آیت الله علی اکبر رشاد، نیازی به معرفی و ارائه بیوگرافی ندارد. عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی و موسس و رییس پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی است. قریب سی و پنج سال است مسئولیت حوزه علمیه مختلف از جمله حوزه علمیه امام رضا(ع) ، یکی از حوزه های فعال استان تهران را بر عهده دارد و چندین سال است به انتخاب شورای عالی مدیریت حوزه های کشور و به رای شورای مدیریت حوزه های علمیه استان تهران، در سمت ریاست این شورا فعالیت و اهتمام می کند. ایشان پیش از شروع گفت و گو اشاره کردکه تا چه اندازه به امور حوزه های علمیه تهران توجه و اهتمام دارد و آن را از  مهمترین وظایف و دغدغه های اصلی و اولویت دارخود ذکر کرد. پس از دیداری که مدیران و مدرسان و طلاب حوزه های علمیه استان تهران با رهبر معظم انقلاب در روزهای پایانی اردیبهشت ماه سالجاری داشتند، در روزنامه صبح نو به سراغ این استاد  حوزه و دانشگاه رفتیم و از حواشی دیدار و اتفاقات آن و همچنین تبیین ایشان از بیانات رهبر معظم انقلاب پرسیدیم. گزیده این گفت وگو را در ادامه می خوانید:

-دغدغه احیای هویت حوزه  ی تهران به سالها قبل برمی گردد، پیش از تشکیل شورای مدیریت و تأسیس مرکز مدیریت حوزه علمیه قم (صانها الله عن الحدثان) و مدیریت های استانی، مسائل حوزه تهران را جسته وگریخته دنبال می کردیم در مقطعی با هماهنگی حضرات آیات حاج آقا مجتبی تهرانی و مهدوی کنی (رضوان الله علیهما) مسأله ساماندهی شئون این حوزه و احیای هویت تاریخی و علمی و منزلت اجتماعی و ملی آن با مقام معظم رهبری (حفظه الله) در میان گذاشته شد. آن زمان متنی به عنوان خطوط مشی فعالیت حوزه تهیه شد که در آن موضوع، احیای هویت و منزلت و ایجاد انسجام و توسعه زیرساخت ها و بهره گیری از ظرفیت پایتخت و جلب همدلی و همراهی اعاظم علما مورد تأکید قرارگرفته بود. به هر حال حوزه تهران به تعبیر حضرت آقا «حوزه عریق و پرپیشینه ای است».

-در روز دیدار عمومی، کمی قبل از اینکه آقا در حسینیه حضور پیدا کنند، یک دیدار محدودتری با وجوه علمای تهران برگزار شد که بیشتر اعاظم حضور داشتند که دیداری بسیار صمیمی بود و ایشان از یک یک به نام و مفصلاً احوالشان را پرسیدند و نکات ویژه ای را درباره برخی حضار بیان فرمودند. برخی از آقایان هم از فرصت استفاده کردند و نکاتی را که داشتند، با ایشان در میان گذاشتند.. ایشان در هر امری و ازجمله در حوزه، توجه ویژه ای به پیشکسوتان دارند.

-معمولاً در این دیدارها پیش تر یک گزارش تفصیلی از عملکرد، سازمان و اقدامات و برنامه های دستگاه مربوط در آن دیدار ارائه می کنند ولی چنین تشریفاتی نبود. یعنی اینکه کتابچه ای که گزارش عملکرد حوزه تهران را ارائه کند، تنظیم نکرده بودیم و ذهن ایشان هم معطوف به مسائل سازمانی نبود. به نظر می آید بیش از این جهات، جهات محتوایی و به اصطلاح اهداف حوزه و رسالت حوزه و شأن روحانیت مورد توجه بود. شاید بشود گفت یکی از جهات خاص دیدار هم این بود

-ضرورت احیای هویت و منزلت حوزه تهران یک دغدغه دینی و فرهنگی دیرین مهم است. ماقبل پهلوی ها حوزه تهران زنده ترین، پویاترین و پرنشاط ترین حوزه ایران بود، حتی از قم و مشهد هم پررونق تر و قوی تر بود؛ پس از انتخاب تهران به عنوان پایتخت با ساخت بناهای بزرگ و با ظرفیت، وجوه حکمی_ فقهی حوزه های اصلی و مهم کشور به تدریج به تهران منتقل شدند. کرسی  های علمی قوی ای در زمینه فقه و فلسفه دائر شد

