پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- حوادثی در گوشه و کنار دنیا در طی چند روز اخیر رخ داده است که نگرانی های فزاینده ای را به دنبال داشته است. سقوط هواپیمای روسی در مصر، بمب گذاری ها در لبنان و بالاخره انفجارهای جمعه گذشته در پاریس پایتخت فرانسه از این قبیل می باشند.

داعش نامی است که این روزها در پس هر اقدام تروریستی نمایان می شود، پدیده شومی که این بار صاحبان و پدیدآورندگان خود را هدف گرفته است.در ابتدای پیدایش این گروه تکفیری- صهیونیستی پرواضح بود که گروهی با این ویژگی ها بدون حمایت غرب نمی تواند کار زیادی به پیش برد. بعد از افشاگری های ادوارد اسنودن معلوم شد که رژیم صهیونیستی و متحدان آن از جمله آمریکا و کشورهای غربی متولیان این گروه وحشی هستند که هدفی جز ناامن سازی کشورهای اسلامی برای حفظ امنیت اسراییل در منطقه ندارد که البته این کار را در پوششی تحت عنوان احیای خلافت اسلامی پیش می برد.

اما حوادث اخیر در فرانسه ماهیت بازی را تاحدودی تغییر داده است، حال به طور قطع نمی توان گفت که فعالیت های داعش به طور کامل تحت تدبیر کشورهای غربی است. اما باید پرسید چرا در میان کشورهای غربی، قرعه کار به نام فرانسه افتاد؟

در میان کشورهای اروپایی، فرانسه یکی از حامیان اصلی و درجه یک داعش به شمار می رود.از کمک های مالی، نظامی و تسلیحاتی گرفته تا حمایت از ائتلاف معرضان سوری را می توان از جمله اقدامات فرانسه در قبال بحران سوریه دانست. حتی چندی پیش، بشار اسد رییس جمهور کنونی سوریه به نقش فرانسه در تقویت داعش در سوریه اشاره کرد و فرانسه را یکی از عوامل مهم نفوذ داعش در سوریه به شمارآورده است. به طور کلی می توان سیاست های فرانسه را در قبال منطقه خاورمیانه همسو و هم جهت با آمریکا دانست.

فرانسه نیز مثل بسیاری دیگر از کشورهای غربی در زمینه مبارزه با تروریسم هم پیمان و مشترک با آمریکا هستند. البته از نفوذ یهود و لابی های آن در فرانسه نباید چشم پوشید، به نحوی که بسیاری بر این باورند که سیاست های کاخ الیزه را یهودیان حاضر در فرانسه هدایت می کنند. با توجه به این موارد می توان گفت که سیاست های فرانسه تغییر چندانی در رابطه با داعش نداشته است پس باید سراغ طرف دوم ماجرا یعنی داعش برویم.

پس از ظهور داعش در سوریه و سپس عراق گمان بسیاری از تحلیلگران این بود که شعاع و حوزه فعالیت ها و اقدامات تروریستی این گروه به برخی از کشور های مجاور ختم خواهد شد ولی برخلاف رای و نظر آنها اکنون شاهد فعالیت های فرامرزی داعش هستیم. بررسی علل تغییر و یا تبدیل استراتژی داعش از حوصله بحث حاضر خارج است اما به طور اختصار می توان گفت؛ داعش می خواهد جنگ مذهبی ای را که در منطقه راه انداخته را جهان شمول و هم گیر کند. به تعبیری داعش به دنبال جنگ مذهبی جهانی است. شاید بتوان بهانه داعش برای این هدف و به دنبال آن اقدامات اخیر در فرانسه را واکنش و عکس العملی در برابر اقدام زشت و غیر انسانی نشریه شارلی هبدو دانست، که البته تعبیر خوش بینانه ای است. علت دیگری را که شاید بتوان یکی دیگر از انگیزه های داعش برشمرد، واکنش این گروه تروریستی به افزایش حملات از سوی مخالفانش در سوریه دانست. پس از اینکه روسیه با اقدام نظامی خود در سوریه انحصار برند تبلیغاتی مبارزه با تروریسم را از آمریکا گرفت، حملات کوبنده ای به مواضع داعش داشته است، طبق این نظر اقدام اخیر داعش در پاریس را می توان اعتراض رسمی داعش به رهبران غربی اش در قبال عدم حمایت کافی از او در مقابل روسیه قلمداد نمود. حالا اقدامات اخیر داعش را چه به عنوان تغییر استراتژی پیرامونی و چه به عنوان طرحی از پیش تعریف شده در نظر بگیریم باید منتظر عواقب و پیامدهای آن در منطقه خاورمیانه باشیم.ننتایج و لوازمی که هر یک از آنها می تواند سرنوشت خاورمیانه را بیش از پیش دستخوش تغییر کند.

