پايگاه خبري تحليلي «پارس»- سعیده کدخدایی- جریان اصلاح‌طلبی پس از یک خانه‌نشینی ۸ ساله، به برکت دولت اعتدال، توانست خود را از کنج عزلت بیرون کشیده و در فضای جدید کشور، سیاست‌های خود را دنبال کند. شاید واکاوی شکست اصلاح‌طلبان ژ و عدم اقبال مردم در چند دوره پیشین انتخابات به این گروه، باعث شد تا موجی از دگرخواهی در بین عده‌ای از نیروهای جوان و تازه‌نفس در این طیف سیاسی به وجود آورد.

لذا با اعلام موجودیت تشکل تازه تأسیس ندا (نسل دوم اصلاح‌طلبان) و مؤسسان و مؤثران این تشکل به نقد اقدامات گذشته اصلاح‌طلبان پرداختند. همچنین شعارهای طیف تندروی اصلاح‌طلبان مانند خروج از حاکمیت، فتح سنگر به سنگر و آشوبگری علیه قانون را به نقد کشیدند و خواستار عبور از این رویکردها شدند.

هرچند که در بدو امر، برخی از عناصر اصلاح طلبی با انتقاد در واکنش به تشکیل ندا از این اقدام ابراز نارضایتی کردند اما در ادامه سعی کردند انسجام و یکپارچگی درون‌جریانی خود را حفظ کنند. به هر شکل نسل دوم اصلاح‌طلبان استراتژی خود را در چند محور دنبال می‌کند.

۱- احیای رییس جمهور اسبق
باوجود نقدهایی که پیرامون عملکرد این شخصیت سیاسی وجود دارد، اما سران این تشکل بار دیگر درصدد برآمدند تا با زنده کردن او و تلاش برای محور قرار دادن وی، به این منظور خود جامه عمل بپوشانند.

درحاشیه قرار گرفتن خاتمی موجب ایجاد خلأ رهبری ایدئولوژیک در جریان اصلاح‌طلب شد و این جریان را به این فکر انداخت که باید دنبال احیای سران مقبول خود باشد.

لذا همزمانی این اتفاقات – تأسیس ندا- با بستری شدن مقام معظم رهبری در بیمارستان، برای اصلاح‌طلبان فرصتی پیش آورد که برای تحقق آن هدف خود، گامی بردارند. در این زمینه، مجمع روحانیون مبارز بیانیه‌ای با امضای سیدمحمد خاتمی با مضمون آرزوی سلامتی رهبری منتشر کرد و شخص سیدمحمد خاتمی نیز در دیدار جمعی از فعالان سیاسی ـ اجتماعی استان یزد در اردکان گفت: «امیدوارم به حق محمد و آل محمد هر چه زودتر سلامتی و تندرستی، قرین وجود رهبری شود.» در حقیقت جریان اصلاح‌طلب بدون لیدر و صحنه‌گردان مؤثر، به دنبال احیای سید محمد خاتمی است. تشکل ندا تأییدیه فعالیت‌های خود را در گرو حضور او می‌داند و درصدد احیای وی می‌باشد. با توجه به آنچه گفته شد، یک روی سکه اقدامات اصلاح‌طلبان در مطرح کردن خاتمی، تلاش برای عادی‌سازی و حضور وی در معادلات سیاسی است. لذا مترصد هر فرصتی است تا بتواند خود را به‌عنوان شخصیتی در چارچوب نظام مطرح کند، به‌گونه‌ای که این کار هیچ هزینه‌ای برای او و طیف متبوعش نداشته باشد.

در حقیقت جریان اصلاح‌طلب بدون لیدر و صحنه‌گردان مؤثر، به دنبال احیای سید محمد خاتمی است. تشکل ندا تأییدیه فعالیت‌های خود را در گرو حضور او می‌داند و درصدد احیای وی می‌باشد.

2- اصلاح‌طلبی و بازگشت به قدرت با کارت اعتدال
تندروهای جریان اصلاحات در فتنه ۸۸ ضربات سهمگینی به پیکره مقبولیت خود در نظام وارد آوردند. اکنون و پس از گذشت پنج سال از آن فتنه درصددند زمینه را برای بازگشت خود به صحنه سیاسی هموار کنند. در این راستا حاضر به پرداخت هیچ گونه هزینه‌ای هم نیستند. حتی کوچک‌ترین عذرخواهی و اظهار ندامت از زبان سران این طیف مطرح نمی شود. پس از انتخابات سال ۹۲ که اقبال مردمی آن‌ها بنا بر برخی نظرسنجی ها حتی کمتر از ۱۰ درصد بود؛ به اجبار با جریان اعتدال اجماع کرده و به دنبال پیگیری اهداف و سهم خود در این اجماع افتادند.

در واقع جریان اصلاحات با ایجاد تشکل جدید ندا سعی دارد تا نگاه جدیدی را در جامعه نسبت به طیف اصلاح‌طلب ایجاد کند و در این بستر جریان اعتدال به‌عنوان بزرگ‌ترین پتانسیل در اختیار این گروه قرار دارد تا خود را با رویکردهای جدیدی به مردم معرفی و قدرت را به‌دست گیرد.

پس از اعلام موجودیت، ندا با نوعی اقدام واکنشی اصلاح‌طلبان مواجه شده است. در واقع اصلاح‌طلبان آنگاه که متوجه شدند ندا با نوعی بازخوانی در اصلاح‌طلبی اعلام موجودیت کرده است، بار دیگر با توسل به خاتمی و تلاش برای احیای سیاسی وی، تلاش دارند تا به نوعی انسجام درون‌جریانی برسند و بتوانند با استفاده از فضای سیاسی جدید همچون گذشته به قدرت دست یابند. به عبارت دقیق‌تر، با این اقدام خود آن‌ها می‌خواهند بگویند که اصلاح‌طلبی همانی است که در گذشته بوده است.

در این راستا، عمده تلاش جریان نواندیش (ندا) دستیابی به کرسی‌های قدرت بوده است. از طرفی نیز در میان دولتی‌ها عده‌ای هم‌نوا با این جریان درصددند تا در انتخابات سال آینده مجلس شورای اسلامی تعداد کرسی های اصلاح‌طلبان را افزایش دهند.

در این زمینه دولت اعتدال نیز که پایگاه اجتماعی چندان قوی و مؤثری در میان مردم ندارد از روی اجبار به این اجماع ناخواسته تن داده و باعث شده تا در بدنه دولت، برخی از عناصر اصلاح‌طلب حضور داشته و به دنبال سیاست‌های خود راه بازگشت قطعی این جریان را با توسل به اعتدال هموار سازند.

به هر تقدیر باید گفت که اصلاح‌طلبان پس از اشتباهات استراتژیک، بدون اذعان به اشتباهات گذشته درپی حضوری دوباره در عرصه فعال سیاسی و رسمی کشورند که به نظر می رسد با این شیوه هنوز امکان تکرار اشتباهات گذشته وجود دارد. این اتفاق می تواند آینده جریان اصلاح طلبی را تهدید کند.