پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- حمید رضا آصفی سخنگوی سابق وزارت خارجه در یادداشتی اختصاصی درخصوص بررسی برجام در ایالات متحده آمریکا برای «پارس» نوشت: 

سرانجام پرونده هسته ای ایران به هر کجا برسد برنده این پرونده جمهوری اسلامی ایران است، هرچند کنگره سنگ اندازی کند. باید توجه داشت که همه دنیا چه در ابعاد افکار عمومی و چه در ابعاد دیپلماسی عمومی اکنون به حقانیت پرونده هسته ای ایران پی برده اند. 

اظهارات آقای کری درخصوص این موضوع که اگر توافق با ایران صورت نمی گرفت دلار از اعتبار خود سقوط میکرد یا احتمال وی از تشکیل ائتلاف ایرانی روسی و چینی، از یکسو ناشی از اختلاف عمیق آمریکا با کنگره و لابی صهیونیستهاست و از سوی دیگر حاکی از نگرانی از عدم استمرار وحدت رویه با متحدان سنتی خود مانند انگلیس و سایر کشورهای اروپایی است. همچنان که شاهد هستیم بعد از جمع بندی وین، وزیران خارجه کشورهای اروپایی عازم ایران شده اند تا گسستهای ایجاد شده در سالهای گذشته را ترمیم کنند. تا اینجا تحریمهایی که ظالمانه به ایران تحمیل شده بود ترک برداشته و درون سد تحریمها روزنه ای ایجاد شده است که روزبه روز در حال بزرگ شدن و تبدیل شدن به یک حفره بزرگ است. واقعیت این است که موضوع سقوط ارزش دلار و بی اعتباری احتمالی آن، چه اتفاق بیفتد و چه نیفتد، آمریکا پایگاه خود را به عنوان ابر قدرت تصمیم گیر در روابط بین الملل از دست داده است.

از سوی دیگر باید به این موضوع مهم بین المللی هم توجه کرد که بدون شک اختلاف میان آمریکا و اروپا در ماههای اخیر عمیقتر شده است. وقتی وزیران خارجه، کمپانی ها و شرکتهای اروپایی به تدریج در ایران حضور پیدا کنند، شرکتهای آمریکایی بر دولتمردان خود فشار وارد می کنند که از بازار پرسود ایران عقب نیفتند. این موضع به حدی است که حتی جمهوریخواهان اگر خود به قدرت برسند عجیب نیست که پیشتاز همکاری با ایران بشوند. جمهوریخواهان برخلاف دمکراتها، بیشتر به روابط اقتصادی مایلند و مایلند گوی سبقت را از رقبای اقتصادی خود بربایند. جمهوریخواهان خود را مانند دمکراتها درگیر حقوق بشر خودساخته و دعواهای حقوقی نمی کنند و به نظر میرسد از این وضعیت کمال استفاده را می کنند و این یعنی برد ایران در هر صورت. از اینرو در چندماه آینده باید شاهد کشمکشهای بزرگ سیاسی در داخل آمریکا و همچنین رقابتهای انتخاباتی جدی تری بین دمکراتها و جمهوریخواهان باشیم. رقابتهایی که به شدت متأثر از موضوع هسته ای ایران است.

در این سو کشورهای منطقه بهتر می دانند که بهبود روابط با جمهوری اسلامی ایران، به وضعیت اقتصادیشان و بهبود وضعیتشان کمک می کند. بهبود وضعیت اقتصادی آنها یعنی رشد و توسعه آنها. رشد و توسعه آنها یعنی پیشرفت منطقه. برای مثال براساس آمارهای منتشر شده، با شرایط جدید ایران، امارات متحده با افزایش یک درصدی در رشد اقتصادی، مواجه خواهد شد. آنها خود می دانند که این وضعیت تحت تأثیر شرایط جدید ایران و استقبال غربیها برای سرمایه گذاری در ایران و منطقه است.

فارغ از مسائلی که ذکر شد باید گفت که در چند سال گذشته اروپا از قربانیان تحریمهای آمریکایی بوده، زیرا پس از انقلاب اسلامی، اروپا می توانست شریک اصلی ایران باشد. اما آنها در توطئه آمریکایی گرفتار شدند. روشن است که با شرایط شکل گرفته دولتهای اروپایی که بعضا با رکود دست و پنجه نرم میکنند و همچنین کشورهای کوچکتر اروپا نمی خواهند بیش از این، قربانی سیاستهای لجوجانه آمریکاییها باشند. از طرف دیگر آمریکایی ها در روابط خارجی خود کارنامه قابل قبولی برای عرضه نداشته اند. آنها خود را به این توافق عمیقا نیازمند می بینند. نشانه بارز این مسئله هم حضور نزدیک به 20روزه آقای کری در وین برای جمعبندی مذاکرات هسته ای بود. آمریکاییها نهایتا با پافشاری ایرانیها بر مواضع حقه خود مجبور به دادن امتیازات فراوانی شدند. امتیازاتی که بتواند به توافق با ایران منجر شود.

لذا اظهارات اوباما و کری، که از یک طرف بر طبل تهدید می کوبند و از یک سو به ناکارآمدی تحریمها علیه ایران اعتراف می کنند را نباید جدی گرفت و آنرا باید گویای این مطلب دانست که فاصله گرفتن از ایران منجر به انزوای آنها می شود. آنچه به جمهوری اسلامی ایران مربوط میشود، درایت و همدلی و هبستگی همه برای محقق کردن پیروزی نهایی در این عرصه است تا تلاش دانشمندان هسته ای و مقاومت 30ساله مردم ایران به ثمر نشیند.