میثم مهدیار نوشت: از شروع سرمایه‌گذاری و سیاست‌گذاری معطوف به توسعه فناوری نانو بیش از 10 سال می‌گذرد، تجربه‌ای که دستاوردهای مدیریتی و سیاست‌گذارانه آن به اندازه توسعه فناوری نانو قابل اعتنا و ارزشمند است و چه بسا تکیه‌گاهی برای دیگر حوزه‌های علمی و فناوری باشد. در ابتدای کار آنان که به روش‌های متداول مدیریتی و تربیتی در حوزه‌های علم و تکنولوژی خو کرده بودند کمتر چنین موفقیتی را انتظار داشتند چرا که به زعم آنان برای توسعه فناوری به گونه‌ای که حالا درباره نانو شاهد آن هستیم، نیازمندیم به زیرساخت‌های متعددی برای ترویج و توسعه علم و فناوری و تربیت نیروی متخصص -که زمان و هزینه زیادی می‌طلبد- اما تجربه مدیران و سیاست‌گذاران توسعه‌نانو نشان داد که با تغییر نگرش و گرایش‌ها، آشنایی با ادبیات مدیریت فناوری و خلاقیت در آن، می‌توان از سیاست‌های محافظه‌کارانه و سنتی فاصله گرفت و هدف‌های دور از دسترس را ممکن کرد.

حالا پشتوانه نظری و اجرایی تجربه نانو به عنوان یک تجربه موفق در توسعه، باید مورد مطالعه قرار گیرد و این سیاست‌گذاری و مدیریت منسجم و ارزشمند چون الگویی برای دیگر حوزه‌های علمی و فناوری‌های نو باشد. با چنین هدف و دغدغه‌ای مکتوبات ارزشمندی که حاصل مصاحبه و گفت‌و‌گو با دانشمندان و پژوهشگران، مدیران توسعه نانوست، فراهم شده که منبع پژوهشی غنی و کارآمدی محسوب می‌شود و این فرصت ارزشمند را برای طرح‌ریزی الگویی جامع بر اساس آن را در اختیار قرار می‌دهد.

از این جهت نیازمندیم تا تاریخ شفاهی نانو در ایران تدوین شود و با تحلیل محتوای کیفی این تجربیات الگوهایی خرد و کلان از مدیریت و سیاست‌گذاری دانش‌ها و فناوری‌ها در ایران تمهید کنیم. بررسی مساله مدیریت جهادی در شکل‌گیری نانو در این مجال جز به صورت موجز و اشاراتی چند امکان‌پذیر نیست ولی قبل از آن بهتر است تصویری از وضعیت نانو در ایران برسازیم.

وضع‌شناسی فعلی نانو در ایران

فناوری نانو یا نانوتکنولوژی رشته‌ای از دانش کاربردی و فناوری است که جستارهای گسترده‌ای را پوشش می‌دهد. موضوع اصلی آن نیز مهار ماده یا دستگاه‌هایی در ابعاد کمتر از یک میکرومتر، معمولاً حدود یک تا ۱۰۰ نانو متر است. در واقع نانو تکنولوژی فهم و به کارگیری خواص جدیدی از مواد و سیستم‌هایی در این ابعاد است که اثرات فیزیکی جدیدی -عمدتاً متأثر از غلبه خواص کوانتومی بر خواص کلاسیک- از خود نشان می‌دهند. از این رو نانوفناوری یک دانش به شدت میان‌رشته‌ای است و به رشته‌هایی چون فیزیک کاربردی، مهندسی مواد، ابزارهای نیم رسانا، شیمی ابرمولکول و حتی مهندسی مکانیک، مهندسی برق و مهندسی شیمی نیز مربوط می‌شود.

نخستین جرقه‌های ظهور این فناوری در سال ۱۳۸۰ در نهاد ریاست جمهوری زده شد و ستاد ویژه توسعه فناوری نانو در سال ۱۳۸۲ شکل گرفت. توسعه فناوری نانو با رویکردی نظام‌مند در این ستاد پیگیری شد و در سال ۱۳۸۴ سند راهبردی توسعه فناوری نانو به تصویب هیات وزیران دولت وقت رسید.

