پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- یک: هنوز سال همدلی و هم زبانی دولت و ملت تمام نشده که بعضی این شعار سال را فراموش کردند. بارها رهبری فرمودند شعار سالشان برای توجه دادن مسئولان به موضوعی است که کشور نیازمند آن است و اگر توجه جدی و اهتمام ملی به آن نشود آسیب های فراوانی به کشور وارد می سازد. بعد از چند سال شعار اقتصادی و صدر قرار گرفتن شعارهای اقتصادی، بیان شعار در سطح ملی آن هم با موضوع سیاسی نشان می دهد، اقدامی جدی و حیاتی نیاز روز کشور است و اگر به آن توجه نشود همان آسیب هایی خواهد داشت که چند سال اخیر نسبت به بی تفاوتی بعضی از مسائل داشته ایم. 

شعار همدلی زمانی اجرایی و عملیاتی می شود که دولت و ملت که به واقع دولت با همه ارکان حاکمیتی و مردم با همه اعتماد ملی به یک فهم و گفتمان واحد برسند. گفتمانی که اگر بخواهند حاشیه پراکنی و اعتماد عمومی را سلب کند حتما ضربات مختلفی به جامعه وارد می سازد. بکرات رهبری فرمودند بعضی از مسئولان حاشیه آفرینی نکنند و این حاشیه آفرینی را به سطح جامعه منتقل ننمایند. حتما میان مسئولان در سطوح کلان اختلافاتی است که این اختلافات امری بدیهی و قابل قبول است. مسئولان هم وسایل ارتباط برقرار کردن با یکدیگر را دارند و می توانند در سطح کلان رایزنی، تفاهم و همدلیشان را نشان دهند. کشاندن مسائل میان قوا، مسائل میان نهادهای کشور به سطح جامعه بیش از آنکه به نفع مطرح کننده باشد به ضرر او است. زیرا نشان می دهد آن مسئول قادر نیست در چارچوب قانون و اختیارات قانونی یک اقدام مشخص داشته باشد و صرفا در مسئولیتی قرار گرفته و کاسه « چه کنم، چه کنم » دست گرفته است. 

دو: سخنان اخیر دکتر روحانی به ویژه قبل از خروجش از ایران برای سفر دوره ای به اروپا و بعد از آن برگشت و سخنرانی در جمع اعضای حزب اعتدال و توسعه نشان داد حسن روحانی موقعیت خود را در انتخابات آتی هیجانی در نظر می گیرد. به عبارت بهتر روحانی پس از آنکه نصف عمر دولت خود را به حل پرونده ی هسته ای آن هم در سطح بین المللی اختصاص داد، رویکردش نسبت به قبل تغییر کرد و حالا انتظارات از او بالا رفته است. افزایش سطح اعتراضات میان نخبگان و انتظارات میان مردم به حدی رسیده که از می خواهند اوضاع معیشت مردم را بهبود ببخشند اما وی به دلیلی که منتقدان ماه ها قبل به او خرده می گرفتند و حتی رهبری در سخنرانی معروفی با اشاره به عدم کلید حل مشکلات در ژنو و وین و نیویرک  و توجه دادن به اقتصاد مقاومتی سعی نمود دولت مردان را هشیار کند. ولی دولت جز شعار چیزی دیگری بیان نکرد. 

همین موضوعات موجب شد تا روحانی بخواهد افکار عمومی را بیشتر به سمت انتخابات و تبلیغات روزنامه ای سوق دهد و همچون ژورنالیست ها سعی در فضاسازی مطلوب دارد. در واقع روحانی از خصلت ژرونالیستی استفاده کرد تا از فشار ایجاد شده بر کابینه اش در موضوعات اقتصادی بکاهد و از سمتی خواست های طرفداران اصلاح طلبش را نیز پاسخ دهد. 

این حرکت نه تنها سبب ایجاد هیجان انتخاباتی در جامعه شد بلکه بسیاری از نخبگان آن را حرکت روبه جلوی روحانی در پاسخ به وضعیت معیشت در دوران پسابرجام می دانند. استفاده از کلیدواژه ی « برجام را خدا آورد» و قهرمان سازی از فرآیند برجام بیشتر از آنکه قدر دانی از تیم هسته ای باشد همان سناریوی رو به جلوی کاهش فشار بوده است. 

سه: دولت محترم تدبیر و امید بر خلاف آنکه حاشیه سازی کند بهتر است به مسائلی بپردازد که معیشت مردم را در اختیار دارد و به جای حاشیه سازی، زندگی مردم را توجه کند. البته این امیدواری است که مسئولان دولتی پس از دو سال و اندی! به این نکته رسیدند که معیشت مردم در ژنو و نیویرک نیست و در داخل سرچشمه می گیرد. ایکاش مسئولان دولتی درمیافتن که چقدر می توانستند در این دوسال فعالیت خود را بر اقتصاد مردمی متمرکز کنند و نتایج عجیبی بدست آورند. 

حالا که همه این موضوعات گذشت نباید از آینده عقب افتاد. اقای روحانی و کابینه اش باید بداند در چندماه آینده و حتی ایام تبلیغاتی انتخاباتی نبایستی وارد کارزار جناحی بشوند و در این کارزار انرژیشان را مصروف اموراتی کنند که جز حاشیه سزای هیچ چیزی دیگری ندارد. دکتر روحانی باید خود را متعلق به این ماه و آن ماه نداند و باور کند تا 96 فرصت دارد خود را به مردم نشان داد و امکان دارد در چنین وضعیتی وی رضایت مردم را برای دور بعدی بدست نیاورد. 

شخص ایشان اگر برای انتخابات بعدی هم فکر کند باز توجه به معیشت مردم نماید. این وضعیت اقتصادی برازنده ی مردم صبور و فهیم نیست. حاشیه سازی و ایجاد فضای دوقطبی شاید در انتخابات و نزدیکی آن تاثیراتی داشه باشد اما آگاهی بخشی به مردم در بلند مدت می تواند این مسئله را نیز تمام کند و دیگر مثمر ثمر برای گروه های سیاسی نباشد. بهترین روش همان دور شدن از حاشیه هاست.