ششمین دور مذاکرات هسته ای ایران و گروه 5+1 در وین جهت نهایی کردن توافقنامه هسته ای ژنو وارد مراحل حساسی شده است، در حالی که غربی ها تلاش می کردند نیاز ایران به انرژی هسته ای را در قالب تعداد 4000 تا 5000 سانتریفیوژ اعلام کنند، که نه تنها نیاز کشورمان را فقط در حد تحقیقاتی و آزمایشگاهی تأمین می کند نه صنعتی، و حتی با فرسوده شدن سانتریفیوژها و از رده خارج شدن برخی آن ها، توان غنی سازی کشور پائین می آید و طی یک مدت زمان مشخصی از بین می رود، رهبر معظم انقلاب در سخنان 16/4/1393 در جمع مسئولان نظام، با استناد به سخن کارشناسان هسته ای، نیاز کشور را 190000 سو غنی سازی اورانیوم اعلام کردند که یک مبنای مطمئن و قانونی در تأمین نیاز واقعی ایران به سوخت هسته ای ایجاد می کند. این موضوع محاسبات غرب جهت ایجاد انحراف در نیاز هسته ای قانونی کشورمان را به هم ریخت و مذاکرات را وارد فضای دیگری ساخت.

محمدحسین آصفری، نماینده محترم مجلس شورای اسلامی و عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس این موضوع را بیشتر تشریح می کنند:

اعلام رهبرمعظم انقلاب مبنی بر نیاز کشور به 190 هزارسو غنی سازی اورانیوم تا چه اندازه محاسبات غرب جهت انحراف در برنامه صلح آمیز هسته ایی کشورمان را از بین برد؟

 مقام معظم رهبری با آن درایت، بینش و آگاهی که دارند همیشه زمانی که موضعی را درباره استراتژی کلان نظام مطرح کرده اند سبب شده که دشمنان نظام بایکوت شوند و متوجه شوند که نظام و انقلاب ما دارای یک رهبر با درایت و با بصیرت است و طرف مقابل نمی تواند سر ملت ایران کلاه بگذارند و جلو برنامه ها و اهداف ملت ایران را بگیرند .

زمانی مقام معظم رهبری این موضع گیری را  - یعنی نیاز کشور به 190هزارسو اورانیوم غنی شده - مطرح کردند که در مذاکرات صحبت از 4000 و 5000 سانتریفیوژ بود و زمانی که رهبری موضع گیری فوق را اعلام کردند، مذاکرات در حال شکل گیری بود و دشمن همه برنامه های خودش را معطوف به این کرده بود که انرژی هسته ایی ما را یک موضوع فانتزی و آزمایشگاهی قلمداد کند و در این وضعیت بیش از 3000 تا 4000 سانتریفیوژ ایران نداشته باشد، اما با موضع گیری مقام معظم رهبری دشمن متوجه شد که ما نه این که بخواهیم خلاف معاهدات ان پی تی عمل کنیم، بلکه انرژی هسته ایی را یک نوع قانون می دانیم و موضوع هسته ایی ما در سطح صنعت هسته ایی است و لذا بنا بر نیازی که کشور ما دارد، طرف مقابل برای راه اندازی سانتریفیوژها - حالا چه سانتریفیوژهای نسل قدیم و چه نسل جدید- با همان 190 هزار سو غنی سازی اورانیوم ، بایستی موافقت کند.

این موضع گیری رهبری یک نقشه راه برای تیم مذاکره کننده ما قلمداد شد و سبب شد که دشمن متوجه شود که نمی تواند با فشار و تحریم ما را از حق قانونی خودمان محروم کند. این موضوع سبب شد که طرف مقابل دستپاچه شود و وزرای خارجه  خود را سریع به وین فرا بخواند تا دیدگاه و سیاست های ایران را متوجه شوند که نمی توانند جلو حقوق هسته ای ایران را بگیرند.

طرف غربی تا چه اندازه مسئله 190 هزار سو را خواهد پذیرفت؟ یعنی آیا طرف مقابل حاضر به گرفتن تصمیمات سخت است یا خیر؟

 به نظر من این موضوع (برای طرف مقابل ) تصمیم سختی نیست. وقتی که برای دنیا ثابت شده که جمهوری اسلامی ایران دنبال انرژی صلح آمیز است، مطرح کردن تصمیم سخت به نظر من کار تبلیغاتی است که غربی ها انجام می دهند، چرا که جمهوری اسلامی ایران دنبال حقوق قانونی خودش است و برای حقوق قانونی خودش هم تعهدات و الزاماتی داده که بار دیگر در همین 6 ماه گذشته خودش را نشان داد و ثابت شد که ایران پایبند به توافق نامه و تعهدات خودش است.

امروز طرف مقابل باید متوجه باشند که با موضوع گیری که مقام معظم رهبری اعلام کردند، دو راه بیشتر پیش رو ندارند: 1) موضوع 190 هزار سو غنی سازی اورانیوم را بپذیرند و قبول کنند. 2) فشار خودشان را نسبت به ملت ایران ادامه دهند و در این زمینه باید گفت که اگر با فشار می توانستند به راهی برسند در این چند سال تحریم ها به جایی رسیده بودند و لذا این یک راه بیهوده است. بنابراین راه سومی برای طرف مقابل وجود ندارد.

اگر غرب این شرایط را نپذیرد نظام جمهوری اسلامی ایران چه تصمیمی می گیرد؟

اگر طرف مقابل نپذیرد مطمئنا ما در چارچوب همان معاهدات ان پی تی فعالیت هسته ایی خودمان را ادامه می دهیم و با سرعت بیشتری پیش خواهیم رفت و نسبت به حقوق خودمان در غنی سازی هیچ وقت عقب نشینی نخواهیم کرد و مطمئنا بازنده این بازی طرف مقابل خواهد بود نه ما، چرا که ما به دنبال شفاف سازی و اعتمادسازی بودیم و در این شفاف سازی و اعتمادسازی همه نوع همکاری با طرف مقابل داشته و خواهیم داشت، به شرط این که طرف مقابل جلوی حقوق قانونی ملت ایران را سد نکند.