براساس این سند، توسعه فناوری نانو باید موجب «تولید ثروت و ارتقای کیفیت زندگی مردم» شود و جمهوری اسلامی ایران باید تا سال ۱۳۹۳، به رتبه پانزدهم دنیا در شاخص‌های علم، فناوری و اقتصاد نانو دست یابد.

 تا سال 92 در حوزه ترویج نانوفناوری اقدامات بسیاری صورت گرفت که ماحصل آن ایجاد ۱۰۴ مرکز علمی به پژوهش در زمینه فناوری نانو، ایجاد مقطع دکتری در بیش از ۱۵ دانشگاه و نیز کارشناسی ارشد در ۳۴ دانشگاه در گرایش‌های مختلف فناوری نانو وتالیف حدود ۱۵۲۰۰ پایان‌نامه تحصیلات تکمیلی در حوزه نانو بوده است.

از نزدیک به پایان سال 1394، بالغ بر 15‌ هزار کارشناس ارشد و بیش از سه‌هزار دانش آموخته یا دانشجوی دکتری، 2300 عضو هیات علمی و بیش از نود مرکز مرتبط با فناوری نانو در ایران فعالیت دارند.

 ایران در سال ۲۰۱۳ تعداد ۱۲ پتنت تأییدشده نانو داشته که در اداره ثبت اختراع آمریکا به ثبت رسیده‌است و ایران از این نظر در سال ۲۰۱۳ در رتبه سی‌ام جهان قرار گرفت.  تا پایان سال ۲۰۱۳ نیز محققان کشورمان توانسته‌اند با انتشار ۴۱۷۵ مقاله ISI و اختصاص حدود چهار درصد از تولیدات علمی دنیا در زمینه فناوری نانو به خود، جایگاه هشتم دنیا را در این زمینه برای ایران کسب کنند.

در میان کشورهای اسلامی نیز، از سال ۱۳۸۵ رتبه نخست در اختیار محققان کشورمان است و ایران به تنهایی بیش از ۴۳ درصد از تولید علوم نانویی کشورهای اسلامی را در اختیار دارد.

بر اساس داده‌های بانک اطلاعاتی استت نانو در سال 2015 تعداد 130 هزار و 623 مقاله در حوزه فناوری نانو به چاپ رسیده که 6/1 درصد نسبت به سال 2014 درصد رشد داشته است و به طور کلی، مقالات با موضوع فناوری نانو 6/9 درصد از کل مقالات سال 2015 را به خود اختصاص داده است. بانک اطلاعاتی استت نانو اعلام کرد: جمهوری اسلامی ایران با انتشار 6 هزار و 160 مقاله در حوزه فناوری نانو در سال 2015، رتبه هفتم جهان در حوزه تولید علم نانو را به دست آورد و از فرانسه، انگلیس و روسیه پیشی گرفت.

 مدیریت جهادی در نانو

دستاوردهای توسعه فناوری نانو برای کشورمان البته بسیار مهم‌تر و وسیع‌تر از تولید چند نوع نانوپودر یا تأسیس چند شرکت تولیدکننده محصولات نانو یا تولید چند هزار مقاله است. آنچه توسعه فناوری نانو در ایران را حائز اهمیت بیشتری می‌سازد، درس‌هایی‌اند که کشور از تجربه توسعه این فناوری می‌آموزد؛ درس‌هایی که چه بسا مهم‌تر از نتایج بهره‌گیری از فناوری نانو هستند. اگر نکاتی را که در مسیر توسعه این فناوری فراگرفته‌ایم، دریابیم و تعمیم دهیم، می‌توانیم به نتایج بزرگ‌تر و دستاوردهای ارزشمندتری برسیم. تجربه توسعه فناوری نانو به‌طور عملی به ما می‌آموزد که چگونه می‌توان با برنامه‌ریزی مناسب در هر مسیری رشد کرد؛ البته نه فقط برنامه‌ریزی روی کاغذ، بلکه برنامه‌ریزی همراه با اقدام و عمل و ساختاری مناسب برای راهبری برنامه. همانطور که اشاره شد عوامل مختلفی در شکل‌گیری نانو در ایران سهم داشتند ولی به نظر نگارنده مهم‌ترین مؤلفه را باید به سهم مدیران جهادی این حوزه اختصاص داد که در اینجا فقط برخی از عناصر فکری و عملکردی آنان را به اجمال مرور می‌کنیم.

