پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- مسعود ندافان- این روزها زمزمه‌های فعالیت‌های انتخاباتی رساتر به گوش می‌رسد؛ منتقدان از اولین رییس جمهور تک دوره ای سخن می گویند و حامیان حسن روحانی از استمرار دولت تدبیر و امید روایت می کنند.اما در میان تک جمله مسیح مهاجری حامل پیامی جدید در تحولات انتخاباتی پیشرو است؛ حجت الاسلام مسیح مهاجری، مدیرمسئول روزنامه جمهوری اسلامی، از نزدیکان مورد وثوق هاشمی رفسنجانی و حسن روحانی است؛ وی در گفت وگوی پرده از تردید حضور حسن روحانی در انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم برداشت و اظهار داشت: «اخیراً به ایشان گفتم شما کار درستی کردید که آمدید و الان واجب است که ادامه دهید و باید بمانید؛ اگر نمانید همه تلاش چهار سال شما از بین می‌رود.می‌دانید که آقای روحانی در دوران جنگ یکی از مسئولان اصلی بود و از همه تار و پود و مسائل آن آگاهی دارد ایشان یک سال پس از شروع ریاست جمهوری‌شان به من گفتند هشت سال دوران احمدی‌نژاد سه برابر هشت سال دوران جنگ به مملکت ضربه زده است. آقای روحانی دقیق است و آمار در اختیار اوست این حرف او شعاری نیست. حال درست کردن چنین مملکتی با این خصوصیات بسیار سخت است.... اگر آقای روحانی کاندیدا نشوند و با توجه به اینکه شخص خاصی را هم برای کاندیداتوری مد نظر نداریم که قدرت مقابله با رقبا را داشته باشد؛ بنابراین هر آنچه در چهار سال به دست آمده است از بین می‌رود و مفاسد اقتصادی بیشتر از گذشته ایجاد خواهد شد که خطر بزرگی برای کشور محسوب می‌شود...ایشان مقداری دچار تردید بودند؛ ولی به این نتیجه رسیده‌اند که حضور داشته باشند.» در فرای این گزاره ها؛ سوال مهم این است چه عواملی سبب تردید حضور در انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم شده است؟

* کابینه منفعل؛ روحانی تنهاست

«شرکت سهامی خاص» عبارت توصیف جریان اصلاحات پس از مشاهده نام رحمانی فضلی به‌عنوان وزیر کشور بر کابینه دولت یازدهم نهادند؛ سهیلا جلودار زاده از فعالان سیاسی اصلاحات معرفی رحمانی فضلی و پورمحمدی را از سر ناچاری توصیف نمود؛ تصریح کرد: «حضور این افراد در کابینه از روی ناچاری نموده است. شاید ایشان مصلحت را در این دیدند که این‌گونه توازن را برقرار کنند تا مجلس هم دید مثبتی برای رأی اعتماد به وزرای پیشنهادی داشته باشد.» و پس از آن شاهد نامه هشدارآمیز اقتصادی چهار وزیرپیرامون رکود در کشور برخلاف سخنان حسن روحانی، درگیری های کلامی میان نعمت زاده و ترکان مشاور ارشد حسن روحانی بودیم و پس از گذشت سه سال برخی دیگر از لایه‌های ناهماهنگی کابینه دولت رونمایی می‌شود.

اعضای کابینه دولت یازدهم ماحصل ائتلاف انتخاباتی هستند؛ بنابراین مرجع قدرت حضورشان در کابینه را معیار کنش های سیاسی خود قرار می دهند و این باعث می شود که کابینه دولت یازدهم حامی حسن روحانی در مجادلات با منتقدان نباشد و روحانی به تنهایی به مقابله بپردازد و این اقدام آسیب پذیری وی را بالا می برد.

