عضو باند مهدی هاشمی مدعی حقوق بشر
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «پارس»، دیدهبان نوشت: پس از انتشار خبر محکومیت علیاصغر غروی فرزند همان محمدجواد غروی که آبشخور تفکرات التقاطی باند سید مهدی هاشمی بود خبرسازیهای گستردهای دال بر چرایی این محکومیت به بهانه انتشار یک مطلب صورت گرفت و بهانههای حقوق بشری چاشنی آن شد.
از ابتدای انقلاب اسلامی ترویج تفکر التقاطی زمینه فعالیت عناصر و جریانهای تروریستی را ایجاد میکرد و به نحوی اعمال خودسرانه و شنیع آنها با توضیحهایی ظاهراً مذهبی و مکتبی دنبال میشد.
باند مهدی هاشمی معدوم در دهه اول انقلاب از نمونههای بارز این مسئله است که بهدرستی نمایشگر نمونه پیاده شده تفکرات التقاطی در امور اجرایی و تروریستی است.
بررسی و بازخوانی جریان مهدی هاشمی و آبشخور فکری وی از جمله اسنادی تاریخی بهحساب میآید که میتواند راهگشای برخی خبرسازیهای کنونی در فضای خبری کشور باشد.
محمدجواد غروی پدر علیاصغر غروی (مسئول شاخه اصفهان نهضت آزادی که اخیراً به دلیل ترویج افکار التقاطی و منحرفانه در عرصه دین محکوم شد) ازجمله مراجع فکری هاشمی بوده است.
گفتنی است پیش از انقلاب اسلامی درباره مهدی هاشمی در اسناد ساواک آمده است: با تحقیقاتی که بهعملآمده سید مهدی هاشمی پس از انجام خدمت سربازی و آگاه شدن از اوضاع اجتماعی مملکت، روی منبر علاوه بر آنکه مطالبی را برخلاف امنیت مملکت یا مصالح آن عنوان ننموده، اغلب در اطراف انقلاب سفید شاه و مردم و اثرات آن و همچنین اشرافیت در مملکت صحبت و در خاتمه بابیان استقلال مملکت صراحتاً به شاهنشاه آریامهر و خاندان جلیل سلطنت دعا نموده است!
مهدی هاشمی در اصفهان در جلسات محمدجواد غروی اصفهانی وارد میشود و با تأثیرپذیری شدید از این شخص که دارای نظرات انحرافی و شاذی در ارتباط با اسلام بود به تأسیس گروه هدفیها اقدام میکند که زمینه ای برای اقداماتی چون قتل و عام خودسرانه می شود.
مهدی هاشمی درباره نحوه ارتباط با غروی میگوید: «یک سری دوستانی داشتیم که از مریدان آقای غروی بودند، بعد هم به جلسات ایشان کشیده شدیم و در آن جلسات احساس کردیم حرفهای جدید از اسلام و قرآن و اینها میشنویم که با منطق مبارزاتی ما انطباق داشت و کار بجایی کشید که از نزدیک با آقای غروی تماس گرفتیم. ایمان و اعتقاد به اندیشههای آقای غروی تأثیرگذاری الگویی نظیر انقلاب مصر و چین و ویتنام، نقطه کجاندیشی ولو بهصورت ضعیف را در من منعقد کرد، در آن زمان تعبدها و پاکمنشیها بسیار سقوط کرده بود و بدبینی به دعا، گریه و روضه امام حسین و فاصله گرفتن با اسلام و فقه سنتی و روحانیون اصیل بهصورت یک جو عمومی درآمده بود.»
در زمانی که مهدی هاشمی، غروی را بعنوان استاد خود برگزید امام خمینی حضور در مجالس و محافل او را حرام شمرد و به فتوای علما و دیگر مراجع اصیل شیعه مصداق ضال و مضل بهحساب میآمد.
مهدی هاشمی این نوع تفکر اقدام به تأسیس تشکیلاتی در اصفهان میکند تا مباحث التقاطی خود را با توجه به نظریهای که از اسلام برای خود دارد در سطح جامعه جاری کند.
مهندس رجبعلی طاهری که مدتی را در زندان با مهدی هاشمی همنشین بود در مورد تأثیرپذیری شدید وی از سازمان مجاهدین خلق میگوید: افکار و اندیشههای هاشمی شباهت زیادی با آرا و اندیشههای مجاهدین خلق داشت و چون از نزدیک ایشان را میدیدم بهخوبی میتوانستیم نسبت به محتوای ذهنی او و همفکرانش واقف شویم، او به هیچ وجهه روحانیون را قبول نداشت و علاوه بر آن به صحیح بودن راه منافقین اعتقاد داشت.
روح خشونتطلبی توسط مهدی هاشمی اینگونه مطرح میشد: تکیهگاه استدلال حکم شرعی ظواهر اسلام و آیات و روایات، مقوله فکری با رشد نفسانی، مبتنی ساختن مبارزات با اصولی که خشونت لازمه آن است، اصل شدن احساسات در مقابل تعقل و اندیشه، توسعه بخشیدن به قلمرو نفوذ و حاکمیت و تحکیم آن در منطقه است.
بدینوسیله مهدی هاشمی با اعمال خشونتبار خود چندین فقره قتل، ترور، تهدید و ضرب و شتم را صورت داده بود.
پس از انتشار خبر محکومیت علیاصغر غروی فرزند همان محمدجواد غروی که آبشخور تفکرات التقاطی باند مهدی هاشمی بود خبرسازیهای گستردهای دال بر چرایی این محکومیت به بهانه انتشار یک مطلب صورت گرفت و بهانههای حقوق بشری چاشنی آن شد.
علی اصغرغروی در آبان ماه سال گذشته، پس از نوشتن مقالهای در روزنامه بهار به بهانه عید غدیر خم با عنوان "امام پیشوای سیاسی یا الگوی ایمانی" سعی کرد با توجیهاتی انحرافی مسئله غدیر خم را که نقطه عطفی در تاریخ تشیع و امامت است با افکار التقاطیاش گره بزند و انتصاب امام توسط خداوند را منکر شود.
برخود نظام با مواردی از این قبیل از هوشمندی و هوشیاری عمیقی حکایت دارد که جلوی تفکرات التقاطی بعنوان زیر بنای تحرکات مذبوحانه را می گیرد.
ارسال نظر