پايگاه خبري تحليلي «پارس»- محمد اسماعيلي- با بررسي در سير تحولات تاريخي مي‌توان مشاهده كرد كه هماره پس از درگذشت مشاهير، رهبران و بزرگان يك جامعه، منظومه فكري آنها مورد تحريف، تخطئه و تجاوز گروه يا جماعتي قرار گرفته؛ آنگونه كه پس از گذشت ايامي تمييز و تفكيك نظريه‌هاي اصلي از انحرافي براي افكار عمومي بسيار دشوار و حتي غيرممكن بوده است. 

يكي از راهكارهاي مؤثر در پيشگيري از چنين آسيبي داير كردن مركزي با هدف «حفظ و نشر آثار و همچنين جلوگيري از تحريف و تغيير آن» توسط نزديكان يا شاگردان برجسته شخصيت مورد نظر است، اتفاقي كه در مورد بسياري از چهره‌هاي مشهور سياسي، تاريخي و فرهنگي در ايران يا ساير كشورهاي دنيا تاكنون افتاده است. 

با توجه به آنچه اشاره شد، يكي از موضوعات مهمي كه پس از رحلت بنيانگذار انقلاب اسلامي آرام آرام تبديل به يك چالش اساسي شد، «تحريف تفكرات و انديشه‌هاي» حضرت امام خميني (ره) بود كه عمدتاً از سوي عناصر وابسته به يك جريان سياسي مشخص، دنبال شده است. اين جريان از سال 68 تا كنون با حركتي هماهنگ تلاش كرده آرا و افكاري خاص را به‌نام تفكرات حضرت امام به جامعه تحميل كرده كه شايد اوج آن را بتوان در سال‌هاي 76 تا 84 دانست كه البته با واكنش گسترده دلسوزان انقلاب هم مواجه شده است. البته در زمان حيات حضرت امام بنابر وجود ضرورياتي نظير بيان مطالب متناقض از برخي افراد در رابطه با رويداد‌هاي انقلاب و گفت‌وشنودهاي متناقض در رابطه با روند مبارزات امام خميني (ره) از جمله نوشتن بيانيه‌ها، رفتن به نجف و مهاجرت به پاريس، مرحوم حاج‌‌سيد‌احمد خميني را بر آن داشت تا اين مسئله را با حضرت امام مطرح نمايد. 

حضرت امام در شهريور سال 67 در پاسخ به مرحوم حاج‌سيد‌احمد، در نامه‌اي مجوز لازم براي تنظيم و تدوين تمامي مسائل مربوط به خود را صادر نمود: «شما را براى تنظيم و تدوين كليه مسائل مربوط به خود كه بسا در رسانه‏ هاى گروهى اختلافات و اشتباهاتى رخ داده‏ است، انتخاب مى ‏نمايم و از خداوند متعال كه حاضر و ناظر است توفيقات شما را خواستارم....» 

پس از درگذشت حاج‌احمد‌آقاي خميني و بنابر وصيت ايشان، توليت اين مؤسسه و حرم مطهر به فرزند ارشدش سيدحسن خميني واگذار شد. 

حال مرور عملكرد مؤسسه مورد اشاره كه تنها با هدف حفظ و نشر آثار بينانگذار انقلاب و جلوگيري از تفسيرهاي انحرافي از انديشه‌هاي ايشان تأسيس شده، به‌خوبي نشان مي‌دهد كه كارنامه گردانندگان اين مجموعه نه تنها در جهت هدف مورد اشاره نبوده بلكه فرسنگ‌ها با آن فاصله داشته و در مرحله بالاتر از آن سايت منسوب به اين مؤسسه خود به صحنه آمده و با درج مطالبي در سايت «جماران» اقدام به تحريف انديشه‌هاي حضرت امام هم مي‌نمايد. در ادامه به بخش كوتاهي از عملكرد اين مؤسسه مي‌پردازيم. 

