پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- مرکز مطالعات بلفر دانشگاه هاروارد در امریکا در یک بررسی نتیجه گرفت یکی از مهم ترین هدف های دولت روحانی از تلاش برای به نتیجه رساندن موضوع هسته ای این است که در انتخابات مجلس پیروز شود. پیام محسنی که به تازگی به عنوان رییس پروژه ایران در مرکز بلفر منصوب شده است، در مقاله ای که روی وب سایت مرکز بلفر منتشر شده روایت خود از سفر به تهران را منتشر کرده است.

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «پارس» متن کامل ارزیابی محسنی که روز 30 مرداد منتشر شده، در ادامه می آید:

من تازه از سفر به تهران بازگشته ام و در آنجا به مدت شش هفته، انواع راه های ممکن برای پژوهش و همکاریِ بخش پروژه ایران در مرکز بلفر با دانشگاه ها و مراکز تحقیقاتی مطرح در ایران را بررسی کردم. این سفر به من امکان داد تا با طیف وسیعی از جامعه ایران و همچنین نخبگان حاکم این کشور از هر دو گروه تندرو و اعتدال گرا در مهم‌ترین نهادهای جمهوری اسلامی تعامل داشته باشم. گفتگو با ایرانی ها و شنیدن نظرات گوناگونِ آنها، کمک بزرگی به تحقق یکی از اهداف «پروژه ایران» در مرکز بلفر کرد؛ این هدف چیزی جز به دست آوردن تجربه ای چند لایه و دسته اول از پیچیدگی های جامعه و حکومت ایران نیست. در این مقاله، تلاش من بر این است که برخی از مشاهدات کلیدی خود را در این سفر در ارتباط با مذاکرات هسته ای (ایران و غرب) بازگو کنم.

نخست اینکه، در گفتگوهایی که با ایرانی ها داشتم، اختلاف چشمگیری که بین روایت ایرانی ها و آمریکایی ها از برنامه هسته ای ایران و نحوه محدود شدن آن در آینده وجود داشت، بیشتر خود را نشان داد. برای ایرانی ها، خط قرمز (هسته ای) ظاهراً دیگر برخورداری از ظرفیت غنی سازی در داخل نیست، بلکه آنها به دنبال چرخه کامل سوخت هسته ای برای تولید انرژی هسته ای در مقیاس صنعتی هستند. این روایت را می توان بخشی از گفتمان حق خواهیِ ایرانی ها دانست که مبتنی بر باورهای مردم این کشور در زمینه استقلال، خود کفایی و پیشرفت های علمی است. مهم‌تر اینکه، این دیدگاه در بین جناح های مختلف سیاسی اعم از تندرو یا اعتدال گرا دیده می شود. نخبگان (سیاسی) از هر دو گروه تندرو و اعتدال گرا ظاهراً از مذاکرات برای حل و فصل مسئله هسته ای به شیوه صلح آمیز حمایت می‌کنند؛ با وجود این، حمایت از مذاکرات هسته ای تا زمانی است که روایت و تلقی ایرانی ها از آرمان های هسته ای زیر سؤال نرود. با توجه به این مسئله، جای تعجب نیست که آیت الله خامنه ای در سخنرانی خود در روز هفتم ژوئیه، صد و نود هزار سو (SWU) را برای غنی سازی اورانیوم خواستار شد. سو، واحد سنجش مقدار کار لازم برای جداسازیِ ایزوتوپ سبک عنصر اورانیوم (U235) از ایزوتوپ سنگین‌تر آن (U235) برای ایجاد محصول نهایی است که از ایزوتوپ سبک‌تر غنی‌تر است.

دوم اینکه متوجه شدم ایرانی ها کاملاً به افزایش قدرت و جایگاه خود در منطقه اعتماد دارند و هیچ گونه ضرورت یا نیازی را به مصالحه برای فیصله دادن به بن بست هسته ای احساس نمی‌کنند. ایرانی ها باور داشتند که ناآرامی های منطقه از جمله بحران سوریه و فعالیت های اخیر داعش در عراق، دستاوردهای زیادی برای آنها داشته است. این تلقی بالاخص زمانیکه با چهره های محافظه کار سرشناس در حکومت ایران گفتگو می کردم، مشهود بود. اکثر نخبگان سیاسی ایران همچنین تحریم ها را یک فرصت و نعمت الهی برای دستیابی به توسعه اقتصادی و خودکفایی می دانستند و اعتقاد داشتند می توان تهدید ناشی از تحریم ها را مدیریت کرد و بر آن پیروز شد. تفاوت اصلی بین رویکرد میانه روها و تندروهای ایرانی در این بود که تندروها بیشتر به کارآیی مذاکرات هسته ای و سودمند بودن همکاری با آمریکا در اوضاع منطقه تردید داشتند.

سوم اینکه، من شواهدی را از اینکه تحریم ها، اقتصاد ایران را فلج کرده است، ندیدم؛ بلکه کاملاً بر عکس، نشانه های رفاه مانند ساخت آپارتمان های تجملی، درآمدهای بالا و افزایش تعداد خودروهای لوکس خارجی در خیابان ها، از زمان سفر قبلی من به ایران و پیش از اعمال تحریم های بین المللی بیشتر شده بود. البته این بدین معنا نیست که طبقه متوسط در ایران با مشکلات اقتصادی و افزایش سرسام آور هزینه های زندگی دست به گریبان نیست. در حقیقت، فرهنگ جامعه ایرانی به سمت مصرف گرایی و فخرفروشی سوق پیدا کرده و ثروث اغنیاء هر روز بیشتر می شود.

نهایتاً در طول سفرم این قضیه مشهود بود که بازی های سیاسی داخلی در ایران، اوضاع مذاکرات هسته ای (این کشور با غرب) را وخیم تر خواهد کرد. با افزایش احتمالِ موفقیت آمیز نبودن مذاکرات در آینده نزدیک، تندروها نیز برای مهار و تضعیف دولت حسن روحانی تلاش خواهند کرد. اکنون همه جناح های سیاسی در ایران به انتخابات پارلمانی سال 2016 میلادی در این کشور چشم دوخته اند و مذاکرات هسته ای نیز نقش تعیین کننده ای را در این رقابت سیاسی خواهد داشت. باید دید که با نزدیک شدن مهلت جدید تعیین شده برای مذاکرات هسته ای در ماه نوامبر، آیا باز هم امکان تمدید گفتگوها وجود دارد و اگر پاسخ مثبت است، چگونه قرار است این کار صورت بگیرد.

دولت حسن روحانی، قطعاً در میان مدت به دنبال تمدید زمان مذاکرات هسته ای خواهد بود. شکستِ مذاکرات، ناکامی بزرگی برای حسن روحانی و میانه روها در ایران است و توانایی آنها را برای اداره امور داخلی کشور کاهش می دهد. از سوی دیگر، شکست یا تمدید مذاکرات هسته ای به نفع تندروها است؛ تمدید گفتگوها نمی تواند تا ابد ادامه پیدا کند و هزینه های سیاسی خواهد داشت. خیلی مسائل نیز به شروط مطرح برای تمدید گفتگوها بستگی خواهد داشت. هر قدر پیشرفت مذاکرات ضعیف تر باشد، تندروها چه در مسئله هسته ای و چه در بازی های سیاسی داخلی بیشتر سود خواهند کرد. از عجایب روزگار این است که روحانی، شعار ایجاد شرایط «برد-برد» را در توافق ایران با آمریکا داده بود، اما اکنون اوضاع به نوعی شرایط برد- برد برای تندروها تبدیل شده است.