پايگاه خبري تحليلي «پارس»-  روزنامه انگلیسی گاردین می گوید مهم ترین اختلاف میان ایران و 1+5 در مذاکرات وین این بوده که ایران خواستار آن بود که غرب غنی سازی صنعتی آن را پس از طی یک دوره زمانی معین صریحا به رسمیت بشناسد.

متن کامل مقاله روزنامه گاردین که به قلم جویان بورگر نوشته و روز سه شنبه 25 آذر 1393 (16 دسامبر 2014) منتشر شده، در ادامه می آید.

مذاکرات هسته‌ای ایران، با ملاقات دوجانبه میان آمریکا و ایران،‌ وارد اولین وقت اضافه‌ی خود شد. دیپلمات‌های دو طرف، پس از نه ماه مذاکرات و درپی ناتوانی از دستیابی به توافق جامع در سررسید 24 نوامبر، بار دیگر در ژنو پشت میز مذاکره نشستند تا پویایی روند تلاش‌ها برای دستیابی به توافق هسته‌ای (جامع) را حفظ کنند.

ضرب الاجل این مذاکرات تا اول ژوییه 2015 میلادی تمدید شده است، و هدف اصلیِ آن دستیابی به چارچوبِ اصلی توافقنامه تا اول مارس است. اکنون تلاش‌ها برای دستیابی به اهداف تعیین شده در سررسیدهای تعیین شده، سرعت گرفته است. این در حالی است که کنگره جدید آمریکا با حالتی تهاجمی وارد معرکه خواهد شد، زیرا کنگره جدید آمریکا که در هفته‌ی اول ماه ژانویه 2015 میلادی برای اولین بار تشکیل می‌شود، تحت کنترل اکثریت جمهوریخواهان در هر دو مجلس سنا و نمایندگان این کشور خواهد بود.

حالت احساسیِ حاکم بر این مذاکرات، جدّی اما کمی غم‌افزا است، این در حالی است که پیش از این، امیدها در مذاکرات قبلی وین با حضور جان کری، وزیر امور خارجه آمریکا برای دیدارِ رو در رو با محمدجواد ظریف، همتای ایرانی خود، و سایر وزرای خارجه کشورهای قدرتمند جهان که در این مذاکرات شرکت داشتند، بسیار امیدوارکننده بود.

ما هم اکنون از نوع و اندازه‌ی موانعی که از امضای توافق جامع در 24 نوامبر جلوگیری کرد، کم و بیش آگاه شده‌ایم. در آن زمان، تصور می شد که دو مانع اصلی بر سر راه امضای توافق جامع وجود داشته باشد: اول این که تعداد سانتریفیوژها و ظرفیت غنی‌سازی اورانیومِ ایران باید چقدر باشد و دوم این که سرعت برداشته شدن تحریم‌های ایران باید چه مقدار باشد.

این در حالی است که اکنون معلوم شده است که خطوط قرمزِ دقیقی که در مذاکرات 24 نوامبر مانع امضای توافق جامع شده بود، عبارت بودند از این‌که ایران این شرط را الزامی می‌دانست که اصلِ حق غنی‌سازی ایران در مقیاس صنعتی پذیرفته شود. ایران حتی حاضر بود طی چند سال معدودِ آتی، محدودیت‌هایی بر برنامه‌ی غنی‌سازیِ خود را بپذیرد، اما به شرط آن که اصلِ یاد شده و حق غنی‌سازی ایران، به صورت اصولی و رسمی، پذیرفته شود. تهران هچنین مصرّ بود که هیچ اقدام غیرقابل برگشت یا تقریباً غیرقابل برگشت مانند برچیدن کارخانه‌ها یا زیرساخت‌های هسته‌ای انجام ندهد، مگر این‌که در ازای آن و به اندازه‌ی هم ارزِ آن، تحریم‌های ایران به طور کامل لغو شود.

از سوی دیگر، موضع آمریکا این بود که ساختار کلی تحریم‌ها باید سرِجایِ خود باقی بماند و ظرفیت غنی‌سازی ایران نیز باید صرفاً در راستای نیاز این کشور به تولید انرژی، محدود بماند.

این شکافی بسیار گسترده است که جمع کردن آن کاری ساده نیست. این دور از مذاکرات بی‌سروصدا و بدون حضور جان کری و محمدجواد ظریف یا هیچیک از سایر وزرای خارجه‌ی دیگر کشورهای شرکت‌کننده در این مذاکرات، آغاز شده است. وندی شرمن رهبریت تیم مذاکره‌کننده آمریکایی را برعهده دارد. این در حالی است که رهبریت هیأت مذاکره کننده ایرانی با عباس عراقچی و مجید تخت ‌روانچی، دو تن از معاونان وزیر امور خارجه ایران، است.

مهم‌تر از افرادِ آغازکننده این مذاکرات،‌ روش گفتگوها است. این بار، مذاکرات به سرعت و در مؤثرترین شکلِ خود آغاز شده است که همان ملاقات مستقیم و دو جانبه میان مسئولان آمریکایی و ایرانی، بدون نیاز به حضور کاترین اشتون، بوده است. این در حالی است که پیش از این، مذاکرات به صورت سه جانبه با حضور اشتون یا معاون وی برگزار می شد، تا پنج کشور دیگرِ عضو گروه 1+5 در جریان دقیق مفاد مذاکرات انجام شده میان آمریکا و ایران در خلال گفتگوهای دوجانبه، قرار گیرند.

