پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- در بحران اعتباری آمریکا( ٢٠٠٨ تا ٢٠١١)، بانکهایی از طرف فدرال رزرو کمک دریافت می کردند که :

١- مدیریت خود را مطابق منویات فدرال رزرو، اصلاح کنند. یعنی دقیقا کارشناسان فدرال رزرو در جلسه هیئت مدیره بانک حاضر می شدند و به آن دستور می دانند باید چه تصمیمی بگیرد.

٢- دارایی های بد خود را ولو زیر قیمت بفروشند. گلدمن ساکس یک تریلیون دلاردارایی بد خود را زیر قیمت فروخت. 

در بحران اعتباری ایران(١٣٩١ تا کنون) عملا بانکهایی مشمول کمک بانک مرکزی شدند که: 

١- بدترین مدیریت را داشتند و حاضر به اجرای هیچ یک از قواعد بانک مرکزی نبودند.

٢- نه تنها دارایی های بد خود را به زور در ترازنامه نگه می داشتند بلکه به دستور سهامدار ارشد، دارایی های بنجل او را هم می خریدند.

این تفاوت های بنیادی، البته همه تقصیر وزارت ورزش است!

بی انضباط ترین دولت

جناب روحانی، دولت را با یکصد  هزار میلیارد تومان بدهی دولت و شرکت های دولتی به بانکها و بانک مرکزی تحویل گرفتند. در پایان مرداد سال ٩٥ و تنها بعد از سه سال این عدد به ٢٦٤ هزار میلیارد تومان رسیده است. یعنی بدهی ای که به دوش دولت بعدی انداخته می شود، مع الأسف تا اینجا ٢.٦ برابر مرداد ٩٢ است. 

دریغ از ذره ای صرفه جویی و منضبط کردن  بودجه جاری، دریغ از ذره ای وطنخواهی در دولت و مجلس در محدود سازی مخارج بیهوده...

مریض در حال اغما

بانک جایی است که از مردم سپرده می گیرد با سپرده کار می کند، سود بدست آمده را بین خود و مردم تقسیم می کند. منطقا سپرده بیشتر فرصتی است برای بانک با مدیریت خوب تا سود بیشتری برای خودش بدست آورد.

در سال ٩٣ بانکها ٨٠٠ هزار میلیارد تومان سپرده گرفته بودند و در سال ٩٤ این رقم به ١ تریلیون تومان افزایش یافت. در سال ٩٣ بانکها ٥هزار میلیارد تومان سود خالص داشتند و در سال ٩٤ دو هزار میلیارد تومان ضرر خالص!

اکنون، بانکها در ایران با سپرده کار نمی کنند، بدهی گذشته را می پوشانند، بدهی امروز را هم، تا فرداخدا کریم است!

وضع بانکها درست مثل مریض در حال اغمایی است که با دستگاه تنفس مصنوعی در ریه هایش هوا می دمند. مریض فقط زنده است اما از این هوا جز زنده ماندن بهره ای نمی برد.

مریض در حال اغما یا به احتمال بالایی می میرد یا با شوک یا معجزه نجات می یابد.

دولتمردان ما که أهل شوک نیستند، مگر آن که خدا معجزه ای بفرستد.