-سیاست زوال حوزه از شاخص ترین سیاست های ضد دینی و ضد فرهنگی رژیم پهلوی بود، حوزه تهران که در تیررسشان بود، بیشتر تحت فشار بود و ضربه دید. چه در قم، چه در تهران ، چه در مشهد و چه در سایر بلاد بنای بر نابودی صنف و نهاد حوزه بود. حتی پوشیدن لباس روحانی و تردد معمم درملأعام ممنوع شد. با این صراحت با حوزه مقابله می کردند .برای حوزه رقیب تراشی کردند، مدرسه معقول و منقول تأسیس کردند و فضلای حوزه را دعوت به کار کردند و غالباً آنها را از زی حوزوی و روحانی خارج کردند؛ در این دوره حوزه تهران متلاشی شد.

-یکی از جهات مهمی که ما در نظر داریم و احساس می کنیم آقا هم به این جهت اهتمام دارند این است که به عنوان یک مصلحت ملی باید کوشش کنیم هویت حوزه تهران را احیا کنیمتهران عاصمه ام القرای جهان اسلام است و در حقیقت باید گفت آماج اصلی در تهاجم فرهنگی محسوب می شود و بیش از هر جا در معرض آسیب پذیری فرهنگی، فکری و معرفتی است. ما برای مقابله با آفات فرهنگی و آسیب های اجتماعی هیچ راه دیگری قابل قیاس با تقویت حوزه و حضور حوزویان و اهتمام حوزویان برای تقابل و مجاهده با این آفات و این خطرات و تهاجمات نداریم. ایشان در این دیدار به سه وظیفه از وظائف مهم روحانیت اشاره کردند، این همه جز با تقویت حوزه  که محل تربیت طلاب و کانون سازمانی روحانیت است میسر نمی شود.

-ما می خواستیم در این فرصت، حوزه تهران را به ایشان معرفی کنیم و تحولاتی را که در این مدت به همت دوستان رخ داده به اطلاع ایشان برسانیم و ایشان هم می خواستند ارزیابی از حوزه و فرایند امور آن داشته باشند که به نظر می رسد این اتفاق افتاد. اینکه ایشان در خلال سخنان خود سه بار اظهار رضایت کردند: در آغاز صحبتشان با این تعبیر که خیلی جلسه خوبی بود و در وسط صحبت  و در پایان هم صحبت های شان، به صراحت و با تأکید اظهار خرسندی فرمودند، نشان می دهد فی الجمله ایشان از نتیجه جلسه راضی هستند

-مشکلات معیشتی از زبان برخی از مدرسین عنوان شد که فراوانی زیادی نداشت.. سرّ این قضیه در این است که کلاً حوزه ها و طلاب عموماً زیر خط فقر زندگی می کنند و حق دارند چنین مطالبی را بگویند. تصوری و توهمی برخی از اقشار ناآگاه از وضع معیشتی روحانیون و طلاب دارند که بهیچ وجه واقعی نیست. خیلی از مردم ما که مباشر و معاشر با مدرسین و طلاب حوزه نیستند از دور تعدادی از معممین را می بینند که جزو مقامات هستند و اینها خانه و خور و احیاناً خدم وحشم دارند، خیال می کنند عموم روحانیون این گونه هستند. درصد افراد برخوردار در صنف روحانیت، بسیار ناچیز است و اگر هم کسی استطاعتی دارد از رهگذر وضعیت برخوردار  خانوادگی اش بوده است.

-یکی از جهات مهمی که در نظر  داشتیم  و احساس می کنیم آقا هم به این جهت اهتمام دارند و اشاره فرمودند احیا هویت حوزه تهران  به عنوان یک مصلحت ملی است

-نکته دیگری که شاید بتوان گفت برای ایشان منکشف شد این است که حوزه تهران، یک حوزه انقلابی است و فضای جلسه یکپارچه شوروحال خاصی داشت. برای خود ما هم که فرزند این حوزه ایم، اینجا طلبه شدیم و بعد قم رفتیم و ده ها سال است در این حوزه تهران تدریس و مدیریت می کنیم، صحنه هایی پیش آمد که اعتقاد و ایمان از حوزه تهران افزایش پیدا کرد. از این جهت خیلی خوشحال شدیم. از لوازم انقلابی بودن در حوزه تحول گرایی است

