به گزارش پارس به نقل از رصد ، در بیانات اخیر مقام معظم رهبری از دو چالش جدی دشمن برای نظام جمهوری اسلامی ایران به ویژه بعد از توافق صحبت به میان آمد؛ تفرقه و نفوذ. تفرقه در بحث‌های سیاسی و نفوذ در عرصه‌های سیاسی، فرهنگی و اقتصادی. صحبتی که روزگذشته در دیدار رهبر انقلاب با اعضای هیات دولت نیز تکرار و تاکید شد.

بازارهای مصرفی جدید؛ سود اقتصادی خارجی، وابستگی داخلی و تهاجم فرهنگی غرب

نفوذ آمریکاییان در اقتصاد ایران را اگر بخواهیم در وضعیت کنونی پس از توافق پیگیری و رصد کنیم یقیناً یکی از مهم‌ترین مصادیقش تأسیس و راه‌اندازی فروشگاه‌های بزرگ آمریکایی است که عمدتاً واردکننده اقلام مصرفی خواهند بود. شاید شرکت فروشگاه‌های زنجیره‌ای مک دونالد اولین و بارزترین نمونه باشد که اخیراً درخواست خود را برای ایجاد فروشگاه‌های خود در ایران را کلید زده است. الف در همین زمینه گزارش می‌دهد کمپانی مک‌دونالد به عنوان بزرگترین رستوران زنجیره‌ای جهان با بیش از 35 هزار شعبه در 119 کشور جهان، بعد از اعلام توافق هسته‌ای ایران با گروه 5+1، با بازگشایی بخش ثبت‌نام از متقاضیان راه‌اندازی شعبه در ایران درخواست راه‌اندازی نمایندگی در ایران را رسما صادر کرد. سبد محصولات این کمپانی آمریکایی شامل اغذیه فوری مانند همبرگر، چیزبرگر، مرغ، سیب زمینی سرخ کرده، صبحانه، نوشابه‌ها و دسرها می‌شود.

 لزوم هوشیاری مردم و به ویژه مسئولان در مقابله با این نفوذ نرم و خیزش آهسته اقتصادی و فرهنگی دشمن سلطه‌گر آمریکایی بعد از توافق اولیه غیر مصوب داشت کم‌رنگ و حتی ناموجه جلوه می‌کرد. به نظر می‌رسد بیانات اخیر مقام معظم رهبری تذکر و هشداری مجدد به همه ملت ایران و مسئولان کشور بود که ضرورت خواندن دست دشمن را در نقشه‌ریزی برای نفوذ در اقتصاد و فرهنگ کشور را در عرصه بین‌المللی و داخلی مطرح می‌نمود.

توهم خامی است که فکر کنیم آمریکایی‌ها برای رفاه مردم ما و رفع مشکلات معیشتی و اقتصادی کشور می‌خواهند وارد بازارهای ما شوند که بعد حتی عده‌ای این اتهام را سر دست بگیرند که برخی مخالف رفاه و آسایش و بهبود وضعیت اقتصادی جامعه هستند. باید مواظب بود و مصادیق دیگر نفوذ اقتصادی و فرهنگی آمریکا در کشور را نیز شناسایی نمود.

متأسفانه با توجه به تمرکز بیش از حد دولت‌مردان بر نتایج توافق هسته‌ای بر اقتصاد ایران، توقعات بسیاری در مردم ایجاد شده بود و عمدتاً با مردم و به ویژه قشر جوان که هم‌صحبت می‌شویم، نتیجه را در آزادشدن پول‌های بلوکه‌شدن و افزایش توان وارداتی کشور به سبب آن و نیز راحتی تعامل با کشورها و شرکت‌های خارجی به ویژه اروپایی برای به دست گرفتن بازار کشور با محصولات به ظاهر باکیفیت خود می‌بینند. چندی پیش حداد عادل نیز نگرانی خود را در دوران پسا توافق چنین بیان کرد: «بنده در یک جمله می گویم سئوال این بوده که آیا قرار است بعد از این به جای سبک زندگی اسلامی، سبک زندگی آمریکایی به کشور برگردد؟ آیا یک عده باید وعده باز شدن شعبه‌های مک دونالد را در ایران بدهند؟»

