پايگاه خبري تحليلي «پارس»- جماعت تجديدنظرطلب سال‌هاست از قدرت به دور بوده و به‌واسطه رفتار و عملكرد خود بارها دست رد مردم به سينه خود را احساس كرده‌اند كه نمونه‌هاي بارز آن را بايد در انتخابات مجلس هفتم، هشتم، نهم و رياست جمهوري نهم، دهم و يازدهم جست‌وجو كرد كه مردم هيچ گاه حاضر نشدند بار ديگر به وابستگان به اين دسته سياسي اعتماد كنند و آينده كشور را با زلف جريان غربگراي داخل كشور پيوند بزنند. 

توجه صرف به مباحث سياسي و جناحي در دوران حاكميت دوم خرداد طي سال‌هاي 76 تا 84 و غافل شدن از مشكلات اقتصادي و معيشتي مردم را بايد يكي از دلايل عمده‌اي به حساب آورد كه باعث رويگرداني مردم از جماعت مذكور است؛ موضوعي كه بسياري از عناصر وابسته به اين جريان را هم از خواب بيدار كرده است. البته نه به اين عنوان كه آنها تصميم گرفته‌اند تمام تمركز خود را روي مباحث خداپسندانه گذاشته و در پي مرتفع كردن مشكلات جامعه برآيند، خير؛ آنها تصميم گرفته‌اند تا با موج‌سواري بر مشكلات اصناف و گروه‌هاي مردمي اينگونه به جامعه القا كنند كه جماعت تجديدنظرطلب قبل از اهداف جناحي و حزبي به مشكلات مردمي فكر مي‌كنند و خواهان برآورده شدن انتظارت عمومي از دولت و مجلس هستند. آنها براي اين كار تلاش مي‌كنند تا خواسته‌هاي مردمي را با عمليات رسانه‌اي بر صفحات نخست روزنامه‌هاي زنجيره‌اي خود برجسته كرده و به اين وسيله آراي عمومي گروه‌هاي مختلف اجتماع را به خود جلب كنند. 

مطالبات صنفي معلمان1

  مسائل صنفي معلمان بهترين فرصت براي موج سواري سياسي
تجمع‌هاي پراكنده معلمان در برخي از شهرستان‌ها و مراكز استان‌ها در اعتراض به مسائل صنفي طي هفته‌هاي اخير بهترين فرصت است تا جماعت تجديدنظرطلب بر موج آن سوار شده و اهداف سياسي خود را دنبال كنند. روزنامه‌هاي وابسته به اين جماعت در وهله نخست تلاش دارند تا با چاپ مقالات و گزارش‌هايي درباره تجمع اعتراض معلمان آن را سياسي و نه صنفي جلوه داده و در مرحله بعد با پوشش متنوع رسانه‌اي اين نوع تجمعات بدنه گسترده آموزش و پرورش و به‌خصوص معلمان را به خود جلب كرده به اين اميد كه در انتخابات آينده اين قشر از جامعه رو به سوي نامزدهاي انتخاباتي اين جريان كرده و به آنها اقبال نشان دهند. 

به عنوان نمونه «ابتكار» يكي از روزنامه‌هاي اين جريان روز گذشته در يادداشتي با عنوان «به وضعيت معيشتي معلمان توجه كنيد!» با ادبياتي جهت‌دار و جناحي به مشكلات و اعتراضات فرهنگيان پرداخته و نوشته: «مسئله ريشه‌اي از جايي آغاز مي‌شود كه آموزش نه به عنوان يك «حق» كه به عنوان يك كالا مطرح شده است. كالايي شدن آموزش منجر به تبعات بلندمدت مي‌شود. همين الان سطح آموزش همگاني به وضعيت نه چندان مطلوبي رسيده است. به صورتي كه درصد كوچكي از مدارس خصوصي با هزينه‌هاي سرسام آور وجود دارد در طرف مقابل اكثريت بزرگي از دانش‌آموزان درمدارس دولتي و همگاني كه به دلايل مختلف از جمله تأمين نبودن مادي معلمان از كيفيت پايين برخوردارند تحصيل مي‌كنند. اين امر خودش منجر به شكاف‌هاي عميق اجتماعي و طبقاتي در بلندمدت مي‌شود. شكافي كه اگر تعميق پيدا كند تبعات جبران‌ناپذير اجتماعي و حتي سياسي و امنيتي خواهد داشت. در حالي كه در قانون اساسي تأكيد شده است كه دولت وظيفه دارد كه تمامي شهروندان را تحت پوشش آموزش همگاني و رايگان قرار دهد. اما اين روز‌ها شاهد آن هستيم كه آموزش و تحصيل تبديل به يك كالاي گران قيمت شده است. به نظر مي‌رسد يك نگاه سطحي به خصوصي‌سازي همه چيز و شيفتگي‌اي كه در اين زمينه وجود دارد بدون در نظر گرفتن مسائل اساسي همه چيز را قرار است پولي كند. حتي آموزش را !» 