مدیر نه متخصص!

نخست اینکه در سال‌های ابتدایی دهه 80 و از دل دفتر همکاری‌های فناوری رییس‌جمهوری «ستاد نانو» با اراده برخی از همکاران این دفتر که از رزمندگان سابق بودند ولی بعد از جنگ دغدغه توسعه فناوری و تکنولوژی و بی نیازی از خارج از کشور را داشتند در حال شکل‌گیری بود. در آن زمان به‌رغم نظر و خواست و اراده برخی از مسوولان تصمیم‌گیر و تأثیر‌گذار در حوزه علم و پژوهش در ایران، از جمله معاون پژوهشی وزارت علوم، برای اولین‌بار بود که مأموریت توسعه فناوری به کسانی سپرده شد که متخصص آن حوزه از فناوری نبودند، اما مدیریت فناوری را درک می‌کردند و در زمینه انتقال و توسعه آن تجربه داشتند. به عبارت دیگر، توسعه فناوری نانو یک تجربه عینی شد که به مدیران سیاسی و مدیران علمی و فعالان پژوهشی کشور نشان داد که مدیریت یک فناوری و توسعه آن، خود مستلزم تخصص و دانش دیگری است که لزوماً در میان پژوهشگران و متخصصان آن فناوری یافت نمی‌شود.

خلاقیت و هوش ساختاری

عاملیت‌های اولیه شکل‌دهی به گفتمان نانو علاوه بر اینکه نگاه مدیریتی جامعی به مساله فناوری داشتند از هوشمندی ویژه‌ای برای ساختارسازی در این امر برخوردار بودند. اینکه چرا «ستاد نانو» و نه مثلاً شورای‌عالی نانو و مرکز نانو ... انتخاب شد، خود داستان جالبی دارد. در حقیقت واژه «ستاد» برای هماهنگی کارهای بین‌بخشی به‌‌کار می‌رفت. ستادهای موجود در کشور بررسی شدند و نقاط قوت و ضعف ستاد و شورای عالی به دقت مورد توجه قرار گرفتند. ساختار قانونی ستاد و شورای عالی مشابه بود، با این تفاوت کلیدی که طبق قانون اساسی، امکان تغییر یا انحلال «شورای عالی» توسط رییس‌جمهور وجود دارد؛ یعنی رییس‌جمهور می‌تواند اختیارات خود را به یک شورای عالی تفویض کند و بعداً در صورت صلاحدید، آن اختیارات را پس بگیرد؛ اما درباره ستاد، چنین محدودیتی وجود نداشت و در نتیجه، احتمال تغییر مسیر ستاد با تغییر دولت‌ها کاهش می‌یافت.  با بررسی جمیع شرایط، چارچوب قانونی «ستاد» برای فعالیت برگزیده شد. علاوه بر آن، به این دلیل که لازم بود ستاد نانو اختیاراتی ویژه داشته باشد، کلمه «ویژه» نیز به‌نام ستاد اضافه و بدین ترتیب، نام «ستاد ویژه توسعه فناوری نانو» ساخته شد. انتخاب هویت قانونی مناسب هنگامی اهمیت خود را نشان داد که وقتی برخی شوراهای عالی در دولت نهم منحل شدند، ستاد ویژه توسعه فناوری نانو به جای خود باقی ماند.