متأسفانه این فضا الآن هم در افواه مسئولان و برخی از مردم به کرات گفته و شنیده می‌شود. به نظر می‌رسد بعد از یک مقاومت جانانه در عرصه اقتصادی در دوران فشار و تحریم ظالمانه دشمن، که البته فشار بیش‌تر آن بر طبقه متوسط و ضعیف جامعه بود، اکنون نباید با خامی و جوزدگی در پی رسیدن به آرزوهای مصرفی دیرینه رفت و طعم وابستگی و شیفتگی به فرهنگ مهاجم غربی را که پیامدهای منفی بسیاری را نیز برای خود این کشورها نیز به دنبال داشته صرفاً برای کسب سودهای اقتصادی آنان زا به جامعه چشاند.

شایسته است با دوراندیشی و آینده‌نگری به اطراف خود و این مسائل اندیشید؛ در همین مورد، اکنون کشورهای آمریکایی و غربی استفاده از فست فودها به ویژه از این شرکت‌های بزرگ زنجیره‌ای را برخلاف مصالح و منافع اجتماعی خود می‌دانند چرا که آثار منفی زیادی بر روی جسم و ذهن و اندیشه آمریکایی‌ها و بویژه کودکان داشته‌است. یکی از مهم‌ترین نگرانی غربی‌ها از توسعه این شرکت‌های عرضه‌کننده غذاهای آماده با آن تبلیغات خیره‌کننده و بی‌سابقه، نگرانی ناشی از سوء تغذیه کودکان و چاقی مفرط در آن هاست که زنگ خطر را برای این جوامع به صدا درآورده‌است.

البته باید دانست که این فروشگاه‌های زنجیره‌ای و شرکت‌های متقاضی حضور در ایران صرفاً محدود به مک‌دونالد و خاص حوزه مواد غذایی نشده و تعداد بسیاری از برندهای تجاری و اقلام مصرفی پرمصرف ایرانی‌ها را همچون پوشاک، اسباب‌بازی، لوازم آرایشی و بهداشتی، وسایل تزیینی و … را نیز در برمی‌گیرد. جالب توجه اینکه برخی تعمداً یا سهواً این موارد را مصداق خدمت غربی‌ها به زندگی و اقتصاد مردم می‌دانند حال آنکه اگر اطراف این جریانات را به خوبی رصد کنیم خواهیم فهمید که این موارد برنامه ای برای وابسته کردن بیشتر اقتصاد ایران برای تهیه اقلام مصرفی است.

سرمایه‌گذاری خارجی؛ زرنگی غربی‌ها و خوش‌خیالی ما

یکی دیگر از کانال‌های نفوذ اقتصادی غرب پس از توافق که به نظر می‌رسد جای تأمل و توجه بسیاری دارد این است که شرکت‌های اروپایی و دولت‌مردان آن ها در سفر به ایران بیش از آنکه اعلام آمادگی جهت گسترش روابط با دولت جمهوری اسلامی ایران داشته باشند، علاقه‌مند به توسعه روابط با شرکا و شرکت‌های خصوصی ایرانی هستند که این خود می‌تواند زمینه‌ساز نفود بیش‌تر دشمنان ما در داخل کشور باشد. زیرا در این‌صورت نه تنها نظارت چندانی بر عملکرد آن ها نخواهد بود و بلکه با آزادی عمل بیش‌تری در عرصه فعالیت‌های اقتصادی‌ خود در ایران عمل خواهند کرد. به عنوان مثال دغدغه‌های مربوط به حمایت از تولید ملی و توانمندسازی متخصصان داخلی و بهره‌گیری از تکنولوژی‌های جدید و انتقال آن ها به کشور، نمی‌تواند به طور طبیعی دغدغه شرکت‌های اروپایی برای حضور در صنایع ایران باشد. یک سؤال جدی‌تر این است که چرا عمده سرمایه‌گذاری کشورهای اروپایی و غربی بر صنایعی خاص از جمله نفت و گاز و خودرو و پتروشیمی و مانند آن است. چرا در حوزه استراتژیک و حیاتی کشاورزی و انتقال فن‌آوری‌ها و دانش‌های پیشرفته صنعتی که بهبوددهنده تولید محصولات کشاورزی در ایران است که حقیقتاً یکی از مظلوم‌ترین و البته محتاج‌ترین بخش‌ها برای سرمایه‌گذاری است، این کشورها ورود پیدا نمی‌کنند؟

