پايگاه خبري تحليلي «پارس»- یک تحلیلگر ارشد امور راهبردی در امریکا می گوید هرگونه توافق هسته ای با ایران باید یک نسخه محرمانه داشته باشد.

آنتونی کردزمن تحلیلگر ارشد مرکز مطالعات راهبردی و بین المللی (csis) در مقاله ای روی وب سایت این مرکز که روز 29 آبان منتشر شده، به بخش هایی از این توافق محرمانه اشاره کرده است.

به گزارش پايگاه خبري تحليلي «پارس»- متن کامل مقاله کردزمن چنین است:

موضوع اساسی توسعه تحقیقات تسلیحاتی ایران و توانایی تولید ایران در بخش هسته ای است. اکنون بعید به نظر می رسد که کشورهای عضو گروه پنج بعلاوه تا پایان نوامبر بتوانند به یک توافق جامع هسته ای با ایران دست بیابند. هر چند دستیابی به توافق جامع همچنان یک احتمال است اما احتمال دستیابی به چنین توافقی اندک است و در صورتی که توافق حاصل نشود مذاکرات تمدید خواهد شد و طرفین همدیگر را رها نخواهند کرد. بنابراین سئوالی که مطرح می شود این است که این دور از مذاکرات را چگونه ارزیابی کنیم. سه سئوال در این مرحله می توان مطرح کرد آیا توافقی واقعی حاصل خواهد شد؟ آیا مذاکرات تمدید خواهد شد؟ آیا مذاکرات منحل خواهد شد؟

تاکنون بیشتر تحلیل ها درباره مذاکرات هسته ای ایران بر ویژگی های اساسی فعالیت های ایران در بخش غنی سازی و تلاش های آن در بخش مواد شکافت پذیر متمرکز شده است.

این حوزه شامل مسائل و بحث های زیر است:

- تعداد سانتریفیوژها

-توسعه سانتریفیوژهای پیشرفته تر

-اندازه و مقیاس غنی سازی اورانیوم در ایران و میزان ذخائر اورانیوم ایران

-استفاده بالقوه از راکتور اراک برای تولید پلوتونیوم

-ایران در چه مدت زمانی می تواند با به کارگیری این تجهیزات مواد مورد نیاز را برای تولید بمب اتمی تامین کند

-توافقی که مسائل فوق را مورد توجه قرار دهد از چه میزان قدرت و قابلیت اجرایی برخوردار خواهد بود

-توافقی که حاصل می شود تا چه مدت اعتبار اجرایی خواهد داشت

-مشوق هایی که برای دستیابی به توافق به ایران ارائه می شوند چه مشوق هایی هستند؟ بویژه این که چه میزان از تحریم های آمریکا، سازمان ملل و اتحادیه اروپا علیه ایران لغو خواهند شد.

همه این مسائل مهم هستند اما این مسائل بخشی از تلاش ها برای جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح های اتمی هستند تا به این ترتیب کشورهای دیگر منطقه هم از تلاش برای دستیابی به سلاح های اتمی منصرف شوند.

تلاش و گفتگوها تاکنون همچنین بطور نسبی بر این نکته متمرکز بوده اند که از رسیدن ایران به نقطه عطف تولید سلاح هسته ای جلوگیری شود. محور و هدف اصلی مذاکرات تعیین مدت زمانی بوده است که ایران می تواند در این مدت زمان به اندازه کافی به مواد شکافت پذیر برای تولیدیک بمب اتمی دست بیابد. هدف این بررسی در حال حاضر تعیین میزان توانایی ایران در بخش تولید تعداد قابل توجهی از بمب های اتمی و کلاهک های موشکی نیست.

