جدی گرفتن و به نتیجه رساندن توافق هسته ای و دنبال نمودن موضوعات پسا برجام قطعه دیگری از حلقه‌های سیاست خارجی دولت را تکمیل می‌کند؛ زنجیره ای که هم ناشی از نوع نگاه سیاستگذاران دولت یازدهم و مقوله سیاست خارجه و نوع زیست در دنیای امروز و در گردونه طراحی شده غرب است و هم نوعی ژست روشنفکری برای نشان دادن چراغ سبز به طرفداران نگاه مثبت به غرب در داخل و بالا شهر نشینان مرفه در آستانه انتخابات و برای جمع کردن یکباره آرای این طیف به نظر می‌رسد. در این منظر بازگشایی سفارتخانه انگلیس در تهران صرفاً باز شدن یک سفارت بسته شده و یا احیای روابط دیپلماتیک تعطیل شده با یک کشور خارجی نیست. آنچه مهم است ورود و حضور مجدد و مکر دوباره دولتهای متخاصم انقلاب اسلامی در موضوعات مختلف داخلی و خارجی و در وضعیت ویژه منطقه است. کیست که نقش ویژه سفارت انگلستان در فتنه براندازانه 88 و فتنه انگیزی‌های بیگانگان را به فراموشی سپرده باشد؟ آیا حتی اگر خباثتهای متعدد تاریخی سفارت انگلستان در دخالت در موضوعات داخلی ایران اسلامی مورد فراموشی قرار گیرد – که البته قابل انکار و فراموشی نیست – آیا می توان تلاش ایشان در براندازی نرم 88 را فراموش کرد؟ بجاست که متولیان سیاست خارجه کشور فراموشی تاریخ را به کنار نهاده و راه نفوذ مجدد بیگانگان را مسدود کنند. 

فارغ از اینکه مصوبه مجلس شورای اسلامی در 2 سال قبل اجازه هرگونه بازگشایی سفارت را بدون اثبات رفع خصومتهای دولت انگلیس ممنوع کرده است و در حال حاضر نیز هیچ نشانه ای از رفع تخاصم انگلیسی‌ها به چشم نمی خورد، حضور مجدد دولتی که سابقه فتنه انگیزی قومی و مذهبی آن زبانزد خاص و عام است، آن هم در اوضاع و احوال فعلی منطقه چه توجیه عقلی و سیاسی به همراه دارد. هنوز چند روزی بیشتر از سخنان صریح رهبر محبوب انقلاب در لزوم جلوگیری از نفوذ بیگانگان به بهانه بهبود روابط در خلال مذاکرات و توافقات احتمالی هسته ای نگذشته است که زمزمه بازگشایی مجدد لانه روباه پیر، بدون اطلاع رسانی شفاف و به شکل آرام و بی سر وصدا به گوش می رسد. براستی اگر مردم نامحرم نیستند، چرا موضوعی با این درجه از اهمیت مخفی نگاه داشته شده و به دور از چشم مردم و رسانه ها در حال رقم خوردن می باشد؟ در چشم مردم ایران میان انگلستان و آمریکا در موضع دشمنی ایشان با ملت ایران تفاوت چندانی وجود ندارد. رسانه‌های شایعه پراکن و تفرقه انگیز روباه پیر سالها و دهه‌های متوالی است که هر آنچه از دستشان آمده در خصوص دشمنی با مردم مظلوم ایران انجام داده و حکایت دشمنی هایشان مثنوی هفتاد من کاغذ می باشد. 

سؤالهایی که متولیان دولت و امرای سیاست خارجی کشور باید به آنها پاسخگو باشند، این است که: آیا مگر قرار نیست راه نفوذ دشمن به بهانه برجام در کشور بسته شود و آیا مگر در دشمنی دولت انگلستان و عدم عذرخواهی ایشان در پی سده‌های متمادی دشمنی با ملت ایران تردیدی وجود دارد؟ آیا با توجه به نقش ویژه دولت انگلستان در تفرقه انگیزی‌های سطح منطقه از قبیل اختلافات شیعه و سنی و نیز حمایت از داعش و دیگر گروه‌های افراطی سلفی و تکفیری در سوریه حضور مجدد ایشان در خاک جمهوری اسلامی ایران متضمن توجیهی عقلانی و راهبردی است؟ آیا رفع خصومتها و فتنه انگیزی‌های دولت انگلیس در مقطع کنونی به اثبات رسیده است و در نهایت اینکه آیا بازگشایی سفارت روباه پیر و  ارسال پالس مثبت به غرب گرایان و تلاش برای یارگیری انتخاباتی از بدنه مدعیان روشنفکری و اصلاح طلبی و جمعیت خاکستری به بهای زیر پا گذاشتن منافع ملی و سرمایه‌های انقلابی داد و ستدی کم خاصیت و زیانبار نیست؟

این پرسشهای این چنینی سؤالهایی است که باید پاسخ صریح و روشن در قبال آنها از سوی مسؤولان امر برای ارایه به مردم  در اختیار رسانه ها و افکار عمومی قرار گیرد . آنچه مهم است بازگشایی سفارت مذکور با مکری دوباره از سوی استعمار پیر همراه خواهد بود و در یک نگاه راهبردی پهن کردن فرش بنفش پیش پای دولتمردان انگلیسی و بازگشایی چنین مجموعه‌ای نبایستی بدون اخذ امتیازات و تضمین‌های لازم از سوی سیاست خارجه جمهوری اسلامی همراه باشد.