پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- حسن رضایی- برخی نوستالژی ها تقریباً همگانی هستند. یعنی آنکه همه ولو یک بار هم شده، با آن مواجه شده از آن خاطره دارند. نوستالژی آوردن والدین و بزرگترها به مدرسه برای توضیح پاره ای مسائل! شاید در ذهن خیلی ها حک شده است. اینها نوستالژی های تلخ و شیرینی برای ما هستند ولی واقعیت آن است که موقعیت های مشابهی مانند آنچه توصیف شد، در زندگی سیاسی و اجتماعی نیز رخ می دهد. حکایت بازگشت مجدد اصلاح طلبان به عرصه انتخابات مجلس دهم نیز چیزی شبیه همین نوستالژی آشنا و قدیمی شده است. 

اصلاح طلبان برای بازگشت به صحن مدرسه انتخابات دنبال بزرگتر می گردند؛ خواه این بزرگتر ناطق باشد یا لاریجانی! جریان اصلاح طلب، در جریان فتنه 88 بسیاری از کنشگران سیاسی خود در عرصه جامعه ایران را عملاً از حیز انتفاع خارج کرد. افرادی که تا پیش از این سعی می کردند سیاست های رادیکال خود را به هر صورتی در قالب های رسمی جمهوری اسلامی پیگیری کنند، خردادماه 1388 در یک قمار بزرگ، همه اعتبار سیاسی خود را خرج میرحسین موسوی کردند. در نتیجه، فتنه 88 بسیاری از افراد تاثیرگذار جناح اصلاح طلب را برای همیشه به گوشه رینگ سیاست رسمی ایران برد.

اصلاح طلبان اما پیش از این نیز سابقه پایه ریزی و هدایت فتنه 18 تیر 78 را در کارنامه خود ثبت کرده بودند. با این حال، آنها در جریان برگزاری انتخابات مجلس نهم تصمیم گرفتند انتخابات را تحریم کنند! جالب آنکه میزان مشارکت در انتخابات مذکور در غیاب اصلاح طلبان 64 درصد بود، یعنی یکی از بهترین حد نصاب های شرکت در انتخابات مجلس! این مسئله به خوبی می توانست وزن اجتماعی قهرکردگان که اکثراً از فعالین و مرتبطین فتنه 88 بودند را نشان دهد! 

اصلاح طلبان سرخورده از فتنه 88 به زعم خود می خواستند با تحریم انتخابات، نظام جمهوری اسلامی را با چالش مقبولیت مواجه سازند. حال آنکه این قهر تاکتیکی، نتیجه ای جز افزودن بر چالش موجودیت خودِ آنها نداشت! اصلاح طلبان این روزها اما جنب و جوش مضاعفی پیدا کرده اند. آنها در کنار آنکه در تریبون های مختلف حرف های موجه زده، مکرر بر کلیدواژه "نظام" و پیروی از سیاست های آن تاکید می کنند تا جانماز نشسته ای باقی نماند! آنها در واقع، برای بازگشت دوباره به صف مدرسه، دنبال پدر یا بزرگتر موجهی برای خود می گردند!

صحبت ما اما در این مجال، در توصیف و تحلیل چرایی نزدیکی محیرالعقول علی اکبر ناطق نوری و اصلاح طلبان نیست. چه اینکه، سورپرایزِ نزدیکی ناطق نوری به اصلاح طلبان هرچه باشد، به پای احتمال همراه شدن علی آقای لاریجانی با آنها نخواهد رسید! 

اگرچه بسیاری از افراد شناخته شده اصلاحات، ائتلاف لاریجانی و اصلاح طلبان را رد کرده اند، با این وجود شواهدی مبنی بر رد این ادعاها نیز وجود دارد. نزدیکی بیش از حد علی لاریجانی به دولت یازدهم از طرفی و دوستی پیدا و پنهان روحانی با اصلاح طلبان از سویی دیگر، زمینه های تشریک منافع لاریجانی و اصلاحات در تقاطع "دولت" را تا حدود زیادی فراهم آورده است. از طرفی، حزب قدرتمند کارگزاران (به عنوان نزدیکترین حزب اصلاح طلب به دولت) معتقد است در انتخابات پیش رو، اوست که محوریت جناح اصلاحات را بر عهده خواهد داشت. در این میان، حزب پرنفوذ اعتدال و توسعه نیز سهمی از سفره را از آن خود خواهد کرد؛ یعنی نزدیکترین حزب به علی لاریجانی!

همه این معادلات پیچیده باعث شده است تا همچنان ائتلاف لاریجانی و اصلاح طلبان به عنوان گمانه ای ولو ضعیف در متن سیاست ایران زنده بماند! اصلاح طلبان می خواهند از نمد چهره موجه لاریجانی برای ساختمان میدان بهارستان کلاهی ولو بدقواره بدوزند. در آن صورت، لاریجانی در قامت پدری خواهد بود که دست در دست طفل خطاکار خود او را نه به مدرسه که به انتخابات و از آنجا به میدان بهارستان خواهد برد! با این حال، برای آنکه بتوان محرز شدن یا نشدن این اتفاق را مشاهده کرد، هنوز هم باید به انتظار آینده نشست. 

