به گزارش پارس به نقل از رصد، مذاکرات هسته‌ای تا 18 تیر تمدید شد و به صورت طبیعی چند وضعیت برای فردای 18 تیر متصور است: 1- دستیابی به توافق خوب، 2- عدم دستیابی به توافق و شکست مذاکرات، 3- تمدید چند ماهه مذاکرات و 4- دستیابی به توافق اعلامی و انتظار برای تأیید اعتبار آن در مجالس ایران و آمریکا.

اما فارغ از تحقق هر یک از وضعیت‌های فوق، به نظر می‌رسد یک بخش عمده و اصلی از چالش، هم اکنون نه در پای میز مذاکره، بلکه در میز افکار عمومی جریان دارد و هر یک از طرفین سعی می‌کند با غلبه دادن «فرا روایت»، «روایت متن» و «خرده روایت‌ها»، افکار عمومی را که در نهایت باید در خصوص «برنده بازی» یا «مقصران و دلایل شکست» ارزیابی کند، شکل دهند.

بر همین اساس در روایت کلان از این هماوردی، با توجه به بیانات اخیر رهبر معظم انقلاب، چند ملاحظه جدی قابل توجه است:

پرهیز از القای بن‌بست و شکست:
مذاکرات وین به نقاط حساس خود رسیده و هر یک از طرفین به‌طور طبیعی خواهند کوشید در صورت انجام توافق، خود را برنده و در موقعیتی نشان دهند که با دادن امتیازات کمتر، دستاوردهای بیشتری داشته‌اند؛ و در صورت عدم توافق نیز خواهند کوشید طرف مقابل را در موقعیت مقصر نشان دهند (Blame game).

این نکته نیز بدیهی است که برداشت افکار عمومی از بازنده یا مقصر، یک برداشت دفعی نیست، بلکه این برداشت به صورت فرآیندی ایجاد می‌شود؛ بنابراین، هم تیم مذاکره کننده و هم رسانه‌ها باید به‌گونه‌ای رفتار کنند که طرف مقابل که مجهز به امپراتوری تبلیغاتی وسیعی است و در پردازش و بزک کردن جعلیات دروغ نیز دارای سابقه و تخصص است، به سادگی نتواند از ایران تصویر عامل بن‌بست یا شکست را ارائه دهد.

بر این اساس، بیان گزاره‌هایی نظیر آنچه که وزیر خارجه کشورمان تکرار می‌کند مانند: «در صورتی که طرف مقابل زیاده‌خواهی نکند، دستیابی به توافق خوب در دسترس است» یا «رسیدن به توافق عادلانه به اراده سیاسی طرف مقابل وابسته است» کاملاً منطقی است.

در کنار این، برای خنثی کردن «بازی مقصر»، در بخش راه‌حل ها باید تولید ادبیات و علنی کردن برخی راه‌حل ها را دنبال کرد. دنیس راس مشاور سابق رئیس‌جمهور آمریکا در امور خاورمیانه روز دوشنبه اعلام کرد: «باید تلاش شود که “روایتی شکل گیرد” از اینکه ایران چه پیشنهاداتی را رد کرده است، تا در صورت نیاز بتوان ایران را مقصر خوانده و ساده‌تر تحریم‌های شدید علیه ایران را ادامه داد.» این نشان می‌دهد تیم ایرانی همچنان که باید با طرح پیشنهادات دقیق، میز مذاکره را فعالانه اداره کند، باید مبتکرانه و از طریق علنی کردن برخی ابتکارات و راه حل های خود با افکار عمومی داخل و خارج از کشور نیز مماس شود.

به این نمونه توجه کنید: رهبر معظم انقلاب در سخنان مهم خود در دیدار مسئولان نظام، ضمن تأکید بر لغو کلیه تحریم های اقتصادی، مالی و بانکی در روز امضای توافق، اجازه ندادند که این سخنان و این مطالبه بحق و اصولی ملت ایران، در بخشی از پازل «بازی مقصر» آمریکا قرار بگیرد، لذا بلافاصله تأکید کردند: «البته لغو تحریم یک مراحل اجرایى دارد، ما این را قبول داریم؛ اجرائیات لغو تحریم با اجرائیاتى که ایران به عهده می گیرد، باید متناظر باشند.» همین اشاره کوتاه ایشان درباره مقبول بودن مراحل اجرایی لغو تحریم، می‌تواند منشاء پیشنهاداتی منطقی شود که تیم مذاکره کننده با طرح آنها در چهارچوب خطوط قرمز، اجازه ندهد، طرف مقابل که طرف مکار و حیله‌گری است، با خدعه تبلیغاتی و رسانه‌ای، آرایشی غیر واقعی از صحنه ترسیم کرده و در حالی‌که زیاده‌خواهی آمریکا عامل اصلی چالش هسته‌ای و به نتیجه نرسیدن کار است، جمهوری اسلامی عامل و مقصر بن‌بست معرفی شود. از این دست ابتکارات از تیم مذاکره کننده بیش از پیش انتظار می‌رود؛ به‌ویژه که با نزدیک شدن به ساعت صفر، طرف ها همه ظرفیت های خود را فعال می‌کنند، و ظرفیت و فضای همراهی افکار عمومی نیز بسیار تعیین کننده است.

