پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- بعد از انتشار فایل صوتی منتسب به مرحوم منتظری، یکی از کارهایی که رسانه‌های بیگانه انجام دادند، بازخوانی رابطه بین مرحوم منتظری و رهبر انقلاب بود. این رسانه‌ها سعی داشتند اینگونه القا کنند که آیت‌الله خامنه‌ای بعد از سال ۶۸ که عهده‌دار مسوولیت رهبری انقلاب شد، به دلیل «خصومت شخصی» با مرحوم منتظری دشمن بوده است.

رابطه آیت‌الله خامنه‌ای و مرحوم منتظری در طول نهضت انقلاب اسلامی، همواره رابطه‌ای خوب و صمیمی بود. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و حتی در دوران ریاست‌جمهوری آیت‌الله خامنه‌ای نیز رابطه این 2 خوب بود. اما شاید نخستین نقطه‌ای که موجب جدایی این 2 شد، اظهارنظرهای عجیب و غریب آقای منتظری درباره پرونده مهدی هاشمی و سپس موضوع اعدام منافقین بود که تهمت‌های ناروایی را به نهادهای گوناگون نظام زد. این اظهارنظرها با واکنش تند امام خمینی(رحمه‌الله‌علیه) مواجه شود و اگرچه امام(رحمه‌الله‌علیه) سعی بر اصلاح وی داشت، اما به دلیل پافشاری منتظری بر مواضع خود، سرانجام به عزل او از قائم‌مقامی رهبری منتهی شد. به تبع آن نیروهای انقلاب که دلداده امام خمینی(رحمه‌الله‌علیه)  بودند نیز راه خود را از آقای منتظری جدا کردند و با او قطع رابطه کردند. آیت‌الله خامنه‌ای نیز به همین منوال اقدام کرد.

بعد از فوت امام خمینی که رهبری انقلاب با رأی قاطع مجلس خبرگان بر عهده آیت‌الله خامنه‌ای گذاشته شد، آقای منتظری از کسانی بود که از همان ابتدا با رهبری ایشان مخالفت کرد گرچه این مخالفت هیچ‌گاه تبدیل به یک مواجهه علنی و رسانه‌ای نشد.

اما در ۱۳ رجب سال ۱۳۷۶، آقای منتظری به بهانه میلاد حضرت امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) سخنانی را علیه رهبر انقلاب بر زبان آورد که می‌توان آن را مهم‌ترین مواجهه آقای منتظری، نه تنها با آیت‌الله خامنه‌ای، بلکه با نظام جمهوری اسلامی دانست. این سخنرانی با واکنش مراجع عظام، حوزه‌ها علمیه، سیاسیون و همینطور اقشار گوناگون مردم مواجه شد و راهپیمایی‌های گسترده‌ای در سراسر کشور در حمایت از رهبر انقلاب و اعلام برائت از سخنان آقای منتظری برگزار شد.

واکنش مراجع و بزرگان نسبت به سخنرانی مرحوم منتظری

آیت‌الله جوادی آملی، از مراجع عظام، در پاسخ به آقای منتظری گفت: «اول ولایت فقیه را به عنوان وکالت فقیه تنزل دادند و بعد وکالت را به نظارت فقیه تنزل می‌دهند و بعد از آن چه بخواهند بکنند، خدا می‌داند.» مرحوم آیت‌الله مشکینی نیز در حین درس اخلاق خود چنین گفت: «این آقایی که این صحبت‌ها را کرده است و این جو ناصالح را ایجاد کرده است و تقریباً در داخل و خارج صداهای دشمنان به خوشحالی بلند شده است و ناراحتی برای دوستان انقلاب ایجاد کرده است؛ این آقا با این فضلش یک عیب داشت و این عیب او را در تمام جهات ساقط کرد. همه کمالاتش تحت‌الشعاع این عیب قرار گرفت. من مشکوکات را نمی‌گویم، معلومات قطعی را برایتان می‌گویم. یک عیب که تمام محسناتش را در زیر چتر قرار داد، این بود که از روز اول، فکرش دست یک عده معدود ناصالح افتاد. اصلاً این آقا را قبضه کردند و نتوانست از این قبضه بیرون بیاید.» رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام نیز در مصاحبه با روزنامه جمهوری اسلامی چنین گفت: «به نظر من مطرح شدن این مسائل در جامعه هم مرموز است، یعنی واقعاً انسان احتمال می‌دهد که دست‌های ناپاک دشمنان واقعی ما اینجا نفوذ دارند و هم ناشی از تحلیل‌های اشتباه است. خیلی اشتباه کردند. شاید مهم‌ترین پایه اشتباه آنان این بوده که خیال می‌کردند بعد از انتخابات، وقت مطرح کردن این بحث است که واقعاً اشتباه کردند. زیرا که آنها انتخابات را و زمان ما را نفهمیده‌اند... ممکن است آدم‌هایی با سوءنیت هم در این جریانات دست داشته باشند. مدتی است که بوی این موضوعات استشمام می‌شد و من اخطار کرده بودم و هشدار داده بودم.» او سپس در خطبه‌های نماز جمعه هفتم آذرماه نیز چنین گفت: «من شهادت می‌دهم که رهبر عزیزمان آیت‌الله خامنه‌ای در این راه (رهبریت) برای خودشان یک قدم هم برنداشتند.»