اما اینکه چطور می شود اصلاح طلبان، علی لاریجانی را دوست خود بپندارند نیز کمی بیشتر از این توضیح می خواهد. عملکرد علی لاریجانی در کنار گذاشتن نتایج بررسی های کمیسیون تخصصی برجام و تصویب 15 دقیقه ای طرحی که قرار است حداقل تا 15 سال آینده صنعت هسته ای کشور را تحت تاثیر خود قرار دهد، با استقبال زیاد دولت و عناصر اصلاح طلب مواجه شد. محمد عطریانفر از چهره های شناخته شده اصلاح طلب که در جریان فتنه 88 دستگیر شده بود، در همین زمینه در گفتگو با هفته نامه صدا می گوید:" اصلاح طلبان با لاریجانی همراه باشند چرا که اگرچه او اصولگرا است اما مدیریتی اصلاح طلبانه دارد و ما می توانیم روی علی لاریجانی حساب کنیم."

دیگر فعالان اصلاح طلب نیز از احتمال ائتلاف با علی لاریجانی و اصولگرایان معتدل! در جریان انتخابات آتی مجلس خبر می دهند. سعید حجاریان اما نظری متفاوت از این دیدگاه دارد. وی در گفتگویی که اخیراً انجام داده، گفته است:"ایشان بالاخره اگر میخواهد برود قم، مطمئناً در قم رای دارد. بعدش می‌آید مجلس. حال باید دید ترکیب مجلس چه خواهد بود. چه فراکسیون‌هایی وجود خواهند داشت. آن موقع می‌شود درباره لاریجانی تصمیم گرفت." این دیدگاه، تنها به ادامه استفاده از مدیریت اصلاح طلبانه لاریجانی در صحن مجلس آینده دل بسته است نه به ائتلاف با او برای شرکت در انتخابات مجلس! حجاریان اما احتمال همراهی لاریجانی با دولت و حزب اعتدال و توسعه را منتفی ندانسته است. هر چه هست، به نظر نمی رسد لاریجانی ائتلافی با اصلاح طلبان تشکیل دهد. چه اینکه وی اگرچه قهرمان تاکتیک و مغلوب استراتژیک نامیده شده است، این میزان از ریسک را به خود راه نخواهد داد. به نظر می رسد لاریجانی بر هویت اصولگرایی خود پای خواهد فشرد و اصلاح طلبان را بی پدر رها خواهد کرد!

پرویز سروری، قائم مقام جمعیت رهپویان انقلاب اسلامی در همین زمینه می گوید:"همراهی لاریجانی با اصلاح طلبان در انتخابات آینده برای ایجاد جنگ روانی مطرح می شود." این گزاره چندان هم غیرواقعی نیست. چه اینکه لاریجانی در زمان ریاستش بر صداوسیما کارنامه مشخصی در مقابله با تندروی های اصلاح طلبان افراطی داشته، ائتلاف وی با آنها در شرایط کنونی چندان معقول به نظر نمی رسد. با این وجود، شکاف ایجاد شده بین اصولگرایان و لاریجانی واقعیتی است که می تواند او را به سمت ائتلاف با لیست حامیان دولت در انتخابات آینده مجلس بکشاند. همچنان که اصلاح طلبان بی تمایل به ائتلاف با لیست حامیان دولت و کارگزاران نخواهند بود. همه اینها وضعیت آینده سیاسی لاریجانی را پیچیده و مبهم کرده است. مسئله ای که می تواند در میانه بی سرپرستی اصلاح طلبان برای آنها نیز اغواکننده به نظر برسد.

پرویز امینی، جامعه شناس سیاسی در تحلیل رفتار سیاسی لاریجانی می گوید:" از کسی که این هدف کوتاه مدت را (ریاست مجلس) دارد و احتمالا این تحلیل را با خود دارد که دولت یازدهم از مزیت نسبی در انتخابات آینده مجلس  خصوصا با انجام توافق هسته ای برخوردار است، از یک طرف و از طرف دیگر با بخش هایی سیاسی از جریان اصول گرایی دارای خط قرمز لایتغیر (پایداری) و با بخشی دیگر (مجموعه ایثارگران) روابط پرمناقشه ای دارد، لااقل انتظار می رود که دعوت جناح دولت برای انتخابات را رد نکند. بنابراین لاریجانی در منتهی الیه اصولگرایی به معنای سیاسی و اجتماعی است به طوری که نوع تصمیم او در انتخابات مجلس در بقای او در اصول گرایی یا خروج از آن  تعیین کننده است." 

با این وجود، برای رصد آینده سیاسی لاریجانی و مدل بازگشت اصلاح طلبانِ بی سرپرست به صحنِ مدرسه انتخابات هنوز هم باید منتظر ماند!