سكوت در مقابل تحريف‌هاي 8 ساله دوران اصلاحات
 سومين سال مديريت سيدحسن خميني در اين مؤسسه مصادف است با روي كار آمدن دولت اصلاحات كه آغازي است براي نفوذ عناصر تندرو - كه برخي از آنها به‌واسطه نسبت‌هاي فاميلي و نسبي با خانواده امام(ره) و متوليان مؤسسه – در اين مجموعه كه خروجي آن سكوت در مقابل توهين‌هاي متعدد جماعت افراطي است كه نمونه بارز آن را مي‌توان در توهين‌هاي نمايندگان ملتي دانست كه همنوا با اكبر گنجي به گونه‌هاي مختلفي بيان مي‌كردند «افكار امام خميني را بايد به موزه تاريخ سپرد.» متوليان اين مؤسسه نه تنها در مقابل سخنان گنجي سكوت كردند بلكه در مقابل تخريب‌ها و تفاسير جهت‌داري كه از اصل ولايت فقيه هم صورت مي‌گرفت هم هيچ اعتراضي نشان نمي‌دادند. تهيه ويژه‌نامه سي‌امين سالگرد از سوي اين مؤسسه كه با نيروهاي افراطي روزنامه‌هاي زنجيره‌اي – كه در گذشته بارها افكار امام را تخطئه كرده بودند - گردآوري شد را هم بايد از جمله مواردي به شمار آورد كه واكنش نيروهاي وفادار به انقلاب اسلامي را در همان سال‌ها در پي داشت. 

اقدام قابل‌تأمل‌ ديگر مديران مؤسسه واگذاري مجموعه پژوهش‌ها در رابطه با امام (ره) و سيره سياسي ايشان به شخصيتي تجديدنظرطلب است به‌نام عباس عبدي كه در مجموعه مقالات وي در طول سال‌هاي بعد از روي كار آمدن دولت اصلاحات مي‌توان به ميزان پايبندي وي و همفكرانش به انقلاب و حضرت امام پي برد. 

عباس عبدي در پيشگفتار اين تحقيق كه با عنوان «تحليل محتواي مطالب امام خميني» چاپ شده در گزاره‌اي معنادار مي‌نويسد:«از اين پس (به جز موارد نقل قول) از لفظ آيت‌الله خميني كه تعبيري فارغ از جهت‌گيري و متناسب براي استعمال در يك متن پژوهشي استفاده شده است.» اقدام فوق مؤسسه اين سؤال را در اذهان عمومي به‌وجود مي‌آورد كه بر اساس چه اهداف يا ضرورياتي كاري با اين محتوا را به فردي مي‌سپارد كه در نشريه «راه نو» به سردبيري اكبر گنجي چنين مي‌نويسد: «انقلاب اسلامي، متأثر از الگوي حكومت شوروي سابق است و سرانجام آنها هم يكسان خواهد بود.»

توهين به تمثال حضرت امام و سكوت مؤسسه
اقدامات تأمل‌برانگيز اين مؤسسه طي هشت سال حاكميت اصلاحات به همين موارد خلاصه نمي‌شود و در سال‌هاي بعد هم شكلي تازه‌تر به خود مي‌گيرد كه مهم‌ترين آن را بايد در صفحات هشت ماه فتنه 88 جست‌وجو كرد. 

در شرايطي كه جريان مدعي اصلاح‌طلبي، غائله‌اي با هدف براندازي نظام را در دستور كار قرار داد و با شعارهايي زننده و رفتارهايي ساختارشكنانه و متناقض با آرمان‌هاي حضرت امام به ميدان آمد، مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام نه تنها تاكتيك سكوت در مقابل نفي شعارهاي اصيل نظير «نه غزه، نه لبنان، جانم فداي ايران»، «مرگ بر اصل ولايت فقيه» و «جمهوري ايراني»- كه نشأت گرفته از تفكرات حضرت امام بود- را در پيش گرفت بلكه اتفاق تلخ 16 آذر و هتك حرمت به تمثال امام را هم محكوم نمي‌كند و خود را به تجاهل هم مي‌زند. 

