موسم بهار، بازگشت پرستوها را زیاد دیده‌ایم اما آن روز که «یوسف گم‌گشته» بیاید، کدامیک از این شهدا دوباره به زمین برخواهند گشت؟ تا آن روز رویایی، بیا ای دل، دل‌خوش کنیم به احوال آسمان. نوروز در آسمان خبرهای بهتری است. آسمان همیشه فاطمیه است. برای رزمنده‌ای که در راه دفاع از حرم عقیله بنی‌هاشم، به کاروان آسمانیان پیوسته، دیگر تهمت‌ها تمام شد! این زمین بود که بچه‌ها زجر می‌کشیدند! آسمان جای مأجور شدن است! نگاه می‌کنم به سن و سال بسیجیانی که اجازه ندادند «زینبیه» هم حکایت خانم زینب سلام‌الله‌علیها به اسارت رود؛ جنگ ندیده‌ها! تازه به دوران رسیده‌ها! ترمز بریده‌ها! خشونت‌طلب‌ها! افراطی‌ها! تندروها!

ای شهدا! برای شما، دیگر زخم زبان تمام شد! خوش باشید در قهقهه مستانه‌تان! نوروزتان مبارک! خون سرخ شما، باورم هست که جنگ ندیده‌های تمام تاریخ را روسپید کرد! حقا که شهرت، در چنین روزگاری هنر بیشتری می‌خواهد. باید هم باد کنند این «ویژه‌نامه‌های نوروزی» روی دکه‌ها! جز خون مطهر شما، هیچ حرف تازه‌ای وجود ندارد! جریان سازی، از آن خون سرخ شهدای حرم است، همین شماها، همین شهید حی و حاضر، حاج قاسم سلیمانی! اگر به اعتراف پرزیدنت «مؤدب و باهوش»، داعش محصول حمله نظامی آمریکا به عراق است، خود این اعتراف، محصول شهادت شهدای حرم است، همین شماها، همین شهید حی و حاضر، حاج قاسم سلیمانی! ای شهدای حرم! گناه نسل شما... نسل ما... نسل من، جنگ ندیدن بود که آن را هم شهادت شما در روزگاری که علی‌الظاهر جنگ نیست، پاک کرد! بعد از جنگ، ابتدا نقشه این بود که نسل مرا از «جنگ» بترسانند اما «جنگ کجایی که دلم تنگ توست» آنقدر از زبان نسل من... همین شهدای حرم گفته و شنیده شد که نقش بر آب کرد این نقشه را. آنگاه نقشه طعنه کشیدند و از سن و سال خود بر سر ما چماق بلند کردند. زخم زبان «جنگ ندیده‌ها» محصول همین نقشه بود. اینک به سن و سال شهدای حرم بنگرید! مهم نیست شناسنامه آدمی به جنگ بخورد، مهم آن است که وصیتنامه آدمی به شهادت بخورد. مهم آن است که جنگ نباشد و هیچ کجا از خاک کشورت دست دشمن نباشد اما «مهدی نوروزی» به شهادت برسد تا جنگ نشود و هیچ کجا از خاک کشورت دست دشمن نیفتد! حالا باز به بسیجی کف خیابان 88 ما زخم زبان بزنید که «بسیجی واقعی» نبود! مهم نیست! او دیگر این طعنه‌ها را نمی‌شنود! نوروز در آسمان خبرهای بهتری است! آسمان همیشه فاطمیه است! اینک صلح، بهار، پرستو و... همین زمین بدهکار اسم شهیدی است که تن خود را بیرون مرزها سپر کرد! بیرون مرزها... و پیش از آنکه پای اجنبی، خاک وطن را آلوده کند! در تعریف «شهدای حرم» بسی کامل‌تر از زخم زبان ناقص «جنگ ندیده» این است که بگوییم؛ «در جست‌وجوی باده شهادت، زودتر از زود رفتند تا باز هم سایه جنگ بر سر این آبادی سنگینی نکند». عراق مال عراقی‌ها و سوریه از آن سوری‌هاست لیکن آنچه از مجاهدان کنونی جهان اسلام، شهدایی با ملیت‌های مختلف ساخته، آرزوی تمدن واحده و مدینه فاضله‌ای است که ان‌شاءالله با ظهور مهدی موعود (عج) محقق خواهد شد.
جمهوری اسلامی اگر دنبال امپراتوری بود، کارهای دیگری غیر از نوکری برای حرم آل‌الله و خدمت بی‌مزد و منت به همسایگانش انجام می‌داد. نشان به نشان شهدایش، جمهوری اسلامی در پی آن است که سایه جنگ، حتی از سر کشورهای دیگر برداشته شود. محصول حمله نظامی آمریکا به عراق را زحمت کشید و خود جناب اوباما برای‌مان گفت! این وسط، بدبخت کسانی هستند که می‌خواهند این آمریکا را، با وجود این اعترافات، این سناتورها، این همه روسیاهی، بزک کنند! من اما می‌خواهم از محصول شهادت شیربچه‌های سپاه خامنه‌ای در مجاورت حرم اهل‌بیت(ع) سخن بگویم.
به یمن این همه شهادت، «یار» خواهد آمد. آقاجان! عاقبت که می‌آیی... ای آفتاب بالانشین! ضجه‌های ماه و ستاره‌ها را نمی‌شنوی؟ داریم تو را صدا می‌زنیم، تو را می‌خوانیم... با خون شهدای‌مان که «جبهه و جنگ» را ندیدند اما «شهادت» را چرا! «ظهور» را ندیدند اما «تو» را در لحظه شهادت چرا!
آقا جان! سالیان درازی است که «لحظه شهادت روزگار» است. برس به داد بشریت... که گفت: «حول حالنا الی احسن الحال».