* اصلاح طلبان؛ اسب تروا در شهر دولت

دولت یازدهم از بدو اسقرار خواهان «تقلیل مطالبات» در قبال اصلاح‌طلبان بود، آنان عارف نماد اصلاح طلبان را به کابینه دعوت نکردند؛ مناسبات اصلاح طلبان و حامیان دولت با شیب ملایم به سمت واگرایی پیش رفت؛اصلاح‌طلبان پس از اعلام گزاره «گزینه اول و آخر حسن روحانی» با چرخشی کلامی از «حمایت مشروط» کلیددار فعلی پاستور خبر می دهند و پس از تغییر مجید انصاری از معاونت پارلمانی در واکنش به پیام اعتراض رییس دولت اصلاحات، علی صوفی رئیس ستاد انتخاباتی اصلاحات در تهران اقدام پاستور را «عجیب» و «اصول‌گرایانه» خواند و در همین راستا اظهار داشت: «اتفاقی که در مورد معاونت پارلمانی صورت گرفت مقداری عجیب بود. این تغییر با رویکرد اصولگرایی بود. ایشان یکی از نیروهای وزارت کشور یعنی امیری را که از حامیان آقای لاریجانی است جای انصاری که اصلاح‌طلب است و از عملکرد وی رضایت وجود داشت، قرارداد.» و سپس محمدجواد حق‌شناس، عضو شورای مرکزی حزب اعتماد ملی با صراحت بیشتری از موضع‌گیری اصلاحات سخن گفت و اظهار داشت: «به نظر می‌رسد جریان اصلاح‌طلب با توجه به هزینه‌هایی که برای دولت روحانی داد، مورد کم‌لطفی قرار گرفت و متناسب با آن زحمات و حمایت‌ها از آن‌ها در کابینه استفاده نشد.»

در این میان دو دیدار مهم، میان حسن روحانی با موسوی خوئینی ها و رییس دولت اصلاحات انجام شده است؛ عبدالله ناصری پیرامون دیدار میان موسوی خوئینی ها و حسن روحانی گفته است: «...  از سوی دیگر برخی از بزرگان جریان اصلاحات در دیدارهای مستقیم با آقای روحانی هشدارها و نگرانی‌های خود را نسبت به انتخابات ریاست‌جمهوری سال 96 به آقای روحانی اعلام کرده‌اند. به‌عنوان نمونه یکی از بزرگان جریان اصلاحات به صراحت به آقای روحانی عنوان کرده که اگر همین مسیر خود را در آینده نیز ادامه بدهد، ممکن است پایگاه رای خود را از دست بدهد و سال 96 در پاستور نباشد. این چهره برجسته جریان اصلاحات همچنین به آقای روحانی ضرورت تغییر در برخی نگرش‌ها و مدیریت‌های دولت را گوشزد کرده است.» جمع‌بندی ناصری شاید از اخبار جلسات محرمانه اصلاح‌طلبان و روحانی مهم‌تر بود: «در این جلسه که در منزل آقای روحانی برگزارشده به آقای روحانی در این زمینه هشدار‌های لازم داده‌ شده که ایشان دارای سازمان رأی مستقل نیست و نباید با طناب پوسیده برخی افراد به چاه برود. بدون‌شک سازمان رأی آقای روحانی در انتخابات ریاست‌جمهوری آینده جریان اصلاحات خواهد بود و کسی نمی‌تواند این مساله را کتمان کند. اگر کسی دچار توهم شده و احساس می‌کند آقای روحانی جدا از آرای اصلاح‌طلبان می‌تواند رئیس‌جمهور شود، سخت در اشتباه است و این اشتباه ممکن است به قیمت بسیار گزافی تمام شود.» و همچنین برخی خبرها نیز حکایت از این  دارد که حسن روحانی به مجمع روحانیون مبارز رفته است. شنیده شده است که در این جلسه حسن روحانی انتقادات تندی را از رئیس دولت اصلاحات انجام داده و به او گفته‌است که  خاتمی در طول این سه سال حمایت روشنی از او و دولتش نداشته‌است و حاضر نشده که در حمایت از او هزینه بپردازد. اما اینکه طرف مقابل به او چه گفته است را یکی از چهره‌های اصلاح‌طلبان روایت کرده است؛ هفته نامه اصولگرای پنجره روایت کامل تر در ستون شنیده های خود از این دیدار مطرح کرد« این بار پیام نگران‌کننده از بنیادی در خیابان یاسر با یک واسطه  به پاستور است؛ وی در این پیام گلایه‌آمیز خواهان تغییر در رویکرد سیاسی حجت‌الاسلام حسن روحانی شده است و در سه محور معضل دولت یازدهم را بیان می‌کند؛ محور اول حاوی نوع مناسبات دولت یازدهم با جریان رقیب است؛ او معتقد است که کلیددار پاستور چرخش به راست را در سال آخر صدارتش بر قوه مجریه کلید زده است...محور دوم انتقاد از ساخت درونی دولت یازدهم است؛ از منظر وی، حسن روحانی تنها است، یاران سیاسی او در کابینه تمایلی به دفاع از رئیس کابینه ندارند و روحانی به‌تنهایی و با ضعف دستگاه تبلیغاتی خود به مصاف منتقدان می‌رود و از سوی دیگر باوجود اصرار به تغییر وزیران ضعیف از سال گذشته به روایات فعالان سیاسی اصلاحات توصیه‌شده است ولی پاسخ مثبت دریافت نشده است و اگر در چند ماه آینده تغییر در کابینه رخ بدهد از منظر مردم تعبیر به اقدامی برای «انتخابات» است و نه برای درمان درد آنان. محور سوم این پیام گلایه‌آمیز به بازی دادن اصلاحات در سه سال گذشته از سوی روحانی اختصاص‌یافته است و از منظر وی این الگوی رفتاری دولت باعث می‌گردد که ائتلاف کنندگان با حامیان وی هرلحظه منتظر خنجر از پشت برای حفظ قدرت از سوی حامیان گفتمان اعتدال باشند.»

