پارس: در شرایطی پای سال ۹۲ به زندگی مردم باز شد که کارگران با افزایش ۲۵ درصدی حقوق باید ماهانه ۴۸۷ هزار تومان درآمد داشته باشند که با این مبلغ به نظر باید سعی در زنده مانده داشت تا زندگی کردن.

به گزارش خبرنگار اجتماعی پ ارس ، کارگران در هر جامعه ای از آسیب پذیرترین جوامع محسوب می شوند و به نظر تمامی فعل و انفعالات تورمی کشورها بیشترین تاثیر را در قشر کارگری می گذارد.

گران شدن مایحتاج زندگی و افزایش اثرات تورمی بیشترین آسیب و درد را بر دل و جان کارگران ثبت می کند تا افرادی که گران شدن یا نشدن قوت زندگی تاثیری بر نحوه و تعداد خریدهای آنها ندارد.

شاید با نزدیک شدن به پایان هر سال هیچ کارگری آرزوی ورود به سال جدید را نداشته باشد؛ زیرا خرید شب عید، عدم پرداخت همان مبالغ ناچیز بابت حقوق و عیدی، عدم امنیت شغلی برای ورود به سال جدید و بسیاری دیگر از مشکلات که برای قشر مرفح جامعه سرشار از لذت، شادی و نشاط است.

در سال ۹۱ که گذشت حداقل دستمزد کارگران برای هر ماه حدود ۴۰۰ هزار تومان بود؛ این رقم در سال ۹۲ در شورای عالی کار با ۲۵ درصد افزایش به ۴۸۷ هزار و ۱۲۵ تومان رسید.

در شرایط کنونی که میزان تورم در کشور حول ۳۰ درصد می چرخد و اینکه هرروز اخباری مبنی بر افزایش قیمت ها و… می شنویم، با در نظر گرفتن اینکه در سال ۹۱ بارها و بارها پرداخت حقوق ها به تعویق افتاد و گذشته از آنکه امنیتی هم از نظر شغلی در این وضعیت وجود ندارد، باز هم کارگران در معرض آسیب های اجتماعی هستند.

وضعیت معیشتی امروز یکی از مهمترین مساله هایی است که کارگران به دنبال آن هستند زیرا تهیه و تدارک قوت خانوار برای سیر کردن شکم افراد خانواده در وهله نخست اهمیت برای آنها قرار دارد.

سوال اینجاست که با این حداقل دستمزدها و گرانی ها چه مواد غذایی در سبد خانوار کارگری قرار می گیرد؟

یک وعده غذای گرم چقدر آب می خورد؟

با ۴۸۰ هزار تومان ماهانه چند وعده مرغ می توان خورد؟

به عنوان نمونه اگر یک خانواده چهارنفری بخواهند با حداقل دستمزدی که برای آنها در سال ۹۲ در نظر گرفته شده زندگی کنند، چند وعده مرغ، گوشت و… می توانند استفاده کنند.

مرغ در روزهای منتهی با سال ۹۲ هر کیلو حدود ۴۰۰۰ هزار تومان بود. با در نظر گرفتن اینکه هر مرغ ۳ کیلوگرم وزن داشته باشد، یک مرغ ۱۲ هزار تومان هزینه نیاز دارد. حال این یک عدد مرغ برای یک خانوار چهار نفری شاید یک وعده غذایی باشد.

اگر همین مرغ را به عنوان نمونه برای قوت غذایی هر روز یک خانوار چهار نفره در نظر بگیریم، ۳۰ عدد مرغ با احتساب کیلویی ۴۰۰۰ هزار تومان و هر روز ۳ کیلو، چیزی حدود ۳۶۰ هزار تومان هزینه نیاز دارد.

حال به سراغ برنج می رویم. اگر به طور متوسط قیمت هر کیلو برنج ایرانی حدود ۵۰۰۰ هزار تومان باشد به عنوان نمونه هر وعده یک خانوار چهار نفری یک کیلوگرم برنج نیاز دارد. یعنی برای ۲ وعده ۲ کیلوگرم برنج.

اگر این محصول غذایی را یک خانواده کارگری در ماه مداوم مصرف کند چیزی حدود ۳۰۰ هزار تومان هزینه نیاز دارد.

این محاسبات بدان معناست که میل کردن یک وعده مرغ به همراه پلو برای یک خانواده چهار نفری در ماه ۶۶۰ هزار تومان رقم می خورد.

حال به سراغ املت خودمان یا همان گوجه و تخم مرغ می رویم.

با ۴۸۰ هزار تومان چند وعده املت می توان خورد؟ یک ماه املت خوردن ۱۴۱ هزار تومان هزینه بر می دارد

حال فرض کنیم همان خانوار ۴ نفری بخواهند در تمام ماه، تنها « گوجه و تخم مرغ» بخورند. با این فرض که به صورت روزانه یک کیلو گوجه فرنگی و ۱۲ عدد تخم مرغ (هر وعده ۴ عدد تخم مرغ - به ازای هر نفر یک عدد) مصرف شود.

هر شانه تخم مرغ به طور متوسط ۷ هزار تومان است، بنابراین قیمت یک عدد تخم مرغ نزدیک به ۲۵۰ تومان و قیمت ۱۲ عدد تخم مرغ ۴ هزار تومان می شود. همچنین یک کیلو گوجه فرنگی را می توان با قیمتی معادل ۱۷۰۰ تومان در بازار تهیه کرد. بنابراین هزینهٔ یک ماه مصرف کردن « املت گوجه» برای یک خانوار ایرانی ۱۴۱ هزار تومان هزینه بر می دارد.

به راستی با این هزینه ها و افزایش قیمت ها، یک کارگر که به طور قطع مستاجر هم هست برای خانواده خود باید چه کار کند؟ اگر بخواهیم به قیمت اجاره بهای منزل هم نظری بیاندازیم دیگر حال و هوای زندگی کردن از سر خواهد رفت.

قیمت های نجومی مسکن و اجاره بها به گونه ای شده که بیشتر درآمد ماهانه یک کارگر را می بلعد.

در کنار تمامی این مشکلات حوادثی که در کمین کارگران است بیشتر آنها را تهدید و در شرایط سخت قرار می دهد.

بر اساس اعلام سازمان پزشکی قانونی که در روز ۲۷ آذرماه جاری منتشر شده است، از کشته شدن یک هزار و ۱۰۱ نفر در جریان حوادث کار در هفت ماه نخست سال ۹۱ خبر داده که این آمار در مقایسه با مدت مشابه سال قبل ۱۲ درصد رشد داشته است.

براساس رتبه بندی سازمان پزشکی قانونی، سقوط از بلندی با ۴۵۶ قربانی، اصابت اجسام سخت با ۲۳۶ قربانی، برق گرفتگی با ۱۷۳ قربانی و سوختگی و کمبود اکسیژن به ترتیب با ۶۴ و ۳۲ قربانی به ترتیب رتبه های اول تا پنجم مرگ آور ترین حوادث حین کار را به خود اختصاص داده اند.

این آمارها نیز نشان می دهد وضعیت کار در کشورمان هر روز بدتر از دیروز می شود و فشار تورم و مشکلات اقتصادی بر دوش کارگران و افراد آسیب پذیر جامعه جای خوش کرده است.