نگاهی به مسائل فراتر از غنی سازی و پلوتونیوم
مهم است که به یاد داشته باشیم که هدف اساسی مذاکرات هسته ای بازگرداندن فعالیت های ایران در بخش غنی سازی به حالت و وضع قبل نیست. هدف جلوگیری از دستیابی ایران به تولید و به کارگیری سلاح های اتمی است. هر توافقنامه ای که بطور متقاعدکننده از دستیابی ایران به توانایی ساخت سلاح های اتمی و بکارگیری این سلاح ها توسط ایران جلوگیری کند می تواند نیازهای امنیتی آمریکا و همپیمانان آن را در منطقه محقق کند. دستیابی به توافق یا تمدید روند مذاکرات باعث خواهد شد فعالیت های ایران را در بخش غنی سازی همچنان متوقف شود اما این وضع در عین حال به ایران اجازه می دهد که فعالیت های خود را در بخش توسعه سانتریفیوژها ادامه دهد و بتواند طرح تولید سلاح اتمی را تکمیل کند. این موضوع بر خلاف خواسته های امنیتی آمریکا است.

منحل شدن مذاکرات هسته ای ایران یا رسیدن به این نتیجه که ایران صرفا خواهان تعلیق تحریم ها است باعث خواهد شد مسائل مختلفی مطرح شوند. در این وضع به سرعت این سئوال مطرح خواهد شد که ایران تا چه میزان به توسعه، توانایی تولید و بکارگیری سلاح های هسته ای نزدیک شده است؟ بر اساس این نگاه باید مسائل را فراتر از مواد شکافت پذیر مورد توجه قرار دهیم و سه فاکتور حیاتی را مورد توجه قرار دهیم.

یکی از این مسائل زمان واکنش آمریکا و هم پیمانان آن برای جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هسته ای است. یعنی آنها چه زمانی برای جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هسته ای دست به اقدام نظامی خواهند زد.

مساله دوم ایجاد سیستم دفاعی جدید است و موضوع سوم هم ایجاد یک سیستم بازدارنده پایدار است.

موضوع بمب است.

در هر سه سناریویی که مطرح شد سئوالی که مطرح می شود این خواهد بود که ایران تا چه حد به تولید بمب نزدیک شده است؟ آیا ایران نیاز خواهد داشت که یک انفجار مهیب آزمایشی یا چند انفجار انجام دهد؟ ایران به چه میزان تحقیقات مخفی و فعالیت توسعه نیاز دارد؟ آمریکا و همپیمانان آن تا چه حد می توانند چنین اقداماتی را و همچنین اقدامات آینده را برای تولید مواد شکافت پذیر در ایران کشف و شناسایی کنند؟ این مسائل عوامل حیاتی در قضاوت آژانس درباره فعالیت های هسته ای ایران هستند و در تایید فعالیت های هسته ای ایران موثر هستند. اینها مسائلی هستند که «بورکه چِیر» در تحلیل جدید در مرکز سی اس آی اس ارائه کرد. این تحلیل بنام ارزیابی توافق یا عدم توافق با ایران نامگذاری شده بود.

یکی از مسائل دیگر که در این تحقیق مشخص شد این بود که ایران نتوانسته است به تعهدات خود مبنی بر ارائه اطلاعات دقیق مورد نیاز آژانس بین المللی انرژی اتمی بویژه درباره برنامه تسلیحاتی در فعالیت های هسته ای خود عمل کند. گفته می شود ایران در بخش طراحی سلاح اتمی پیشرفت های قابل توجهی داشته است. همچنین گفته شده است ایران قصد دارد کلاهک های هسته ای تولید کند.

