پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- صالح اسکندری عضو شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی و رئیس مرکز مطالعات راهبردی و آینده‌پژوهی ژرفا و از نامزدهای انتخابات مجلس دهم که برای حمایت از لیست واحد اصولگرایان انصراف دادند،در یادداشتی اختصاصی برای «پارس» در واکاوی نهضت انصراف  نامزدهای اصولگرایان برای پیروزی لیست و مکانیسم وحدت نوشت:

یکی از سناریوهای محتمل انتخابات هفتم اسفند تکرار مدل انتخابات ریاست جمهوری 1392 است. در انتخابات ریاست جمهوری سال 1392 به علت تشتت در جریان اصولگرایی، نوعی اصلاحطلبی تقلیلیافته با رای محدودی که در تاریخ انتخابات ریاست جمهوری بیسابقه بود توانست به قوه مجریه راه یابد. به نظر میرسد در انتخابات هفتم اسفند نیز داوطلبان اصلاحطلب یک بازی سه لایهای را شروع کردهاند که به زعم خود لایه اول نیروهای شاخص آنها است که در صورت عدم تایید صلاحیت ایشان به لایه دوم رجوع خواهند کرد. اگر صلاحیت لایه دوم نیز تایید نشود، به لایه سوم مراجعه خواهد شد.

داوطلبان در تمام حوزه های انتخابیه تمامقد وارد کارزار انتخاباتی شدهاند؛ لذا با این فرض اگر اصول-گرایان دچار تشتت و تفرقه شوند، خطر شکست در انتخابات آتی افزایش پیدا میکند. اصولا اقتضای عقلانیت سیاسی نیز حکم میکند که که اصولگرایان یکصدا در این انتخابات حضور پیدا کنند.

طبق نظرسنجیهایی که انجام گرفته است، وضعیت اصلاحطلبان در انتخابات مطلوب نیست و طبیعی است که به خاطر عجز از تنظیم یک لیست ایدهآل در تهران، نگرانی جدی از پیروزی اصولگرایان در انتخابات دارند؛ لذا آنها به دنبال ایجاد تشتت در بین اصولگرایان هستند. به عنوان نمونه به تازگی لیستهایی با عناوین جالبی چون اعتدالیون اصولگرا، اصولگرایان مستقل و امثال آن ساختهاند؛ لیستهای موازی که در آستانه انتخابات سربرمیآورند و بخش عمده آنها ترفندها و حربه های تبلیغاتی جریان اصلاحطلبی برای خرد کردن آرای اصولگرایان است. زمانی که این لیستها با پاسخ منفی اصولگرایان مواجه می-شوند، از آنها اصرار میکنند که از کارزار انتخابات انصراف ندهند. به عبارت دیگر اصلاحطلبان از آرای حداقلی منفرد اصولگرایان نیز که موجب تشتت آرای اصولگرایان میشود چشم نمیپوشند.

بعضا نیز اصلاحطلبان به بهانه های دیگری متوسل میشوند؛ بهانه هایی چون نقصان لیست نهایی ائتلاف و رایآور نبودن که در مقابل ضروری است که جریان اصولگرایی مراقبت بیشتری داشته باشد. در حال حاضر نیروهای اصولگرا در یک آزمون سیاسی هستند و اگر با سربلندی از این امتحان بیرون نیایند، ممکن است که مجلس دهم به مجلسی شبیه مجلس ششم یا بدتر از آن تبدیل شود؛ چرا که متاسفانه بعضی از نیروهای لایه سوم اصلاحطلبی برخلاف نیروهای شاخص آنها، فاقد هویت سیاسی مشخص هستند. فقدان هویت سیاسی موجب خواهد شد که آنها به راحتی آلت دست نیروهایی در خارج از مجلس قرار گیرند.

اگر در مجلس دهم اکثریتی از نیروهای اصلاحطلب شکل گیرد، ممکن است که جبهه جدیدی مقابل انقلاب، ارزشها و آرمانهای کشور باز شود؛ لذا اصولگرایان لاجرم بایستی به این مساله اهتمام ویژهای داشته باشند. کسانی که متولی تنظیم فهرست نهایی هستند، بایستی ناظر به یکسری از اولویتهای راهبردی و ملاحظات حاکم اقدام کنند. ممکن است که برخی از چهره های اصلح در بین تعداد محدود فهرست حضور نداشته باشند که بایستی در این شرایط شاهد از خودگذشتگی و فداکاری آنها باشیم اما اعضای محترم شورای مرکزی ائتلاف میتواند در طی یک جلسهای از 188 نامزد اصولگرا تکریمی به انجام رساند؛ چرا که آنها به طور خالصانه در این صحنه حضور پیدا کردهاند. 

در حال حاضر ظرفیت بینظیری از گروه های مختلف اصولگرایی در تهران و شهرستانها به وجود آمده است. اصولگرایان به دنبال این ظرفیت میتوانند یک سازوکار حقوقی پیشرفتهای مثل پارلمان اصول-گرایی را ایجاد کنند که خارج از مجلس شورای اسلامی باشد. این پارلمان اصولگرایی میتواند به عنوان یک ساز و کار حقوقی در تصمیمگیریهای بعدی اصولگرایان مثل انتخاباتهای ریاست جمهوری و مجلس ذیل مرجعیت جامعه روحانیت مبارز و جامعه مدرسین حوزه علمیه قم نقشآفرینی کند. همان طور که تمام گروهها و اضلاع در این دوره از انتخابات بر مبنای خرد جمعی به جمعبندی نهایی رسیدهاند، در انتخابات‌های بعدی نیز میتوان از این ساز و کار حقوقی بهرهبرداری کرد.

کسانی که در دایره اصولگرایی تعریف شدهاند، بعید است که هزینه شکست اصولگرایان را بپردازند. هزینه خروج از ائتلاف و تصمیم نهایی شورا برای هر گروه و جریانی سنگین خواهد بود؛ چرا که ممکن است منجر به شکست اصولگرایان در انتخابات و تشکیل مجلسی شبیه مجلس ششم شود. بنابراین کسی که خود را در دایره اصولگرایی تعریف کرده است، بعید است که از ساز و کار موجود عدول کند. لکن اگر جریانات و گروههایی به عدول از این ساز و کارها دست بزنند، بایستی معادلات را طوری تنظیم کرد که در تصمیم‌گیریهای بعدی اصولگرایان به این جریانات اعتمادی نشود و این گروهها برای همیشه از دایره تصمیمگیران اصولگرایان خارج شوند.

گفتنی است که تبعیت از روحانیت معظم یکی از مهمترین شاخصه های اصولگرایی است. ساز و کار اصولگرایی نیز ذیل عنایت جامعه روحانیت مبارز و فقهای ثلاث، حضرات آیات یزدی، مصباح و موحدی کرمانی شکل گرفته است؛ لذا اگر جریانی نسبت به نظر روحانیت معظم که بانی ائتلاف اصولگرایان هستند بی‌اعتنایی کند، یکی از مهمترین شاخصه های اصولگرایی را نقض کرده است و اساسا این جریانات در معادلات سیاسی بعدی نیز قابل اعتماد نخواهند بود.