دیروز سفارت انگلیس پس از 4 سال که مقامات این کشور آن را تعطیل کرده بودند، درتهران بازگشایی شد.سفارت انگلیس سابقه خوبی در اذهان مردم ایران ندارد. حتی اگر از مردمی که بیش از یک قرن پیش در ایران می زیستند هم درباره این سفارت سوال کنیم، خواهیم شنید که آن ها دل خوشی از انگلیسی ها ندارند. نه این که مردم ایران به دنبال دل خوشکنک های انگلیسی باشند، بلکه رفتار انگلیسی ها با مردم ایران در 3-2 قرن گذشته، آن ها را در ذهن مردم ما «سابقه دار» کرده است. «سفارت انگلیس» را خیلی ها «جعبه سیاه» انحراف مشروطه مردم ایران می دانند. حتی افرادی مثل «حسین فردوست، اردشیر ریپورتر، شاپور ریپورترو ...» در خاطرات خود سفارت انگلیس را عامل روی کار آمدن رضاشاه معرفی کرده اند.(1) خیلی ها می گویند این رادیوی بی بی سی فارسی بود که در بحبوحه مرداد 1332 با پیام رمز به محمدرضا شاه اطمینان داد که لندن برای کودتا علیه دولت قانونی مصدق آماده است. (2) این انگلیس بود که در قرار داد 1919پایه گذار تقسیم ایران میان قدرت ها شد. این انگلیس بود که به صدام سلاح شیمیایی فروخت و از ترس کم شدن سود مالی شرکت هایش جلوی آن ها را نگرفت با وجود این که می دانست آن سلاح ها علیه مردم ایران استفاده می شود.(3) این انگلیس بود که از سلمان رشدی حمایت کرد. این شبکه بی بی سی انگلیس بود که در سال 88 با همه توان پای دیپلماسی عمومی دولت ملکه الیزابت آمد و حوادث 88 را صحنه آرایی کرد؛ این انگلیس بود که ...

فهرست دخالت های انگلیس طولانی تر از این مقال است اما این فهرست و این سابقه تنها نشان می دهد که نباید بازگشایی سفارت را موضوعی طبیعی تلقی کرد. همان طور که نمی توان و نباید در کشور را به روی کشورها بست اما این سوابق انگلیس نشان می دهد که از امروز که نه؛ از همان دیروز؛ باید انگلیسی ها را هوشمندانه رصد کرد تا مبادا این جعبه سیاه دوباره دست به کار شود. ما می دانیم؛ آن ها هم می دانند که چرا به ایران باز گشته اند. این را چندین بار گفته اند و حتی روی کاغذ آورده‌اند. سال گذشته چند روز مانده به سالگرد کودتای 28 مرداد، پارلمان انگلیس در گزارشی رسما خواستار عذرخواهی دولت این کشور از ایران به خاطر نقش اش در کودتای 28 مرداد شد.این گزارش البته 2 نکته مهم داشت که نشان می دهد چرا انگلیسی ها قبل از دریافت غرامت ادعایی خود آن گونه که گاردین روز پنج شنبه در یادداشت خود نوشت، برای بازگشایی سفارت خود در تهران عجله داشتند. در آن گزارش پارلمان انگلیس ابتدا بر ارتباط داشتن با ایران تاکید کرده بود: «فقدان روابط دیپلماتیک با ایران به توانایی انگلیس در شکل دادن به تحولات، جمع آوری اطلاعات و ایجاد روابط شخصی لطمه زده است...» واقعیت این است که آن ها فهمیده اند نمی توانند ایران را نادیده بگیرند. آن ها 4 سال پیش وقتی تصمیم گرفتند سفارت شان را تعطیل کنند؛ تلاش کردند تا برخی کشورها را نیز به دنبال خود برای تعطیلی سفارت های شان در تهران ترغیب کنند اما حالا وزیر خارجه انگلیس در تهران از «ثبات ایران در منطقه ای بی ثبات» حرف می زند و این که باوجود اختلاف نظرها نمی توان کشور مهم ایران را نادیده گرفت.