-حدود 15 هزار مدرس شاغل به تدریس و 150 هزار طلبه برادر و خواهر شاغل به تحصیل و تدریس در سطح کشور داریم که اکثریتشان زیر خط فقر هستند. پس اگر حتی درصدی ولو اندک از سخنان راجع معیشت طلبه و سخت افزار حوزه مطرح شده، کاملاً طبیعی و به حق بوده. افراد حق داشتند در فضای آزادی که در جلسه بود مطالبشان را بگویند. به هر حال رهبر معظم انقلاب ولی امر و پدر ملت، و  پدر و پناه مادی و معنوی حوزویان هستند

-تأکید دفتر هم بر همین بود که بگذارید طلبه ها و مدرسین مطالبی را که دارند در فرصتی که پیش آمده به طور طبیعی خدمت آقا بگویند و ما هم نمی توانستیم بگوییم این را بگویید و آن را نگویید. پیشنهاد هایی داشتیم که جمع بندی حاصل از نظرات و جلسات جداگانه با مدرسین تهران، مدیران و طلبه ها بود به سخنرانان پیشنهاد شده بود که اینها مطالبی خوب است که گفته شود هرچند که بسیاری از آنها گفته نشد و بسیاری را ما مایل نبودیم و گاهی توصیه می کردیم گفته نشود که گفته شد. این مقتضای جلسه آزادی بود که در خدمت ایشان تشکیل شد و معمولاً خود ایشان هم مایل اند که جلسات این گونه برگزار شود.

-برخی بعد نشست تلقی کردند که برخی مطالب بیان  شده در محضر رهبری، اعتراض ایشان را هم برانگیخته و ایشان فرموده اند اینها وظیفه خود شماست و ربطی به بنده ندارد و نمی توانم در این عرصه ها ورود کنم.

-برداشت و فهم ما از رویه و رفتار آقا در چنین مجامعی، غیر این است.  هرچند ایشان برخی از مطالب را فرمودند کار شماهاست یا این مطالب کار بنده نیست ولی به این معنا نیست که این حرف ها را بی جا یا حیاناً دون شأن عنوان شد مطرح شده است. در مواردی که ایشان می فرمودند به شما مربوط می شود و بروید حل کنید، می خواستند درواقع به نوعی مسوولان را تقویت کرده باشند، مسوولان را به توان و ظرفیتشان توجه بدهند که این کار را شما می توانید انجام دهید. چرا انجام نمی دهید اینها کارهایی است که از خود شما هم برمی آید پس وارد شوید و خودتان پیش بروید. درواقع تأیید کردند .وقتی ایشان مکررا اظهار رضایت می کنند و تأکید می کنند و مطالب بسیار خوبی گفته شد خیلی از مطالبی را که می خواستم بگویم شما گفتید نشان می دهد اصل این حرف ها و موانع درست بوده است.

-وقتی عرض می کنیم امروز، اکثر طلاب زیر خط فقر زندگی می کنند. نه فقط اشخاص طلاب، بلکه حوزه زیر خط فقر است. در مورد خصوص تهران هم می توان ادعا کرد که حوزه تهران از لحاظ سطح معیشتی و امکانات و منابع لازم برای فعالیت در مقایسه با دیگر حوزه های کشور، در ردیف نازل ترین ها و فقیرترین هاست.

-برآورد ما این است که در حوزه تهران، باید صدوپنجاه هزار طلبه پرورش داده شود تا نیاز وسیع فرهنگی، معنوی و دینی پایتخت را با ده میلیون نفر جمعیت، جوابگو باشد. این درحالی است که مجموع متراژ  و مساحت مدارس علمیه تهران روی هم به اندازه یک دانشگاه متوسط بخش خصوصی هم نیست.

-این نکته را ما مکرر خدمت ایشان مطرح کرده بودیم و در جریان بودند. بنده عرض کردم ما برای اجابت نیازهای عظیم تهران ظرفیتی نداریم، حوزه تهران مرکزیتی ندارد، یک وقت میهمانی بیاید و بخواهیم برویم حوزه تهران را نشان دهیم، اصلاً مکانی و مرکزی نیست که نشان ایشان دهیم. ایشان به اصطلاح به مزاح عبارتی فرمودند، گفتند شوخی اش این است که ببریم همین بیغوله ها را نشان شان بدهیم و بگوییم بزرگان ما از چنین فضاهایی برخاسته اند!