1- با سیطره هژمونی نیو لیبرالی و مدل تک قطبی بر جهان هنگامیکه امکان مشارکت مستقیم و قانونی در نظام بین الملل مسدود می شود افراد و گروههای محروم و ناامید(بویژه هنگامیکه دولت های خود را نیز به عنوان حکومت های نامشروع و متخاصم تلقی کنند) به اشکال متنوعی از مقاومت مدنی، خواه صلح آمیز یا خشن، روی می آورند. نظم تک قطبی شرایطی را ایجاد کرده که مجاری سیاسی مشروعی برای بیان نارضایتی سیاسی باقی نگذاشته. از همین رو با تحمیل مدل نیولیبرالی شاهد افزایش حملات تروریستی هستیم.

2- با تک قطبی شدن جهان تخاصمات جنگ سرد از بین نرفت بلکه شکل اخلاقی جدیدی یافت:جنگ جهان متمدن علیه محور شرارت. 

هنگامی که دولتی با دشمن سیاسی خود تحت لوای انسانیت می جنگد، جنگ برای بشریت نیست بلکه جنگی است که از طریق آن دولتی می کوشد تا با غصب مفهومی عام، علیه رقیب نظامی اش عمل کند. به بهای محو رقیبش تلاش می کند خود را مظهر تمدن قلمداد کند. جنگهایی که تحت لوای بشریت رخ می دهند به ویژه غیرانسانی ترند زیرا استفاده از همه ابزارها برای محکوم کردن رقیب به عنوان دشمن انسانیت توجیه پذیرند

 

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «پارس»، امید حسینی در صفحه اجتماعی خود نوشت:
فرق یک اصولگرا و یک اصلاح طلب

دولت کلید، ضعفهای زیادی داره و من بخاطر سلایق سیاسی خودم از ضعف و ناتوانیش خوشحالم (همچنان که اصلاح طلبان هم از ضعف، حتی شکست رقبا و دولت های وابسته به رقباشون استقبال کردند و می کنند) اما از این جهت که دولت کلید بخشی از نظام جمهوری اسلامی هست و ضعفش به پای نظام نوشته میشه و اثراتش قطعا دامن انقلاب و جمهوری اسلامی رو هم می گیره، از ناتوانی و شکستش ناراحتم و چنان روزی رو آرزو نمی کنم. 

فکر کنم فرق من و امثال من، با اکثریت دوستان اصلاح طلب همین باشه!

***********************************

مثلا ما هم مثل اونا می تونیم شب تا صبح، صبح تا شب درباره گرانی و تورم و زلزله و سیل و ناتوانی دولت در کمک به مردم و بحران آب و هوا و خشکسالی و فلان و بهمان، آه و ناله کنیم و دولت رو بکوبیم، ولی ته تهش می بینیم که داریم ریشه خودمون رو می زنیم. 

البته همون معدود دفعاتی هم که یه گزارش پخش میشه، داد و فریاد می کنند و تحمل نمی کنند. اینم فرق دیگه