محسن كديور يكي ديگر از شخصيت‌هاي برجسته طيف تجديدنظرطلب در همان سال عنوان مي‌كند:«فاصله گرفتن جمهوري اسلامي از آرمان‌هاي انقلاب، در واقع چند ماه بعد از پيروزي انقلاب شروع شد. قصد و عمدي هم از اول در كار نبود؛ اما به نظر مي‌رسد، اهداف اصلي انقلاب برزمين مانده است! به معناي ديگر امامي كه انقلاب كرده نمي‌دانسته هدفش چيست و از آن منحرف شده است ولي مزدور فعلي اجانب اين را فهميده است» كه البته مديران مؤسسه باز هم ترجيح مي‌دهند در مقابل اين توهين سكوت اختيار كنند. 
 
سكوت اين بار در مقابل خاطره‌سازي
پس از فتنه سال 88 آقاي هاشمي رفسنجاني هم در مصاحبه‌ها و تريبون‌هاي مختلف تلاش مي‌كند كه انديشه‌هاي حضرت امام را تفسير كرده و به جامعه تحميل كند، در يكي از اين نمونه‌ها وي با درج مطلبي در سايت شخصي‌اش با عنوان «امام موافق حذف مرگ بر امريكا بودند» قدم‌هاي جدي را برمي‌دارد و تنها مؤسسه در اين باره به موضع‌گيري دوپهلو اقدام مي‌كند. 

جماران: سخنان امام بايد مورد بازبيني و تفسير مجدد قرار بگيرد!؟
آخرين اقدام مشكوك و قابل‌تأمل مؤسسه تنظيم و نشر آثار حضرت امام را بايد در مصاحبه سايت رسمي اين مؤسسه – جماران – با محمدرضا خاتمي از عناصر اصلي فتنه 88 و رئيس حزب منحله مشاركت دانست كه در اين مصاحبه از قول خاتمي نقل مي‌شود: بايد سخنان امام (ره) مورد بازبيني و تفسير مجدد قرار بگيرد!

اين گفت‌وگو كه به بهانه سخنان چندي پيش عيسي سحرخيز از فعالان شاخص اصلاح‌طلب و مديركل مطبوعاتي وزارت ارشاد دولت دوم خرداد كه گفته بود«خيلي از اصلاح‌طلبان بر‌خلاف اول انقلاب ديگر علاقه‌اي به آقاي خميني ندارند‌» انجام شده بود، خود بهانه‌اي مي‌شود براي تخريب و تخطئه تفكرات حضرت امام آن‌هم با فردي كه از چهره‌هاي تندرو و راديكال جماعت تجديدنظرطلب به شمار مي‌آيد. 

وي در بخشي از اين مصاحبه اظهار داشته: «اكنون 26 سال از رحلت امام مي‌گذرد و شرايط كشور تغيير پيدا كرده است. آيا مشي سياسي امام مي‌پذيرد كه ما تمام سخنان و مواضع امام را در شرايط فعلي بدون هيچ گونه تغييري اتخاذ كنيم؟»

خاتمي همچنين بدون اشاره به هزينه‌هاي وارده توسط جريان تجديدنظرطلب در غائله 88، تكرار كليد‌واژه « فتنه » توسط جريان انقلابي و متعهد به نظام و انقلاب را موضوعي حزبي و منفعت‌طلبانه معرفي كند: «دوستاني كه فتنه فتنه مي‌كنند، بسيار عاقل هستند و ارزيابي واقع‌بينانه‌اي از پايگاه اجتماعي خود دارند. بنابراين چاره‌اي جز اين ندارند كه با غبارآلود كردن فضا، امنيتي كردن شرايط و بد جلوه دادن وضعيت كشور در فضاي بين‌المللي جايگاه خود را حفظ كنند. تمام محصول پروژه فتنه تاكنون همين بوده‌است.»