سند نویسی هوشمندانه

عاملیت‌های اولیه به این نتیجه رسیده بودند که توسعه فناوری نانو در کشورمان نیازمند یک «برنامه و سند ملی» است و مشارکت دستگاه‌های گوناگون را می‌طلبد. از همان زمان بود که دفتر همکاری‌های فناورانه ریاست جمهوری در صدد تهیه چنین برنامه‌ای برآمد تا بخش‌های مختلف کشور را درگیر فرآیند توسعه فناوری نانو کند. کارکرد عمومی و اولیه سند این بود که یک چشم‌انداز مشترک در اختیار همه دست‌اندرکاران، نقش‌آفرینان و ذی‌نفعان قرار دهد، تصویری مشترک که الهام‌بخش باشد و بتوانند انتظارات از فعالیت در حوزه مربوط را مشخص کند.

یکی دیگر از مهم‌ترین کارکردهای تدوین سند، کسب مشروعیت قانونی برای فعالیت‌های ستاد بود. تصویب «سند راهبرد آینده» باعث شد که فعالیت‌های ستاد نانو شکل قانونی پیدا کند و دستگاه‌ها نسبت به اهداف آن تعهد داشته باشند. اگر پشتوانه قانونی برنامه‌های ستاد نانو صرفاً متکی به دستور رییس‌جمهور بود، امکان داشت تلاش‌ها با تغییر رییس‌جمهور متوقف شوند؛ اما سند راهبرد آینده، مصوبه هیات دولت را کسب کرده بود و تا زمانی که دولت مصوبه دیگری را تصویب نکند، مصوبه پیشین دارای اعتبار بوده و هست. البته سند راهبرد 10‌ساله توسعه فناوری نانو در ایران که به «سند راهبرد آینده» موسوم است، فقط بخشی از فرآیند توسعه فناوری نانو در کشورمان طی سال‌های 1384 تا 1393 محسوب می‌شود و نه هدف یا خروجی آن.

هماهنگ‌کننده و نه ذینفع!

یکی از سیاست‌های علنی ستاد نانو از ابتدای تأسیس آن بوده و هست که اعضای ستاد و شورای هماهنگی برای یک حرکت ملی گرد هم جمع شده‌اند و نهاد یا وزارتخانه خود را نمایندگی نمی‌کنند. همه توافق دارند که ستاد نانو محل سهم‌خواهی برای دستگاه‌ها نباشد. در نتیجه، به جای آنکه هرکس در پی جذب بودجه بیشتر و تأمین منافع برای دستگاه متبوع خود باشد، همگان برای پیاده‌سازی یک تفکر و شکل دادن یک حرکت ملی اجماع کرده‌اند. بدین ترتیب، علایق واگرا به سوی این تفکر همگرا شد که می‌خواهیم «کاری برای کل کشور» انجام شود.

هدف‌گذاری عینی و متعهدانه

از نظر تشکیل‌دهندگان اولیه ستاد، بودجه‌ها باید به طرح‌هایی تخصیص می‌یافتند که به «اولویت‌های کشور» مربوط باشند و از این جهت نانو باید به زندگی مردم کشورش «متعهد» می‌بود. از همین جهت هدف اصلی سند راهبرد آینده «تولید ثروت و ارتقاء کیفیت زندگی مردم» در نظر گرفته شد. البته آنها توجه داشتند که این شعار آرمانی پیچیده بودکه بیان آن در قالب اهداف متعین به سادگی ممکن نبود. از همین رو شاخص «کسب جایگاهی بین 15 کشور برتر جهان در فناوری نانو» را به عنوان یک هدف متعین‌تر نیز ذیل آن انتخاب کردند چون که می‌توانستند مرتباً آن را اندازه‌گیری کنند و البته به این هدف رسیدند.