از جمله پیامد های انفجارهای تروریستی داعش در فرانسه را می توان این گونه برشمرد؛

 1) تکرار 11 سپتامبر 2001 با رنگ و لعاب فرانسوی

یکی از محتمل ترین گزینه هایی که طی دو روز اخیر در محافل کارشناسی بحث می شود تکرار حوادث 11 سپتامبر به دنبال وقایع 13 نوامبر 2015 در پاریس می باشد. گروه تروریستی القاعده به رهبری اسامه بن لادن در سال 2001 مسئولیت حملات تروریستی به آمریکا را برعهده گرفت. شاید کمتر کسی فکر می کرد که آمریکا از این حمله واقعی یا پیش ساخته، در پی گسترش و تثبیت نفوذ خود در خاورمیانه باشد تا مبارزه با تروریسم. این روزها صحبت از تغییر استراتژی آمریکا در خاورمیانه است. بحث هایی از قبیل برون سپاری پروژه امنیت در خاورمیانه یکی از مهم ترین مسائل سیاست خارجی آمریکاست. ایالات متحده حالا رقیب اصلی خود را چین می داند به همین دلیل می خواهد از خاور میانه به خاور دور مهاجرت کند. اما آمریکا هیچ گاه منطقه خاورمیانه را با این همه منبع غنی و منافع به یکباره ترک نخواهد گفت، به همین دلیل باید منتظر حضور فزاینده کشورهای اروپایی در منطقه خاورمیانه جهت حفظ منافع آمریکا و نیز شراکت خود با آمریکا به بهانه مبارزه با تروریسم بود.

با این نگاه باید خطر داعش در منطقه را دوچندان تلقی نمود چون حضور کشورهای اروپایی و بالاخص ناتو در منطقه نه تنها قدرت داعش را محدود نمی سازد بلکه به مثابه راهبردی برای حفظ و ثبات بی ثباتی در منطقه می باشد. این احتمال حضور نظامی ناتو و برخی کشورهای اروپایی در منطقه زمانی جدی تر می شود که آمریکا دیگر نمی خواهد هزینه هایی را که پس از 11 سپتامبر متحمل شد را بپردازد. به همین دلیل انفجارهای فرانسه فرصت بسیار مناسبی برای ایالات متحده به وجود آورده تا بتواند با فشار بیشتر بر کشور های اروپایی و ترغیب آنها به مبارزه نظامی با داعش، علاوه بر کاهش هزینه های خود در این باره بتواند به سیاست های خاوردور خود را از طریق ناامن سازی خاورمیانه پیش برد.

2) افزایش اقدامات نظامی آمریکا و برخی کشورهای غربی در منطقه

گرچه این گزینه از جنبه هایی شبیه تحلیل بالا خواهد بود، ولی ما در این جا دال مرکزی تحلیل را حضور نظامی مسکو در سوریه و افزایش نقش ایران در منطقه خاورمیانه در نظر گرفته ایم. پس از اینکه روسیه با اقدامات نظامی خود توانست ضربات مهلکی بر داعش وارد آورد، سیاست های ضد تروریستی آمریکا زیر سوال رفت، به این معنا که آمریکا به عنوان سردمدار ظاهری مبارزه با داعش از مدت ها پیش با تشکیل ائتلافی علیه داعش نه تنها به ضرر داعش اقدام خاصی به عمل نیاورده بلکه در مواردی با عملیات های نظامی خود باعث پیشرفت داعش نیز شده است. نکته دیگری را که باید در نظر گرفت، انفجارهای پاریس زنگ هشداری را برای کشورهای اتحادیه اروپا به صدا درآورد تا حدالمقدور کمی از سیاست های لفاظانه آمریکا در مبارزه با تروریسم فاصله گرفته و رو به سوی اقدام عملی آورند، که البته با دلایل بالا این اقدام به نفع آمریکا نیز خواهد بود.

در پایان می توان گفت تهدید داعش، مساله ای جهانی است و به هیچ وجه به مرزهای جغرافیایی ختم و محدود نمی شود، بنابراین عقلانیت سیاسی مخصوصا پس از حوادث جمعه گذشته در پاریس، حکم می کند که کشورهای اروپایی علاوه بر اتخاذ سیاست های عملی در مقابله با داعش، تا حدودی نیز از همسویی و همنوایی با آمریکا در قبال مسائل خاورمیانه که چیزی جز ضرر به منافع و امنیت ملی آنها ندارد، کناره گیری کنند.