گروه بین‌المللی بحران در بررسی همه‌جانبه از گفتگوهای هسته‌ای ایران طی گزارشی با عنوان «گفتگوهای هسته‌ای ایران: مه فرونشست» آورده است که این یکی از میانبرهای ضروریِ شیوه کاری بود که در پایان گفتگوهای وین برسر آن توافق حاصل شد که در صورت لزوم، گفتگوهای دو جانبه میان آمریکا و ایران برگزار شود.

در گزارش گروه بین‌المللی بحران همچنین آمده است که یکی دیگر از تغییرات شیوه کاری که در گفتگوهای وین ایجاد شده است این بود که تصمیم اشتباهِ «رسیدگیِ همزمان و مشترک به مسائل سیاسی و فنی» معکوس شود و دیگر به این نحوه عمل نشود. اطلاعات فنی بسیار زیاد و همچنین انواع مختلف پیش‌نویس‌های توافق نهایی هم اکنون تهیه شده است. آنچه باقی می‌ماند این است که طرفین بتوانند با تلاش‌ها کوششِ سخت، روند مصالحه و سازش سیاسی با یکدیگر را به سامان برسانند. این همان چیزی است که هم‌اکنون روی میزمذاکرات در ژنو قرار دارد.

تيم ايراني متوازن با مسقط موضع‌گيري كند
پايگاه خبري تحليلي «پارس»- احمد نادروند- بعد از گذشت سه هفته از زمان تمديد دوباره توافق ژنو موسوم به برنامه اقدام مشترك، باز هم تلاش‌هاي طرفين براي به انجام رساندن آنچه قبل از اين مسير نشده، آغاز شده است. بر اين اساس، بعد از گفت‌وگوهاي سه جانبه ديروز سيد عباس عراقچي و مجيد تخت‌روانچي معاونان وزير امور خارجه ايران و وندي شرمن قائم مقام موقت و معاون سياسي وزير خارجه امريكا، قرار است گفت‌وگوهاي دوجانبه ايران و فرانسه نيز امروز به انجام برسد. در نهايت، دور جديد مذاكرات ايران و گروه 1+5 در مدت زمان تمديد هفت ماه توافقنامه ژنو در سطح معاونان روز چهارشنبه 26 آذر ماه در شهر ژنو برگزار مي‌شود. 

اين تلاش‌ها در حالي صورت مي‌گيرد كه هنوز اراده‌هاي لازم در طرف‌هاي غربي براي به بار نشستن اين گفت‌وگوها به اوج نرسيده است. در طرف غربي اين گفت‌وگوها طي هفته‌هاي گذشته پيام‌ها و نشانه‌هاي منفي زيادي در مواجهه با حصول يك توافق سريع هسته‌اي ميان ايران و گروه 1+5 منعكس شده است. در اين ميان، كنگره امريكا به ويژه نمايندگان جمهوريخواه بيشترين نقش را در اين زمينه ايفا كرده‌اند. به نظر مي‌رسد كه دور جديد گفت‌وگوها كه طبق فرمت اعلامي در بيانيه وين 10، به كليات و چارچوب كلان يك توافق جامع خواهد پرداخت، به ميزان اندكي پيشرفت خواهد داشت اما باز هم طرفين بعد از خاتمه نشست از وجود اختلافات جدي سخن خواهند گفت. 

آنچه در اين ميان براي منافع جمهوري اسلامي ايران حائز اهميت است، حفظ موضع مقاومت بر سر مطالبات حقه ملت و نظام در رابطه با محورهاي يك توافق عادلانه و برد ـ برد است، به طوري كه لغو سريع تحريم‌ها، يكي از پايه‌هاي اصلي آن باشد. با درنظر گرفتن اينكه مباني و بنيادهاي تفكر و دكترين غرب در رابطه با توافق جامع به ويژه از نشست مسقط به بعد تغيير اساسي يافته است، اصرار بر حقوق حقه و راستين ملي در مذاكرات ژنو مي‌تواند نقطه آغاز مناسبي براي ملزم‌سازي طرف‌هاي غربي به متعادل‌سازي مواضع آنها و پيشنهادهاي در دستوركار به منظور تدوين محتواي باقيمانده از توافق جامع هسته‌اي و همچنين نگارش آنها در قالب يك سند سياسي بين‌المللي باشد. اين مقوله، چيزي است كه جامعه ايران نيز كه از عدم ايفاي تعهدات غرب در زمينه تعليق و لغو تحريم‌ها ناخرسند است، آن را طلب مي‌كند. در هر حال، مذاكرات آينده كه چارچوبي و كلان به منظور ترسيم گفت‌وگوهاي چهار ماهه آتي در همين زمينه (و سه ماه بعد از آن در جزئيات آنها) به شمار مي‌رود، به حفظ موضع ما در وين 10 نيازمند است و اميد است تيم مذاكره كننده همچنان اين موضع را حفظ نموده و عملاً نادرستي برآورد غرب از تاثيرپذيري سياست و خط مشي در دوره تمديد هفت ماهه را برجسته نمايند.