پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- امید حسینی- عباس عبدی اخیرا در مصاحبه ای، با اشاره به این ادعای آقای هاشمی رفسنجانی که حمایت او پیروزی روحانی را در انتخابات ریاست جمهوری سال 92 رقم زد، گفته است: «آقای هاشمی اگر به چنین ایده‌ای اعتقاد دارد می‌خواست از آقای ولایتی دفاع کند تا ببینم آن موقع اصلاً ایشان رأی داشت یا نه شاید همه این آرا هم مال ایشان باشد و ما خبر نداریم!»

این استدلال عباس عبدی، درست است. متاسفانه جامعه ما چه در عرصه نخبگان و چه عوام و طبقات پایین، در سیاست و تحلیل امور سیاسی، دچار تحلیل های مکانیکی می شود. یعنی معمولا نگاهی تک بعدی و یک جانبه به همه چیز دارد. 

شکی نیست که حمایت آقای هاشمی از روحانی در انتخابات سال 92، در پیروزی روحانی تاثیر داشت، اما از این مساله نمی توانیم نتیجه بگیریم که تنها علت پیروزی روحانی، حمایت هاشمی از وی بوده است. همچنین نمی توانیم این خیال خام را در ذهن خود داشته باشیم که حمایت هاشمی از هر شخصی، منجر به پیروزی او در انتخابات می شود. 

حقیقت آن است که حمایت هاشمی از یک فرد، در کنار عوامل دیگری همچون ویژگی های شخصی آن کاندیدا، رقبا، مناظرات، حامیان و جریانات سیاسی و ... قرار می گیرد و در صورت فراهم بودن سایر شرایط، این احتمال وجود دارد که آن فرد در انتخابات پیروز شود. طبعا اگر همه آن شرایط وجود نداشته باشد، حمایت آقای هاشمی هم به تنهایی نمی تواند پیروزی آن نامزد را تضمین کند. پس همان طور که عباس عبدی گفته است حمایت آقای هاشمی از ولایتی، به احتمال قریب به یقین، منجر به پیروزی آقای ولایتی در انتخابات نمی شد. چرا که ولایتی چه به لحاظ فردی و چه اجتماعی فاقد شرایط پیروزی بود. شعارها، ویژگی های شخصی و تبلیغات وی (حتی فیلم مستند تولیدی او) آنچنان بود که به هیچ وجه مورد پسند و اقبال مردم قرار نمی گرفت. 

بنابراین به درستی می توان ادعا کرد که حمایت آقای هاشمی از افراد مختلف، همیشه به پیروزی آنها منجر نمی شود و نمی توان اینچنین نتیجه گرفت که مردم در انتخابات مختلف به آقای هاشمی گرایش دارند و همیشه منتظر نظر او هستند. چرا که اگر این گزاره صحیح بود، در انتخابات سال 84 باید به خود او رای می دادند!

البته این مساله برای سایر افراد و جریان ها نیز صدق می کند. مثلا بخشی از اصولگرایان در انتخابات سال 92 تصور می کردند که شباهت سیاست ها و رفتارهای سعید جلیلی به احمدی نژاد و تکرار شعارهای عدالت خواهانه احمدی نژاد توسط جلیلی، می تواند باعث پیروزی وی شود. آنها اقبال و علاقه مردم به احمدی نژاد را تنها در یک علت (شعار و رفتار او) دیدند و تصور کردند تکرار همین شعارها، منجر به علاقه مردم به هر نامزدی می شود، در حالی که احمدی نژاد علاوه بر این موارد، خصوصیات و ویژگی های منحصر به فردی داشت که خاص خود او بود. پس دلیلی ندارد که مردم به مشابه او رای بدهند! 

فهم و درک این مطلب، می تواند از بسیاری بدفهمی ها و تحلیل های غلط در حوزه های اجتماعی و سیاسی جلوگیری کند. البته عده ای عمدا و آگاهانه اصرار دارند که جامعه و مردم را با همان نگاه مکانیکی خود تفسیر و تحلیل کنند. یعنی به هیچ وجه دنبال تحلیلی درست، علمی، واقعی و جامع نیستند، بلکه بیشتر به دنبال «ساختن تحلیل» به قصد تاثیرگذاری سیاسی و رسانه ای هستند. اما جامعه را باید درست و بدون تعصب تحلیل کرد. واقعیت آن است که مردم ایران همواره درحال تغییر و تحولند و در شرایط مختلف، به افراد، جریان ها و شعارهای مختلفی رای می دهند. مردم هرگز به یک فرد و یا یک جریان، برای همیشه و به طور مطلق گرایش پیدا نمی کنند. اگر این طور بود، باید بعد از دولت اصلاحات، شاهد پیروزی فردی اصلاح طلب می بودیم و یا بعد از دولت احمدی نژاد، شاهد دولتی اصولگرا. حال آنکه آرای مردم و انتخاب آنها و علل تغییر و تحولات در گرایش آنها، به مسائل مختلفی مرتبط است که باید آن را درست فهمید و از تحلیل غلط پرهیز کرد.