* دلربایی از اصولگرایان فاقد پایگاه اجتماعی

دولت یازدهم تغییرات پارلمانی را به سمت ایجاد پیوند پایدار سیاسی با ضلع اصولگرایی ائتلاف انتخابات 92 پیش می‌برد؛ آنان با دستور تشکیلاتی به نمایندگان حامی خود به علی لاریجانی رأی دادند و مغز متفکر راست‌گرایان اصولگرا پس از فتح بهارستان در پاسخ به این همراهی سیاسی اظهار داشت: «برخی احتمالش را زیاد می‌دانند که آقای دکتر روحانی رئیس‌جمهور یک دوره‌ای باشد، می‌گویم خیر، من احتمالش را زیاد نمی‌دانم ولی شرایط آینده خیلی می‌تواند تعیین‌کننده باشد.» و از سوی دیگر علی یونسی از نزدیکان رئیس‌جمهور به دلیل چرخش به راست حسن روحانی پرداخت «به‌‌نظر من بد نیست که روحانی نگرانی‌های عقلای اصولگرا را مورد توجه قرار دهد و سعی کند در برخی مسائل نظرات آنها را نیز تامین کند، که البته ایشان در بسیاری موارد به این نگرانی هم توجه دارند. آنها هم نگرانی‌های بین‌المللی و اقتصادی دارند که تا ‌حدی نگرانی‌های‌شان قابل درک است. دولت باید به آنها اطمینان دهد که به خواسته‌های آنها بی‌توجه نیست.» آنچه در این پیوند سیاسی اهمیت دارد؛ پایگاه اجتماعی ضعیف راستگرایان اصولگرا است، هرچند آنان در سطح حاکمیتی دارا قدرت چانه زنی بالای هستند ولی هنگامه انتخابات قدرت اجتماعی معنا پیدا می کند.

* روحانی در پساتردید

حسن روحانی در اردیبهشت 96، فصل سختی از زندگی خود را سپری خواهد کرد؛ تردیدهای حضور او مبتنی بر واقعیت است؛ پسابرجام بنا به روایت سفره مردم با شعارهای دولت همخوانی ندارد و از سوی دیگر آرایش نیروهای سیاسی در کشور به سمت همگرایی با حامیان دولت پیش نمی رود، دولتی ها تمایلی به سهم دادن به اصلاح طلبان نیستند و اصولگرایان با پایگاه اجتماعی مناسب گزینه های دیگری مدنظر دارند. تنها حامی کلیددارفعلی پاستور، هاشمی رفسنجانی است؛ بار دیگر همه «امید» حسن روحانی به «تدبیر» پدرخوانده دولت گره خورده است تا او اصلاح طلبان را مجبور به «سکوت» و در اردوگاه اصولگرایان همانند انتخابات ریاست جمهوری یازدهم نامزدی همسو برای تشدید واگرایی روانه سازد. شاید راز پایان «تردید» حسن روحانی در «قولهای» هاشمی رفسنجانی به او نهفته باشد.