینده مجلس (حجت الاسلام ابوترابی) بعد از لجاجت و عدم اجرا علنی شد. 

دو: نهی منتشر شده از رهبری در خواص به احمدی نژاد برای عدم دو قطبی سازی کاملا منطقی و در واقع بر اساس یک حرکت حکومت داری است. نمی توان تصور کرد رهبری نسبت به ایجاد فضای دو قطبی و شکاف میان نخبگان و جامعه سکوت کند و بگذارد این شکاف عمیق تر شود و ایشان در بالای هرم سیاست گذاری و هدایت گری جامعه نسبت به موضوع تغافل کند. آنچه مشخص شده تواتر و قطعیت بیان رهبری در نهی احمدی نژاد برای ورود به انتخابات 96 است . اما آنکه ایا وی از تمامی عرصه های سیاسی و انتخاباتی کنار گذاشته شد یا نه موضوع دیگری است که به قطعیت نرسیده اما نهی ایشان به طور حتم جدی است و گرنه دفتر معظم له با این همه جنجال رسانه ای بر سر این موضوع بایستی موضع گیری می نمود و نسبت به آن واکنش نشان می داد. در واقع کسانی که قلم به دست می گیرند و هی کراراً « کد ساز»، « سررسید ساز» ، «کُد خدا» و  ده ها واژه دیگر را به رشته تقریر در می آورند اگر درصدی به بیانات رهبری و سیره عملی ایشان تعبد داشتند چنین حمله ناجوان مردانه ای از خود نشان نمی دادند. رهبری معظم انقلاب نسبت به برخورد خواص با موضوعات می فرماید: « اگر حرفی می زنم ، این ابتدا به ساکن نیست. حرف و پیام خصوصی، نصیحت لازم انجام می گیرد؛ وقتی انسان ناچار می شود، یک حرفی را می آورد در علن بیان می کند.»(4) این صراحت لهجه و ده ها مورد عملی از رهبری نشان می دهد، سیره ایشان بر نصیحت خصوصی است و  در صورت عمومی شدن یک موضوع و فراگیر شدن به نخبگان در عموم تذکر می دهند. بارها نیز از این عبارت تذکرات خصوصی سخن گفتند. 

سه: به نظر میرسد وقت آزمون جدی بدنه احمدی نژاد بر سر تعبد و دستور رهبری است. هنوز پاسخی از این بدنه برای خانه نشینی رئیس دولت دهم در برابر فرمان معروف عدم عزل وزیر اطلاعات دیده نمی شود و موضع گیری بخشی از این بدنه در برابر این فرمان امتحان مجددی است تا آنها نشان دهند نمی خواهند از انقلاب و جریان انقلابی عبور کنند. البته در موضوع برجام هم چنین مواردی دیده شد و بعد از آنکه رسما رهبری از نهی خود در مورد تحصن سخن گفت، اتهامات قبلی کمی رنگ باخت و حتی موضوع به گفته « اصلا قضیه چیز دیگری بود» تغییر ماهوی داد. 

باید منتظر ماند و صبر کرد و دید بدنه احمدی نژاد که خود را پیرو اصلی ماهیت انقلاب اسلامی و تابع نظر ولی فقیه معرفی میکنند بر کلام ولایت چقدر استوار خواهند ماند و ایا تجربه خانه نشینی و لجاجت تکرار می شود یا خیر؟

1- صحیفه امام، جلد 19 ص107

2- 11/4/74

3- 6/3/94

4- 6/8/88