«خانه‏مان را که تحویل نمی‏دهند هیچ، هر بار یک چیزی هم بارمان می‏کنند!»، «احترام به ارباب رجوع یعنی حرف مفت!»، «کاش یک ذره هم که شده به خاطر بدعهدی‏هایشان شرمنده بودند»، «از این همه دروغ خسته شده‏ایم»، «جناب آخوندی! چند روزی مثل ما زندگی کند، فقط چند روز، ممنون می‌شوم»، «آدمِ سیر از گرسنه خبر ندارد. آقایان مسئول هم از بدبختی‌های ما خبر ندارند، 4 ساله که عقد کردم و تمام داشته‌ها و نداشته‌هایم را برای مسکن مهر به‌امید تحویل 18ماهه نه 5ساله واریز کردم»، «همسرم حتی حاضر است در خانه نیمه‌کاره هم زندگی کند ولی لااقل به پدر و مادرش بگوید "من خانه خودم نشستم"» و...

مردم دیگر باید چگونه حرفشان را بگویند و کجا باید فریاد بزنند؟ کاش لااقل بی‏ کفایتی و بدعهدی با ادب آقای وزیر همراه می‏بود نه با نیش و کنایه‏ ها و سربالا جواب دادن‏ ها. مردم می‏پرسند آیا در جمهوری اسلامی احترام به ارباب رجوع فقط در حد همان کاغذهایی که روی دیوار اداره‏ها نصب می‏کنند موضوعیت دارد و آیا نباید وزیر دولت شأن مردم مستضعف را بشناسد؟ آیا نباید وزیر مملکت به خاطر این همه بدقولی و بدعهدی و امروز و فردا کردن مؤاخذه شود؟ پس مجلس به چه دردی می‏خورد و چه خاصیتی دارد؟

دولتِ قبل حجم بالایی از پروژه مسکن مهر را پیش برده بود. حدود 2 میلیون و 120 هزار واحد مسکن روستایی پیش‏بینی شده بود که از این تعداد 1 میلیون و 600 هزار واحد آن در دولت قبل به اتمام رسید و کار 500 هزار واحد با پیشرفت 30 درصد به دولت یازدهم کشیده شد. در شهرها نیز اعم از شهرهای زیر 25 هزار نفر و بالای آن، 2 میلیون و 180 هزار واحد مسکن مهر پیش‏بینی شده بود که از این تعداد یک میلیون و 180 هزار واحد آن افتتاح شد و تنها یک میلیون مسکن البته با پیشرفت 70 درصد برای تکمیل به دولت یازدهم واگذار شد.

دولتمردان اما به جای آنکه عزمی جدی برای پیشبرد پروژه‏ها داشته باشند، هر بار به جای ارائه‏ی گزارش عملکرد به مردم، یا وعده دادند یا گذشتگان را به باد انتقاد گرفتند. کار به جایی رسید که رهبرانقلاب نیز صراحتاً در این خصوص تذکر دادند. ایشان شهریورماه 93 تأکید کردند:«اگر احتمالاً با اصل طرح مسکن مهر و یا نحوه‏ی تزریق اعتبارهای بانکی به آن مخالفتی وجود دارد، اما این را هم بدانیم که اکنون چند میلیون نفر چشم انتظار تکمیل مسکن مهر هستند و باید این کار به طور جدی پیگیری شود و به اتمام برسد.»

با این همه کم‏کاری‏ها ادامه داشت و اظهارات عجیب و غریب دولتمردان نیز. آخوندی طرح مسکن مهر را طرحی "پوپولیستی"، "فاجعه‏آمیز" و "مزخرف" خواند و اردیبهشت 94 این‏گونه آب پاکی را روی دست همه ریخت:«من مسئول مسکن مهر نیستم!» قائم مقام او پا را از این فراتر گذاشت و افزود:«مردم هم یکی از معضلات ما هستند!»

عملکرد دولت در مسئله مسکن با شعارهایی که برای خروج از رکود داده می‏شد نیز تناقض داشت. وضعیت به گونه‏ای بود که حتی کمیسیون عمران مجلس طی گزارشی رسمی این مسئله را گوشزد کرد: «تعلل و کم‌کاری موجود در بخش مسکن موجب تعمیق رکودی بی‌سابقه در بخش مسکن شده است. به گونه‌ای که تعداد پروانه‌های ساختمانی صادر شده در تابستان ۹۳ (آخرین آمار منتشر شده) نسبت به مدت مشابه سال قبل، به یک سوم تقلیل یافته است. رکود موجود در بخش مسکن و کاهش شدید پروانه‌های ساختمانی طی دو سال گذشته و ادامه روند کنونی سبب خواهد شد تا طی سال‌های آتی میان عرضه و تقاضا شکاف جدی‌ای بوجود آید و این امر در نهایت منجر به افزایش قیمت مسکن و فشار مضاعف بر اقشار مستضعف جامعه خواهد شد. این رکود، صنایع مرتبط با مسکن و اقتصاد ملی را نیز متأثر کرده است. به نحوی که شاخص گروه سیمان و فولاد در بورس تهران، برای اولین بار طی سال‌های اخیر، در سال ۹۳ روند نزولی به خود گرفته و با سرعتی بیشتر از شاخص کل بورس، کاهش یافته است. در سال ۹۲ تولید سیمان و محصولات فولادی در کشور برای اولین بار طی حداقل ۱۰ سال اخیر، با کاهش مواجه شده است.»