حجت الاسلام حسن روحانی نیز این اقدام را در جهت تضعیف امنیت کشور در آستانه برگزاری اجلاس سران کشورهای اسلامی دانست و گفت: «افرادی که افکاری کودکانه در سر دارند و تحت تأثیر القائات بیگانگان قرار می‌گیرند، این فرصت را برای اذیت و فضولی کردن مغتنم شمردند. این قبیل افراد فضول که دارای اندیشه درستی نیستند غافل از این هستند که مردم بیدار ما حتی در حضور مهمانان آنان را سرکوب خواهند کرد.»

نخستین واکنش رهبر انقلاب

اما 12 روز بعد از سخنرانی آقای منتظری، رهبر انقلاب نخستین واکنش را نسبت به این سخنرانی ابراز کردند. در این سخنرانی رهبر انقلاب از برنامه و طراحی دشمن برای اختلاف‌افکنی در میان جامعه و همینطور نقشه دشمن برای جدایی بین مردم و رهبری نظام به‌طور خاص، سخن گفتند که در این راه، گاه دشمن، به تعبیر امام خمینی(رحمه‌الله‌علیه) ممکن است با ده واسطه حرف خود را بزند بنابراین برای شناخت دشمن می‌بایست آن فرد و جریان اصلی را پیدا کرد نه آن کسی که لزوماً سخنی را گفته است. از نظر رهبر انقلاب، «دشمن انقلاب در ایران - یعنی ایادی استکبار جهانی - راحت می‌توانند ده واسطه پیدا کنند و خودشان را در حوزه قم، به بیچاره‌ای برسانند و او را به حرفی، به گفته‌ای و به یک موضعگیری غلط و ناشیانه وادار کنند! آنقدر در کشور، ورشکستگان سیاسی، ضربت خورده‌های از انقلاب، تودهنی خورده‌های از همین بسیج، ضربت خورده‌های از دادگاه‌های انقلاب، ساواکی‌های قدیم و کسانی که امیدشان به این بود که نظام مزدور گذشته ظالم بماند و آنها از آن استفاده کنند و محروم ماندند، آنها هستند که واسطه بشوند تا آن ده واسطه را درست کنند و خبر غلط و حرف دروغی را به فلان آدم بیچاره و مفلوک بدهند و او خیال کند که اوضاع و احوال به صورتی است که باید حالا حرفی زد.»

در ادامه نیز رهبر انقلاب به این نکته اشاره می‌کنند که اساساً دعوا، دعوای شخصی نیست، که اگر اینطور بود من از حق خود گذشته و از کسی شکایتی ندارم: «در این قضیه، ممکن است بعضی تصور کنند که به شخص، ظلم شد. اگر در این مسأله به شخص من ستمی رفته باشد و کسی ظلمی کرده باشد، من از حق شخصی خودم به طور کامل می‌گذرم و هیچ شکایتی از هیچ‌کس ندارم. البته امام(رحمه‌الله‌علیه) بزرگوار در طول ده سال، خیلی حرف‌ها داشت که بعضی از آنها را به مردم گفت، خیلی را هم به مردم نگفت. ما هم حرف‌هایی داریم که اگر خدای متعال در پیشگاه خودش اجازه نطق داد، با خود او در میان خواهیم گذاشت. لزومی ندارد که انسان همه چیزها را بگوید. من مسأله شخصی در این قضیه ندارم؛ اما از حق مردم مطلقاً اغماض نخواهم کرد.»

منطق سیاست‌ورزی رهبر انقلاب

بعدتر، رهبر انقلاب در پیامی که به‌مناسبت فوت آقای منتظری صادر کردند، از او تعبیر به «فقیه بزرگوار» و «استاد برجسته» کردند. جالب آنکه در این پیام، ایشان هیچ‌گونه اشاره‌ای به اقدامات آقای منتظری در دوران رهبری خود نکردند و تنها به کارهای او در زمان امام خمینی(رحمه‌الله‌علیه)  اشاره کردند: «در اواخر دوران حیات مبارک امام(رحمه‌الله‌علیه)  امتحانی دشوار و خطیر، پیش آمد که از خداوند متعال می‌خواهم آن را با پوشش مغفرت و رحمت خویش بپوشاند و ابتلائات دنیوی را کفاره آن قرار دهد.» این نکته تلویحاً بیانگر همان مطلبی است که رهبر انقلاب، 12 سال قبل از آن گفته بودند که از حق شخصی خود گذشته و آن را نادیده گرفته‌اند. از این موضوع، به‌صراحت می‌توان به منطق سیاست‌ورزی رهبر انقلاب در تمام این 27 سال پی برد. برای رهبر انقلاب، هیچ‌چیز و هیچ‌کس حتی خودشان، مهم‌تر از حفظ نظام جمهوری اسلامی و استمرار نهضت انقلاب اسلامی نیست. حفظ نظام آن‌قدر اهمیت دارد که همه موضوعات دیگر، در مرتبه ثانویه و مابعد قرار می‌گیرد. بنابراین رهبر انقلاب، آنجا رفتار یا گفتار کسی را برنمی‌تابند که اقدام او علیه یکی از ارکان و ستون‌های اصلی نظام و انقلاب باشد. مانند ماجرای فتنه 88 که برخی از افراد شعار «مرگ بر اصل ولایت فقیه» داده و «صندوق‌های قانونی رأی» را مخدوش اعلام کرده و به نظام اسلامی تهمت «تقلب در انتخابات» زدند. دلیل غیرقابل بخشش بودن جرم سران فتنه نیز دقیقاً همین است که حتی بعد از ارتکاب جرم، بر رفتار اشتباه خود اصرار ورزیده و توبه نکردند.