توجه به محصول و فرایند

توجه به چرخه کامل از ایده تا تولید شاید مهمترین راهبرد فناوری نانو در ایران بوده است. خیلی‌ها تلقی‌شان از توسعه نانو توسعه زیرساخت‌های آموزشی و پژوهشی صرف بود ولی در سند راهبرد آینده زنجیره‌ای شامل صنعت و تولید محصول، ثبت مالکیت فکری و سایر زیرساخت‌ها برای یک حوزه علم و فناوری مد نظر قرار گرفته بود. در نگاه آنها پرداختن به هر موضوع مرتبط باید از ابتدا تا انتها مدنظر قرار گیرد. موضوعات نباید به نحوی سطحی بررسی شوند و همه جوانب مربوط به آنها باید دیده و بررسی شوند. فعالیت‌های ترویجی، زیرساخت‌های قانونی مورد نیاز، موانع کار و همه عوامل مؤثر در هر موضوع باید پیش‌بینی شوند. برای پرداختن به نانو باید به همه اجزای زنجیره تولید ایده تا بازار پرداخت. به عبارت دیگر، آموزش، پژوهش و تولید علم، پرورش نیروهای انسانی و تولید محصول و تجاری‌سازی همگی باید مورد توجه قرار گیرند.

بینش پسا استعماری

 تجربه مدیران ستاد نانو از فعالیت در دفتر همکاری‌های فناوری به آنها آموخته بود که به سیاست‌های استعماری بین‌اللملی و انحصارطلبانه کشورهای صنعتی توجه داشته باشند. آنها می‌دانستند که کشورهای توسعه‌یافته از استانداردها به عنوان حربه‌ای برای حذف رقبا استفاده می‌کنند. به محض اینکه کشوری از کشورهای جهان سوم وارد عرصه یک فناوری نوظهور شود، کشورهای غربی سطح استانداردها را بالا می‌برند تا کشورهای دیگر نتوانند با آنها رقابت کنند. استاندارد، علاوه بر ابزاری برای تضمین کیفیت و مرغوبیت، فیلتری برای حذف جهان سوم از بازار رقابت‌هاست. استاندارد ماهیتاً پدیده بدی نیست، اما زمان و نحوه اعلام آن اهمیت دارد. در واقع، بالا بردن سطح استانداردها یکی از سیاست‌های حمایتی کشورهای توسعه‌یافته از صنایع خودشان است. با این حال، بالا بردن سطح استاندارد برای تولیدکنندگان این کشورها نیز هزینه ایجاد می‌کند؛ بنابراین، تا زمانی که کشورهایی مانند ایران اعلام حضور نکرده‌اند، استانداردهای موجود کافی است و سخت‌گیری نمی‌شود، اما همین که متوجه می‌شوند کشوری مانند ایران هم وارد میدان رقابت شده است، استاندارد بالاتری وضع می‌کنند که فقط صنایع خودشان توانایی رسیدن به آن را داشته باشند.  این واقعیت عاملیت‌های ابتدایی ستاد نانو را به این جمع‌بندی رساند که برای تثبیت موقعیت کشور در عرصه رقابت بین‌المللی، باید در شکل‌گیری استانداردهای جهانی حضور تعیین‌کننده داشت.

ایمان و اخلاص

مهم‌ترین عامل شکل‌گیری و تداوم و بسط نانو ایمان و اخلاص پایه‌گذاران و مجریان ستاد نانو بوده است. یک از همراهان ستاد در این‌باره می‌گوید: یکی از عوامل موفقیت ستاد توسعه فناوری نانو این بود که همه عاشقانه پای توسعه فناوری نانو ایستاده بودند و دوستی‌های عمیقی حول این ایستادگی شکل گرفته بودند.   شاید اگر به برخی از جوانان فعال در ستاد توسعه فناوری نانو مقام وزارت صنایع را هم پیشنهاد می‌کردند، آن را نمی‌پذیرفتند؛ چرا که دوست داشتند فناوری نانو را در کشور توسعه دهند و در آن مشارکت داشته باشند تا به ثمر رسیدن این تلاش‌ها را با چشم خود ببینند.