«قانون»، ديگر رسانه جماعت تجديدنظر طلب هم روز گذشته در يادداشتي با تيتر «تأملي بر تحصن اخير معلمان» همين موضوع را مورد توجه قرار داده و با ادبياتي تحريك‌آميز جهت ادامه‌دار بودن اين تجمعات توسط معلمان نوشته: معلمان بارها عنوان كرده‌اند كه توسط مسئولان و حتي جامعه ديده نمي‌شوند و تصور بر اين است كه اين اعتراضات مي‌تواند آموزش و پرورش را به «مسئله روز» تبديل كند. در اينكه آموزش و پرورش و معلمان جايگاه چنداني در معادلات برنامه‌ريزان ندارند ترديدي نيست اما لازمه منطقي «ديده‌شدن» حضور مستمر يا احتمالاً «فرسايشي» از طريق فاز «حركت» نيست. براي ديده‌شدن در وهله نخست بايد معلمان از لاك فرهنگ شفاهي رايج بيرون آمده و با «رسانه» آشتي كنند. حضور مستمر در رسانه‌ها موجب شكل‌گيري يك «هويت صنفي» جهت طراحي يك «نقشه راه» خواهد بود. شكل‌گيري اين هويت صنفي نوعي انسجام و اعتماد را در ميان فرهنگيان و معلمان جهت مشاركت در مراكز تصميم‌سازي و تصميم‌گيري فراهم خواهد كرد. در كنار نقش بي‌بديل «رسانه» نبايد از مشاركت در ساختار نظارتي بزرگي چون «مجلس» غافل بود. تشكيل «فراكسيون صنفي معلمان» مي‌تواند فرهنگيان و معلمان را در جهت تثبيت جايگاه واقعي معلمان و ايفاي نقش اول آموزش و پرورش در فرآيند «توسعه پايدار» ياري دهد. 

البته همانطور كه اشاره شد اين اولين باري نيست كه روزنامه‌هاي زنجيره‌اي نسبت به سياسي كردن اعتراض معلمان تحرك از خود نشان مي‌دهند آنگونه كه در اسفندماه 93 كه معلمان جلوي مجلس شوراي اسلامي تجمع كردند همين روزنامه قانون در آغاز گزارش ميداني مفصل خود از اين تجمع با قلمي خاص و تحريك‌كننده مي‌نويسد: اينجا خيابان بهارستان است، ساختمان شيشه‌اي مجلس. حوالي ساعت 9:45، برخلاف روزهاي معمول شلوغ‌تر است. به‌جاي ترافيك ماشين‌ها، ترافيك آدم‌ها بيشتر در چشم خودنمايي مي‌كند. دقيقه‌ها كه مي‌گذرند آدم‌هاي بيشتري مي‌آيند. عقربه‌هاي ساعت، 10:30 را نشان مي‌دهد. ترافيك آدم‌ها از يك ساعت پيش بيشتر است. بيشتر مي‌مانيم. طرف‌هاي ساعت ۲ بعدازظهر، آنقدر جمعيت زياد شده كه ديگر پليس هم در اطراف ديده مي‌شود. اما پليس‌ها فقط نگاه مي‌كنند. حدوداً 2 هزارنفري مي‌شوند. »

مطالبات صنفي معلمان

اين روزنامه در ادامه مي‌نويسد‌: جمعيت كاغذهايي به دست دارند كه با فونت‌هاي بزرگ نوشته شده: «همه جامعه به معلمان مديونند»، «سكوتم از رضايت نيست»، «ما از فرق مي‌ناليم، نه از فقر»، «معلم فرهنگ‌ساز جامعه را دريابيد»، «معلم بيدار است، از تبعيض بيزار است»، «روي تخته‌هاي خود بنويسيد يك با يك برابر نيست»، «معلمان خواستار تأثيرگذاري تشكل‌هاي صنفي بر تصميمات آموزش و پرورش هستند.» 
 
  واكنش نمايندگان به سياسي كردن اعتراضات
علي‌رضا منظري توكلي يكي از اعضاي كميسيون آموزش و تحقيقات مجلس هم با اشاره به اعتراضات معلمان در هفته‌هاي اخير عنوان مي‌كند: خواسته فرهنگيان يك خواسته صنفي و منطقي است، فرهنگيان خود را با ساير دستگاه‌ها مقايسه مي‌كنند و اختلاف در ميزان دريافتي آنها با ساير اقشار سبب اين اعتراضات شده است. عضو كميسيون آموزش و تحقيقات مجلس افزود: اولويت رسيدگي در جامعه بايد با كساني باشد كه جامعه‌ساز هستند و اين در حالي است كه معلمين جامعه را مي‌سازند و هر اقدامي كه صورت بگيرد در حقيقت هزينه نيست بلكه سرمايه‌گذاري است. اين تجمعات يك امر صرفاً صنفي است بدون نگاه سياسي و البته معلمين عزيز بايد متوجه باشند كه از اين خواست صنفي آنها سوءاستفاده سياسي نشود چراكه دشمن به نوعي به دنبال استفاده سياسي از اين تجمعات مي‌باشد. 
 
  جلب توجه با ابزاري به نام «معلمان»
همانطور كه اشاره شد جماعت تجديدنظر طلب نيازمند است براي بازگشت به قدرت به هر دري زده تا نظر مثبت افكار عمومي را به خود جلب كند. يك روز نداي پيروي از خط امام را سر داد و شعار انقلابي‌گري سر مي‌دهد، روز ديگر تأكيد مي‌كند كه جريان مدعي اصلاحات است كه مي‌تواند مشكلات اقتصادي مردم را مرتفع كند و مردم را به خواسته‌هايشان برساند و امروز با موج سواري بر اعتراضات صنفي معلمان تلاش مي‌كند تا سبد سبك آراي خود را وزن و قربي بدهد. هر‌چند نبايد از اين نكته هم غافل شد كه بر اساس اسناد و مدارك غير قابل انكار حلقه‌اي از مديران وزارتخانه آموزش و پرورش كه تمايلات اصلاح‌طلبانه هم دارند تلاش دارند تا با تحريك فرهنگيان به اينگونه تجمعات دامن زنند.