خاتمي همچنين در بخشي از اين مصاحبه با تحريف رويكرد امام خميني در برخورد با نهضت آزادي بيان مي‌كند:«همان زماني كه امام در نقد نهضت آزادي سخناني مي‌گويد، خودش را متعهد مي‌داند كه انتخابات آزاد برگزار كند. هنگامي كه دولت موقت سرنگون شد، تمام افراد نهضت آزادي در انتخابات مجلس شركت مي‌كنند و به مجلس مي‌آيند. اين نكته جالبي است با اينكه امام با تفكر سياسي نهضت آزادي يا مهندس بازرگان هم خواني نداشت.»

 اين سخنان خاتمي د رحالي است كه امام راحل طي نامه‌اي به وزيركشور وقت در زمستان ۱۳۶۶ درباره نهضت آزادي چنين مي‌نويسند: «نهضت به اصطلاح آزادي صلاحيت براي هيچ امري از امور دولتي يا قانونگذاري يا قضايي را ندارند و ضرر آنها، به اعتبار آنكه متظاهر به اسلام هستند و با اين حربه جوانان عزيز ما را منحرف خواهند كرد و نيز با دخالت بي‌مورد در تفسير قرآن كريم و احاديث شريفه و تأويل‌هاي جاهلانه موجب فساد عظيم ممكن است بشوند، از ضرر گروهك‌هاي ديگر، حتي منافقين (اين فرزندان عزيز مهندس بازرگان) بيشتر و بالاتر است.» 

مؤسسه تجديدنظر كند 
اين سياهه كوتاهي بود از كارنامه تأمل‌برانگيز مؤسسه‌اي كه هدف از تأسيس آن تحفظ آثار حضرت امام و جلوگيري از تعريف‌هاي ناصواب انديشه‌هاي بنيانگذار انقلاب اسلامي است كه سؤالات فراواني از جمله اينكه چرا مؤسسه فوق با انجام مصاحبه‌هاي جهت‌دار در راستاي «تحريف مواضع امام» و تلاش براي «برجسته كردن چهره‌هايي كه در سال ۸۸ خود را مقابل نظام و انقلاب تعريف كرده بودند» قدم برداشته و به جاي آنكه در برابر تحريف‌هاي مادي و معنوي ميراث امام حساس باشد، خود به بلندگويي براي تكرار اين مواضع تبديل شده است، آن هم در شرايطي كه مؤسسه فوق از بودجه بيت‌المال اداره شده و در بودجه سال ۹۴ خود، تنها رقم ۲ ميليارد و ۹۰۰ ميليون توماني را براي اداره دو سايت خود يعني پورتال امام خميني و سايت جماران از خزانه عمومي طلب كرده است. 

آن هم در شرايطي كه كشور با مشكلات بسياري در حوزه اقتصاد و تأمين منابع بودجه سالانه مواجه  است و انتظار است كه مؤسسات و نهادهاي منتفع از بودجه با حساسيت بيشتري نسبت به اين موضوع برخورد كنند. آيا بهتر نيست مديران اين مجموعه از اهمال نسبت به وظيفه قانوني و اخلاقي خود دست برداشته و با پرهيز از بها دادن به جماعت تجديدنظرطلب رو به سوي تحفظ حقيقي آثار و انديشه‌هاي حضرت امام بياورند.

در پايان بايد گفت در شرايطي كه تلاش دلسوزان طي سال‌هاي اخير براي تصحيح رفتار و رويكرد مؤسسه تنظيم و نشر آثار حضرت امام تاكنون كارگر نيفتاده، بهتر است دادستان كشور به عنوان مدعي‌العموم به اقدام تأمل‌برانگيز سايت جماران ورود پيدا كرده و تخلفات آن مبني بر «نشر اكاذيب» و «وهن شخصيت حضرت امام» را مورد پيگيري و رسيدگي قضايي قرار دهد. كما اينكه در قوانين ما توهين به شخص رئيس‌جمهور جرم تلقي شده و قانونگذار آن را مستوجب مجازات دانسته، پس به طريق اولي توهين و وهن شخصيت حضرت امام هم شامل چنين فرايندي خواهد شد.

جوان