وقتی قورباغه ابوعطا می خواند این امر بدآن معناست که آب دارد سر بالا می رود!

آقای «حسین مرعشی» مقام ارشد حزب کارگزاران سازندگی در مصاحبه با روزنامه شرق (2 خرداد 94) مطلبی فرموده اند که بیشتر به ابراز لحیه می ماند!

به روایت ایشان:
«اکنون ارزش‌های واقعی کنار گذاشته شده‌اند. ارزش واقعی، سلامت نفس است، پاکی، صداقت و کم‌هزینه‌بودن است. ما این ارزش‌های واقعی را کنار گذاشتیم و فضا را به کسانی دادیم که آسیاب شان همه‌چیز را آرد می‌کند!»

ظاهرا جناب آقای مرعشی یا دچار نسیان شده اند و یا مخاطب خود را کم حافظه فرض کرده اند.

مزید اطلاع ایشان باید معروض داشت:

جنابعالی منسوب به حزبی هستید که اعتبارش را از جناب آقای هاشمی رفسنجانی گرفته و ایشان همان کسی هستند که در خطبه نماز جمعه 18 آبان سال 69 که به خطبه «مانور تجمل» معروف شد فرمودند:

«اظهار فقر و بیچارگی کافی است. این رفتارهای درویش‌مسلکانه، وجهۀ جمهوری اسلامی را نزد جهانیان تخریب کرده است، زمان آن رسیده که مسؤولین به مانور تجمل روی آورند. از امروز به خاطر اسلام و انقلاب (!) مسئولین وظیفه دارند مرتب و باوقار باشند ... برای آنکه در دیدگان سایر ملل مسلمان و غیرمسلمان، ملتی مفلوک جلوه ننماییم، لازم است تا جلوه‌هایی از تجمل در چهرۀ کشور و مسؤولین حاکمیتی رویت شود»

همان «مانور تجملی» که با کپی برداری از نسخه بانک جهانی منجر به خرد شدن کمر اقشار مستصغف و شورش های مشهد و قزوین و اسلام آباد شد!

همین آقای مرعشی پیش تر در مصاحبه با روزنامه اعتماد و در تبیین چیستی آشوب 88 می فرمایند:

ظاهرا یک عده‌ای علاقه‌مندند که کشور از ٨٨ عبور نکند و مدام آن سال را سال فتنه می‌گویند ...  حرف ما این است که تا کی می‌خواهند کشور در آن فضا بماند؟ به هر حال ماندن در یک مساله حکیمانه نیست. کشور باید از مسائل پیچیده‌تر از این هم عبور کند. این یک اختلاف نظر بود که تمام شد!!!

آقای مرعشی!

به همین سادگی!؟ یک «اختلاف نظر بود که تمام شد»!؟

مملکت را 8 ماه در بحران امنیتی فرو بردید و سنگین ترین خسارات را به منافع ملی ایران زدید و با تمهید فضا اقدام به دادن پاسی طلائی به آمریکا و متحدینش جهت کوبیدن آبشار سنگین و خرد کننده تحریم های فلج کننده اقتصادی در یک سوم زمین ملکداری ایران کردید و با اتخاذ شعارهای انحلال طلب و ساختار شکن از قبیل «تقلب بهانه است ـ اصل نظام نشانه است» تا مرز رویاروئی با کلیت نظام رفتید و وقتی دیدید خیارتان کونه نکرد حالا زاهد شده و دغدغه آشتی ملی و ببخشیم و فراموش کنیم پیدا کرده اید!؟

مگر مُلکداری و لوازمش از جنس «خاله بازی» است که یک روز زیاده خواهانه بگوئیم «قهر قهر تا روز قیامت» ! و فردا روزی هم ناز فروشانه بفرمائید «آشتی آشتی فردا بریم تو کشتی»!؟

خیر جناب مرعشی!

به این می گویند آب بستن به تاریخ و با آب بستن به تاریخ نمی توان واقعیت ها را پنهان کرد!