نکته دوم و مهم تر گزارش پارلمان انگلیس این بود که: «... ما متوجه شدیم که نبود روابط دیپلماتیک میان ایران و انگلیس برای یک مدت طولانی سبب شده تا این کشور کمتر از گذشته در ایران مورد توجه قرار گیرد و دیگر کشورها انتخاب های بهتری برای شریک شدن با ایران در روابط بین المللی شان باشند...». گاردین همین نکته را 4 روز پیش با ادبیاتی دیگر نوشته بود: «پس از ماه ها تاخیر، لندن پس از آنکه متوجه شد در حال عقب افتادن از رقبای اروپایی اش برای حضور در بازارهای ایران است، تصمیم به بازگشایی سفارتش در تهران گرفت.» انگلیسی ها البته در این توصیه ها سابقه دارند. آنتونی پارسونز، آخرین سفیر انگلیس در رژیم پهلوی در کتاب خود با عنوان «غرور و سقوط» به توصیه هایش به بازرگانان و تجار انگلیسی در سال 1352 اشاره کرده است: «نخستین کاری که این‌جا می‌کنید، این است که تا می‌توانید، کالاهای تان را بفروشید و فقط در صورتی سرمایه‌گذاری کنید که برای فروش کالای تان چاره‌ای جز این کار نداشته باشید. اما اگر مجبور باشید در این‌جا سرمایه‌گذاری کنید، به میزان حداقل ممکن سرمایه‌گذاری کنید و صنایعی را انتخاب کنید که قطعات و لوازم آن از انگلستان وارد شود؛ مانند صنایع مونتاژ که در واقع سوارکردن قطعات صادراتی انگلیسی در ایران است...»(4) انگلیسی ها البته حالا باز گشته اند و همان طور که ذکر شد، شرایط می طلبد تا مراقب آن ها باشیم. شاید حتی باید بیش از آن ها مراقب خودمان باشیم تا مبادا تحت تاثیر انحراف های آن ها، مسیرمان عوض شود. به تدریج با پا گرفتن سفارت انگلیس آن ها به دنبال اثرگذاری های خود در ایران خواهند بود. فیلیپ هاموند دو سال قبل از این که وزیر خارجه انگلیس شود گفته بود که تحریم ها برای این علیه ایران اعمال می شود که «اعتراضات خیابانی را در تهران دامن زند.» او قبلا وزیر دفاع انگلیس بوده و خوب می داند معنای این حرف چیست. این نه یک حرف که بی شک یکی از محورهای سیاست خارجی این کشور در قبال ایران است و حالا که تحریم ها برداشته شده، هدف آن تحریم ها از مسیرهای دیگر پیگیری خواهد شد. شاید یک مسیرش همین دیپلماسی عمومی انگلیس باشد که بی بی سی آن را اجرا می‌کند. بی بی سی؛ مدتی است که با بزرگنمایی اختلافات میان مسئولان ایران و نیز با وزن دادن به خبرهایی که احتمال بروز اعتراضات خیابانی را مطرح می کند و نیز حس ناامنی در ایران را دامن می زند تلاش می کند تا چارچوبی امنیتی برای ایران در میان مخاطبان خود ایجاد کند. این تلاش ها پس از 24 تیر که مذاکرات هسته ای به جمع بندی رسید، بیشتر شده است و آن ها از همان روز بعد از توافق به سرعت به سراغ مواضع دوگانه برخی مسئولان درباره برجام رفتند. بنابراین باید در 2 سطح مراقب انگلیسی ها بود: نخست این که در مسیر گفتمانی که برای ما در منطقه و جهان قدرت ایجاد کرده، انحراف ایجاد نکنند و دوم این که باید مراقب اختلاف افکنی های شان بود. آن ها در اختلاف افکنی خیلی جاها از آمریکایی ها جلوترند.

پی نوشت ها:

1- مصاحبه دکتر علی اکبر ولایتی؛ http://farsi.khamenei.ir/others-dialog?id=12568

2- «گوینده خبر بی بی سی فارسی با اعلام جمله "اکنون ساعت دقیقا 12 نیمه شب است" به جای جمله همیشگی "اکنون ساعت 12 نیمه شب است" پیامی رمزی به شاه و همراهانش برای اطمینان بخشیدن به آنان و نشان دادن آمادگی لندن برای عملیات کودتا داد.» مستند داکیومنت؛ شبکه 4 بی بی سی؛ 22 آگوست 2005(روایت از دکتر مجید تفرشی استاد دانشگاه در لندن)

3- روزنامه گاردین؛ 13 تیر 1394

4- آنتونی پارسونز؛ غرور و سقوط؛ انتشارات هفته