اهالی سیستان و بلوچستان، مردمانی نجیب و بسیار اهل مرام و معرفت هستند. کافیست که مهمان آنها باشید یا اندک خدمتی به آنها کرده باشید، چه محبّت ها و قدرشناسی ها که شاهد خواهید بود. مردمانی زحمتکش و سوخته در زیر آفتاب، و امیدوار به وعده ها و آینده ها.

اهالی استان – چه سیستانی ها و زابلی ها و چه بلوچی ها – سالهاست که طعم تلخ محرومیت را احساس می کنند. و به تبعیض های واقعی، «احساس تبعیض» هم شدیداً افزوده شده است. واقعیت این است که تخصیص ثروت به این استان و تقسیم قدرت و ثروت در آن، غالباً با بی تدبیری و کم لطفی همراه بوده و امروزه به مطالبه ای جدّی و همگانی در استان تبدیل شده است.

هرچند که متأسفانه تعارض های قومی بین زابلی ها و بلوچی ها، و نیز نزاع های مذهبی بین برادران سنّی و شیعی، خود به مانعی بزرگ در اجرای سیاستهای توسعه و عمران استان تبدیل شده است. غالباً اینگونه است که عزیزان سیستانی و بلوچی، یکدیگر را متّهم به بهره مندی های تبعیض آمیز می کنند و گلایه هایی شدید از محروم ماندن خود دارند.

البته همانطور که در ابتدا عرض کردم، اصل وجود محرومیت در این استان و تبعیض نسبت به سایر استانهای مرکزی، قابل انکار نیست. استان سیستان و بلوچستان عزیز، شاهد مثال های زیادی از این محرومیت و تبعیض را ارائه می دهد؛ چه در شمال آن که سیستانی های خونگرم ساکن هستند و چه در بخش میانی و جنوبی که مأوای بلوچی های با معرفت است. اما قرائت این محرومیت ها در سطح تعارضات قومی و مذهبی، نه کمکی به حل مشکل می کند و نه حتّی واقع نماست.

حقیر فکر می کنم باید عدّه ای از نخبگان دینی و علمی و هنری و ورزشی استان و کشور، فراتر از نزاع ها و تقابل های قومی و مذهبی، به دنبال احقاق حقوق مردم مظلوم این استان برآیند و با نگاهی ملّی (فرا مذهبی و فرا قومی)، محرومیت ها و تبعیض های إعمال شده در این استان نسبت به سایر استان های مرکزی را نشان دهند و رفع آن ها را مطالبه نمایند. اگر چنین گروه تأثیرگذار و فرامذهبی و فراقومی شکل بگیرد، امید به نتیجه رسیدن هست و إلا ... . این نگاه فرا قومی و فرامذهبی باید در بین اهالی عزیز بومی نیز فرهنگسازی شود و مسئله محرومیت را از سطح نزاعهای قبیلگی و مقدّس خارج ساخت. واقعاً هر دو بخش استان، نیاز به یک اتّحاد نخبگانی و مردمی، با نگاه و هدف ملّی دارند.

تصمیم گیران مرکزنشین و برخی اهالی بومی نیز باید بپذیرند که هیچ ایرادی ندارد اگر در برهه ای، استاندار سیستان و بلوچستان، یک بلوچ اهل سنّت باشد. البته همان معیارها که برای استاندار و وزیر شیعه سنجیده می شود و انقلابی بودن لحاظ میشود، در مورد استاندار و وزیر سنّی هم لحاظ خواهد شد. در این مورد، بحثی نیست. اما نکته اینجاست که ما در بین طوایف مختلف بلوچ و اهل سنّت، نخبگان و مدیران وفادار به انقلاب داریم و هیچگاه چنین فرصتی در اختیار آنها قرار داده نشده است. همین مسائل، حساسیت های شدید و مطالبات انباشت شده را فراهم آورده است.

حال آنکه هیچ مشکلی پیش نخواهد آمد اگر مثلاً وزیر بهداشت یا وزیر ورزش ما از برادران عزیز اهل سنّت باشند. هیچ ایرادی نخواهد داشت اگر استاندار سیستان و بلوچستان، در مقاطعی به دست بلوچی های عزیز سنّی مذهب، سپرده شود. ما شدیداً به نگاه های فرامذهبی و فراقومی در این استان احتیاج داریم؛ نگاهی که استعدادها و ظرفیت های استان را با نگاه فراقومی و فرامذهبی به کار گیرد. ...   

gergijshahid

با عامر کوچولو؛ نوه خانواده شهید عمرشاه گرگیچ؛ در میان خانواده شهید عزیز اهل سنّت. دکتر الویری مشغول صحبت با برادر شهید است.