این گزارش همچنین می‏افزود:«این رکود در سال ۹۳ در صنعت سیمان نیز با شدت بیشتری ادامه یافته است. در واقع رکود بخش مسکن، بسیاری از صنایع مرتبط را به محاق رکود برده و حجم بالایی از اقتصاد و اشتغال کشور را به چالش می‌کشد. به عبارت دیگر بخش مسکن که می‌توانست موتوری مولد برای اقتصاد کشور در رویکرد اقتصاد مقاومتی باشد، با سیاست‌های اخیر مسئولان بخش مسکن، خود گرفتار رکود شده و به مثابه وزنه‌ای بر پای اقتصاد کشور عمل می‌کند.»

در چنین شرایطی و در حالی که از یک سو اقتصاد کشور نیاز به تحرکی جدی داشت و از سوی دیگر چشمان مردم منتظر به اتمام رسیدن مسکن مهر بود، هر بار فقط زمان وعده‏های مسئولین تمدید می‏شد و اظهار نظر عجیبی دیگر در خصوص بی‏مسئولیتی نسبت به مسکن مهر یا نقد آن ستون اخبار رسانه‏ها را پُر می‏کرد. جدول زیر تاریخ‏هایی را نشان می‏دهد که مسئولین مربوطه برای پایان پروژه مسکن مهر از سال 93 تا کنون اعلام کرده‏اند:

تاریخ

گوینده

زمان تعیین شده برای تکمیل مسکن مهر

وعــده

18/3/93

عباس آخوندی

(وزیر راه و شهرسازی)

سال 1394

ما می‌خواهیم طرح مسکن مهر را حتماً در سال 94 به اتمام برسانیم.

29/5/93

عباس آخوندی

(وزیر راه و شهرسازی)

سال 1394

بخش اعظم مسکن مهر در سال ۹۳ به اتمام می‌رسد و اگر واحدی باقی ماند، در سال ۹۴ به اتمام می‌رسد.

28/10/93

اصغری مهرآبادی

(قائم مقام وزیر در مسکن مهر)

سال 1395

حتی اگر تسهیلات مسکن مهر هم پرداخت شود باز هم نمی‌توان سال آینده را به عنوان سال اتمام پروژه‌ها دانست.

14/6/94

عباس آخوندی

(وزیر راه و شهرسازی)

سال 1395

سعی می کنیم بخش عمده‌ای از واحدهای مسکن مهر را در سال جدید و مابقی را در سال 95 به اتمام برسانیم.

4/5/94

اصغری مهرآبادی

(قائم مقام وزیر در مسکن مهر)

سال 1396

احتمال این‌که پروژه‌ها حتی در سال 1395 هم تمام نشود وجود دارد.

9/6/94

فریبرز واحدی

(مدیرکل راه و شهرسازی استان تهران)

سال 1396

فکر می‌کنم که اتمام یک تعداد از واحدهای مسکن مهر در شهر پردیس به سال 96 کشیده شود.

 

بدعهدی‏ها در روند کمک به مسکن مهر حتی از سوی مسئولین دست‏اندرکار نیز مورد اعتراض قرار می‏گرفت. شهریورماه امسال مدیرعامل شهر جدید پردیس خاطرنشان کرد:«تمام دستگاه‌های خدمات‌رسان و شخص نوبخت رئیس‌سازمان برنامه و بودجه در حضور جهانگیری معاون اول رئیس‌جمهور وعده داده بود ۱۳۰ میلیارد تومان به تکمیل واحدهای مسکن مهر کمک خواهد کرد اما هنوز یک ریال هم پرداخت نشده است!»

جالب آنکه مسئولین با این همه همچنان مسئولیتی را متوجه خود نمی‏دانند. احمد اصغری مهرآبادی قائم مقام وزیر راه و شهرسازی در طرح مسکن مهر تیرماه امسال تأکید کرد:«دولت تمام تلاشش را صرف می‌کند تا ساخت واحدهای بدون مشکل تا پایان امسال به پایان برسد و چنانچه پرونده مسکن مهر بسته نشود، مسؤولیتی متوجه دولت نیست و به وجود نواقص در دیگر بخش‌ها از جمله همکاری نکردن متقاضیان، تعاونی‌ها، حاضر نبودن زیرساخت و... بر می‌گردد.» به این ترتیب به نظر می‏رسد پس از متهم کردن گذشتگان و ناسزاگویی به طرح مسکن مهر، "انداختن تقصیر به گردن دیگران" هم‏چنان به عنوان برگ برنده دولت برای شانه خالی کردن از زیر بار مسکن مهر باقی مانده است. پرسش این است که چرا دولت کمک نمی‏کند تا پروژه‏ها به اتمام برسد و لااقل متقاضیانی که هزینه مربوطه را پرداخت کرده‏اند بتوانند صاحبخانه شوند؟ آیا دولت پول ندارد یا این موضوع برایش مهم نیست؟

شاید این همه به این دلیل بوده و هست که دولت اعتقادی به مسکن مهر نداشته و ندارد و بیش از هر چیز برایش تعیین تکلیف با رقبای سیاسی‏اش واجد اهمیت بوده و هست. کم‏کاری در ماجرای مسکن مهر در حالی صورت می‏پذیرد که به اعتقاد کارشناسان تا ۱۰ سال آینده به ۲۰ میلیون واحد مسکونی نیاز داریم. همچنین دولت در حالی از تزریق نقدینگی به مسکن مهر خودداری کرده که نقدینگی کشور به نحو فزاینده‏ای افزایش یافته است. به عبارت دیگر دولت نه افزایش نقدینگی را توانست مدیریت کند و نه اینکه نقدینگی را به سمت تولید و پشبرد پروژه‏های نیمه‏تمامی چون مسکن مهر سوق دهد. دولت البته با پرداخت تسهیلات به خودروسازان و ورود دستوری در این حوزه نشان داد برای اینکه در کنار خودروسازان قرار بگیرد پول کافی دارد و اینجا دیگر نگران مناسبات اقتصاد آزاد هم نیست! بیچاره مردم!