جالب توجه اینکه آمریکایی‌ها در کشورهای همسایه ما که بهترین روابط اقتصادی و سیاسی را نیز با آن ها دارند، به سرمایه‌گذاری در این امور اقدام نکرده‌اند. هدف آنها پیشرفت اقتصادی درون‌زای کشورهای نفتی نیست بلکه هدف آنها سوء استفاده نفتی از طریق سرمایه‌گذاری‌های هنگفت در آن است و تولید ارزان‌تر مواد و اقلام مصرفی مورد نیاز کشورهای صاحب نفت و عرضه به آن ها با بیش‌ترین سود ممکن.

البته قطعا این نوشتار نمی‌خواهد بگوید هر شرکت خارجی با قصد ضربه‌زدن به اقتصاد و فرهنگ این کشور به بازار ایران ورود پیدا می‌کند بلکه صرفاً هشداری است برای هوشیاری بیش‌تر مسئولان امر در نحوه تعامل با بیگانگان و کانال‌یابی برای جذب سرمایه‌های ایشان. در همین زمینه در روزنامه اقتصاد تاریخ 25 مرداد می‌خوانیم رئیس اتحادیه اقتصاد استان باواریای آلمان خواستار احیای روابط اقتصادی با استان اصفهان همچون گذشته شده‌است و در زمینه آموزش کارکنان و انتقال تکنولوژی می‌خواهد ورود یابد. همچنین در خبرگزاری فارس به نقل از رئیس انجمن سرمایه‌گذاری اتاق خارجی ایران آمده‌است که کشور سوئیس تحریم‌های سوئیفت بانکی خود را برداشته و بازرگانان و افراد دو کشور می‌توانند نقل و انتقال پول را از طریق بانک انجام دهند. به دنبال آن شرکت‌های سوئیسی مایلند در حوزه قطعه‌سازی و کیفیت قطعات خودرو و لوازم خانگی با ایران وارد مذاکره شوند و در زمینه تهیه داروهای مهم و مواد غذایی و نیز در حوزه سیمان و مواد لبنی نیز در ایران مشارکت نمایند.

آیا ما در بخش‌های فوق‌الذکر که توان متخصصان داخلی ما نیز در آن ها اثبات شده به ویژه در حوزه‌‌هایی مثل مواد غذایی و لبنی و سیمان و نیز لوازم خانگی نیاز فوری‌تر به سرمایه‌گذاری داریم یا در بخش محصولات کشاورزی و تولید صنعتی و با بهره‌وری بالای آن. جالب‌تر اینکه به نقل ایشان آمده‌است طبق آخرین دیداری که هیأت تجاری سوئیس با ایرانی‌ها داشت، ابراز تمایل کرده‌اند تا در حوزه شرکت‌های کوچک و متوسط با بخش خصوصی ایران وارد سرمایه‌گذاری شوند و خیلی تمایل به مشارکت با بخش دولتی ندارند.

سخن پایانی

بدین ترتیب به نظر می‌رسد شرکای تجاری ما پس از گذشت یک وقفه 4-5 ساله دوباره به سمت کشورهای غربی و اروپایی گردیده باشد. چیزی که در گزارش پیش‌بینی جدید بانک جهانی از روابط تجاری ایران پس از تحریم‌ها آمده‌است. اما نباید از نظر دور داشت که کشورهای اروپایی همچون آلمان، فرانسه، ایتالیا، سوئیس و یونان که بزرگ‌ترین شرکای تجاری ایران به حساب آمده و بیش از یک سوم کل حجم صادرات و واردات ایران را به خود اختصاص داده بودند، بیش‌تر واردات کشور ما را پوشش می‌دادند و بیش‌ترین تراز تجاری منفی ما با همین کشورها بوده‌است. به نظر می‌رسد حالا که اصطلاحا فضای جدیدی در تعاملات با اروپاییان پدید آمده باید از این واقعیات درس گرفت و کشور دوباره با نفوذ اقتصادی و فرهنگی و بهتر و صریح‌تر بگوییم با سلطه‌ی اقتصادی و فرهنگی روبرو نشود.