این تحقیق همچنین نشان می دهد که آمریکا با وجود اهمیت حیاتی و تاثیر این عوامل در ارزیابی هر توافقنامه ای، هرگز به شکل علنی این موضوع را در گزارش های اطلاعاتی غیرعلنی خود یا مباحث مرتبط با هر توافقی مورد توجه قرار نداده است. در واقع ضرب الاجل تعیین شده برای نوامبر سال دو هزار و چهارده احتمالا بدون هیچ نوع ارزیابی علنی معناداری درباره میزان پیشرفت ایران در بخش طراحی سلاح اتمی به پایان خواهد رسید. همچنین مشخص نخواهد شد که ایران تا چه میزان می تواند با وجود امضای توافقنامه فعالیت های توسعه ای مخفی و غیرعلنی انجام دهد؟ برآورد آمریکا درباره اقدامات ایران در بخش توسعه و بکارگیری و نصب سلاح های هسته ای در برابر اقدامات ساده تری مانند تولید مواد شکافت پذیر تا چه میزان درست است؟

این مسائل برای قضاوت درباره توافقنامه نهایی حیاتی هستند. در بهترین وضع هر توافقنامه معتبر برای کنترل تسلیحات باید بر مبنای اعتماد و در عین حال قابل تایید باشد. اما باید گفت هیچ مبنایی برای اعتماد درباره فعالیت های مرتبط تسلیحاتی ایران وجود ندارد. درستی این موضوع در آینده هم بطور کامل مشخص خواهد شد چه یک توافقنامه حاصل شود چه مذاکرات تمدید شوند یا مذاکرات مختل شوند.

اما در حال حاضر موفقیت مذاکرات به این معنا خواهد بود که ابعاد اصلی توافقنامه هسته ای ایران باید در بخش هایی غیرعلنی باشد. تمرکز بر تولید مواد شکافت پذیر یا تکیه بر برخی ابعاد بازرسی ها و اقدامات تاییدی بدون وجود مبنایی مورد توافق، مانند این که ایران تا چه میزان به سمت طراحی و ساخت سلاح هسته ای حرکت کرده است، قابل قبول نخواهد بود.

تاخیر در توجه به این مسائل و عوامل به این معنا خواهد بود که حرکت به سمت جلو در مذاکرات هسته ای بدون ارائه تصویری از دستاوردهای ایران در بخش هسته ای و میزان وابستگی آن به اقدامات عینی مانند مواد شکافت پذیر یا آزمایش های تسلیحاتی برای موفقیت هسته ای این کشور خواهد بود. همچنین مشخص نخواهد شد که ایران در چه مدتی به توانایی قابل اعتماد در بخش هسته ای دست خواهد یافت. حرکت به سمت جلو در مذاکرات هسته ای بدون ارائه ارزیابی و تحلیلی واقعی از سوی آمریکا درباره این که برنامه موشکی ایران تا چه میزان وابسته به تسلیحاتی هسته ای است باعث خواهد شد که مشخص نشود که نیروی مسلح ایران تا چه حد به سلاح هسته ای برای جلوگیری از حملات پیشگیرانه نیاز دارد. یا در صورت تقابل با آمریکا و کشورهای خلیج فارس آیا ایران می تواند با نیروهای متعارف خود با آنها به تقابل برخیزد؟ آیا ممکن است با به کارگیری نیروهای غیرمتقارن خود صادرات نفت را از خلیج فارس متوقف کند؟

نبود چنین اطلاعاتی به این معنا است که بسیاری از ارزیابی ها که صرفا برمبنای توانایی های نظری ایران برای دستیابی به مواد شکافت پذیر ارائه می شوند ممکن است بطور غیرعادی دچار اغراق و بزرگنمایی شده باشند و در این ارزیابی ها گفته شود که ایران می تواند به توانایی هسته ای قابل قبولی دست بیابد بنابراین برای جلوگیری از حملات پیشگیرانه نیاز است. در نهایت باید گفت ضرب الاجل نوامبر خواهد رسید بدون این که مبنای مناسبی برای قضاوت درباره برنامه هسته ای ایران و توافقنامه مورد نظر در این خصوص وجود داشته باشد. هم ایران هم آمریکا در ایجاد این وضع نقش داشته اند. دولت آمریکا نتوانسته است فضایی مناسب برای قضاوت غیرمحرمانه و علنی درباره فعالیت های هسته ای ایران و ملزومات آینده و امکان و توانایی تایید توافقنامه نهایی را ارائه کند.