لزوم تقویت دارایی دیپلماسی در هماوردی جهانی:
رهبر انقلاب در سخنان هفته گذشته‌شان، تعابیر خاص «امین، شجاع، غیور و متدین» را برای تیم مذاکره کننده به‌کار بردند. در بخش دیگری از سخنان‌شان نیز اهمیت دارایی‌های میادین دیگر در تقویت میدان دیپلماسی را یادآور شدند. به نظر می‌رسد کاربست این تعابیر از سوی رهبر انقلاب برای مذاکره‌کنندگان، ضمن اثری که در تقویت روحیه سربازان و رفع اثر از برخی معدود تعابیر نادرست علیه این زحمتکشان دارد، در چهارچوب نگاه کلانی است که ایشان در همان بیانات مبنی بر ضرورت تقویت پشتوانه دیپلماسی در هماوردی جهانی ایراد کردند. بر اساس این نگاه، باید سرباز میدان دیپلماسی با دست پری از دارایی‌ها به میدان برود و در این میدان آن دارایی‌ها را به امتیاز و منافع ملی تبدیل کند. (با عنایت به همین نگاه نیز مستأصل و دست بسته نشان دادن کشور و مردم و استفاده از تعابیری که حتی آب خوردن مردم را نیز به تحریم ها گره بزند، غیر اصولی و نادرست است)

از سوی دیگر، تعابیر قوی رهبر انقلاب درباره تیم مذاکره کننده، در واقع انگیزه و نشاط مضاعف را به آنها می‌دهد که رهبری نظام و معتقدان به انقلاب اسلامی، این عزیزان را کماکان بچه‌های انقلاب و واجد صفات فوق می‌دانند (اگرچه آنها را مصون از خطا و اشتباه نیز نمی‌دانند) و چنانچه در این مذاکرات با حفظ همین روحیه و صفات، مطالبات ملت ایران را دنبال کنند، نتیجه چه یک توافق خوب باشد، و چه عدم توافق، رهبری و مردم به آنان به عنوان قهرمانان نبرد دیپلماتیک با طرف مکار و زیاده‌خواه و عهدشکنی همچون آمریکا می‌نگرند.به نظر می‌رسد تقویت این نگاه به خصوص از سوی رسانه‌هایی که داعیه بیشتری در التزام به رهبری و انقلاب اسلامی دارند، در جهت دادن به رفتارهای اصولی، دینی و عقلی هم در سطح کلان مذاکرات و هم در سطح معادلات ملی بعد از مذاکرات، اهمیت راهبردی دارد.

خطوط قرمز کاملاً ملی:
خطوط قرمزی که رهبر انقلاب درباره توافق خوب بیان کرده‌اند، چهارچوب هایی برای حفظ و ارتقای عزت و پیشرفت ملت ایران است و این مسئله فقط منحصر به موضوع هسته‌ای نیست؛ مذاکرات اگرچه در موضوع هسته‌ای است اما به دلیل اینکه برای اولین بار است که از ابتدای انقلاب تاکنون، گفتگوها در چنین سطح و مدلی دنبال می‌شود، پایه و اصولی که در این مذاکرات بنا شود، می‌تواند به مبنا، الگو و رویه‌ای برای مواجهات بعدی جمهوری اسلامی تبدیل شود. رهبر انقلاب حقاً و انصافاً در این هماوردی به مثابه پرچمدار شجاع عزت و استقلال و پیشرفت ملی می‌درخشند؛ بر مبنای نظرسنجی های انجام شده، اکثریت قاطع مردم نیز با لزوم رعایت دقیق چهارچوب های عزت و پیشرفت خود هم‌نظرند؛ بر این اساس، در سطح رسانه‌ای نیز باید مطالبه این خطوط از سطح دغدغه‌های سیاسی و گروهی فراتر برود و یک بازنمایی واقعی از ملی بودن این مطالبات ارائه شود. این بازنمایی ملی یقیناً جزو همان دارایی‌هایی است که تیم مذاکره کننده ایران در هماوردی سنگین خود، بیش از همیشه به آن نیاز دارد.