پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- احمد نجمی- اگر به عنوان یک رقیب سیاسی یا حزبی به موضع نگاه کنیم قاعدتا باید از مطرح شدن نام رقیب یا مورد توجه قرار گرفتن آن ناراحت شویم، مثل رقابت انتخاباتی. اما اگر کمی سرمان را بالاتر بگیریم و به عنوان یک دلسوز نظام به ماجرا بنگریم باید از نامه مجمع روحانیون مبارز یا حتی ملاقات حضوری آقای خاتمی با رهبری استقبال کنیم.

اینکه عده ای در سال 88 برای به کرسی نشاندن حرف خود راضی شدند نظام به راحتی مورد هجوم ضدانقلاب و اوباش قرار گیرد درست و افرادی که راسا با حرف و بیانیه کار را به اینجا رسانده‌اند هم باید مجازات خود را حتی در طولانی مدت تحمل کنند.

اما عده‌ای هم بودند که بانی این ماجراها نبوده اما بخاطر ایرادات زیادی که به بخشهای مختلف نظام داشتند – حتی نادرست- در این زمینه سکوت کردند. خب این افراد الان متوجه شدند که این نظام و رهبر، آن با چیزی که تصورش می‌کردند واقعا متفاوت است. 

سوال اینجاست که این افراد چگونه پشیمانی خود را اعلام کرده و خود را وارد دایره انقلاب و نظام کنند؟ به نظرم مهمترین پیام نامه مجمع روحانیون به رهبری همین ابراز پشیمانی و ندامت است.

حالا اگر خود را در جایگاه رقیب آنها ببینیم از همین نامه و ابراز پشیمانی ناراحت خواهیم شد. خواهیم گفت آنها با این نامه به دنبال احیای خود هستد. مدام از سال 88 سخن خواهیم گفت. در حالی که از سوی دیگر از لزوم  پشیمانی عذرخواهی آنها سخن می گوییم! خب الان دقیقا آنها با این نامه خود یک مرحله جلو آمده‌اند.

مگر کدام گروه سیاسی به دنبال احیای جایگاه خود نیست؟ مگر دوستان اصولگرا تلاش نمی‌کنند با نزدیکی خود به رهبری جایگاه بیشتری برای خود کسب کنند؟ و ...

دوستان! بیاییم کمی پله‌ها را بالاتر رفته از موضع دیگری به موضوع نگاه کنیم. احساس نکنیم با ورود آقایان به دایره نظام و رهبری جای ما تنگ خواهد شد.