پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- از امروز تلاش داریم برآوردهایی از وضعیت انتخاباتی داشته باشیم. در ذیل اولین برآورد انتخاباتی «پارس» ارایه می شود:

پس از آنکه رهبری معظم انقلاب در مورد نفوذ و تغییر نگرش مسئولان و سیاست‌گذاران سخنرانی مفصلی انجام دادند و ابعاد نفوذ را در موضوعات سیاسی، فرهنگی، امنیتی و حتی اقتصادی مطرح فرمودند، رسانه‌های اصلاح طلب چند راهبرد را دنبال نمودند. این اقدام ادامه داشت تا آنکه تعدادی از روزنامه نگاران فعال در پروژه نفوذ دستگیر شدند. ادبیات رسانه‌های اصلاح طلب تغییر کرد و هدف گذاریشان دو راهبرد اساسی قابل احصا شد:

1. سیاسی بودن موضوع نفوذ

2. تقلیل سطوح مختلف نفوذ به نفوذ امنیتی و انکار سطوح نفوذ سیاسی، فرهنگی و اقتصادی

با تغییر هدف گذاری و انکار غیر امنیتی بودن پروژه‌ی نفوذ چندین مصاحبه، یادداشت و تحلیل از سوی رسانه‌های وابسته به جریان اصلاحات و کارگزاران سازندگی منتشر شد که نشان می‌دهد ابعاد نفوذ در بعد امنیتی خلاصه و آنکه گفته شه عده به قصد تغییر سرنوشت، ذهنیت و تصمیم سازی ها به مراکز قدرت وارد می‌شوند امری غیر قابل باور است. در همین راستا روزهای گذشته مصاحبه‌ای توسط یکی از روزنامه‌های حامی کارگزاران سازندگی با یکی از مسئولان اسبق امنیتی کشور  گرفته شد که در این مصاحبه سعی برآن شد مسئله نفوذ در حوزه‌ی امنیت باقی بماند. البته این مسئول امنیتی اشاراتی هم به موضوع نفوذ در ابعاد دیگر دارد اما سؤالات و فضاسازی رسانه‌ای این را نمی‌رساند و روزنامه سعی دارد سطح نفوذ را در همان بعد جاسوسی و ضد جاسوسی نگه دارد.

از سوی دیگر پای صحبت هر سیاستمدار اصلاح طلب موضوع نفوذ محدود به موضوعات امنیتی شد و در سطوح مختلف خود باقی ماند. بیان نفوذ در ابعاد دیکر در کلام سیاستمداران اصلاح طلب صرفاً به انکار تلاش دشمنان برای نفوذ در انتخابات آتی و مردمی بودن این همه ثبت نام‌های افراد مختلف اعم از قاتل و زانی و...  معطوف گردید.

مردمی که مجلس ششم را دیدند و می‌دانند در سطوح مجلس ششم، چه ضرباتی بر پیکر قانونگذاری و نظارت کشور وارد شد و یا در بعضی از مصادیق نفوذ اقتصادی چه فسادهایی صورت نگرفت که کرسنت یکی از این موارد است، تقلیل سطوح نفوذ به نفوذ صرفاً امنیتی که اوجش در دهه‌ی شصت بود و البته هنوز هم ادامه دارد اما با مهار نهادهای امنیتی و ضد جاسوسی مواجه شده است، چه توجیه منطقی دارد؟

 البته اصلاح طبان پاسخ نمی‌دهند آیا نفوذ سیاسی، فرهنگی و اقتصادی را قبول دارند یا خیر؟ و در راستای پذیرفتن این نفوذ می‌خواهند برای خود مصادیقی ارائه دهند یا خیر؟

از سوی دیگر رسانه‌های اصلاح طلب نفوذ را در قالب تندروی نیز بر می شمرند و این طور ادراک سازی می‌کنند نفوذی‌های اصلی کسانی هستند که در لباس تندروی و تحجر اساس نظام را دست گرفته و مسیر انقلاب را از اصلاح طلبی خارج نموده‌اند. به تعبیر بهتر سیاست زدگی اصلاح طلبان موجب شد تا رسانه‌های اصلاح طلب از اشتباهات معدود و غیر صحیح عده‌ای از جریان مخالف خودشان استفاده نموده و آن را نفوذ در ارکان انقلاب معرفی  و تعمیمی به تمامی سطوح سیاست ورزی کشور دهند.  حادثه‌ی سفارت عربستان، انگلیس و حتی کاشان که مورد نفی همه مسئولان به ویژه اصولگرایان نیز هست، نشان می‌دهد تقلیل سطوح نفوذ ابعاد مهم‌تری همچون برچسب زنی را هم در جریان اصلاح طلب دنبال خود دارد.

در واکنش به این راهبرد و مأموریت تخریب جریان مؤمن به نظام، رهبر معظم انقلاب به صراحت اعلام داشت تندرو دانستن بدنه‌ی حزب اللهی انقلاب که در صحنه‌ی خطرناک و حساس برای نظام جانشان را فدا می‌کنند خطری مهم است. این رفتار غیر حرفه‌ای رسانه‌های اصلاح طلب نشان می‌دهد، برخلاف تصور رسانه‌های اصلاح طلب آنچه بیشتر نفوذی است نه تندروها (البته هر تندروی نکوهش شده است) بلکه ادارک سازانی است که می‌خواند سطح نفوذ را در همان ابعاد حزبی و سیاسی نگه دارند و محدود به موضوعات امنیتی کنند.

از سوی دیگر غفلتی که رسانه‌های اصلاح طلب در موضوع نفوذ دنبال می‌کنند گواه این ادعاست که نفوذی‌ها بیشتر از آنکه به دنبال ضربه زدن به انقلاب و مسیر انقلاب باشند، برآن هستند تا با قیافه حق به جانب موضوع نفوذ را در پروژه‌ای مشخص و هدفمند کانالیزه نموده و از افکار مردم بزدایند.

در شرایطی که فکت های نفوذ چه در بیانات رهبری و چه در سخنان مسئولان مختلف به واضح بیان شده دل‌نگرانی این روزنامه‌ها از مقابله با نفوذی‌ها جای تعجب دارد! باید دید این نوع نگرش تا کجا ادامه دارد و یکی از مصادیق نفوذ یعنی ادارک سازی بر خلاف سیاست‌ها و آرمان‌های نظام کی پایان می‌یابد؟ حتماً دستگیری‌های اخیر در سطوح روزنامه نگاران وابسته به خارج از ایران که پروژه‌ی نفوذ را دنبال می‌کردند برای همین نوع ادارک سازی و تغییر ذهنیت جامعه به سمت تسامح و تساهل نسبت به غرب بوده است.