پايگاه خبري تحليلي «پارس»- آذر صدارت - حتما مي دانيد که «اسراف»، به معني افراط، زياده روي و خارج شدن از حد تعادل است و معمولا در زمينه هاي کمّي به کار مي رود. « تبذير» هم به معني اتلاف و هدر دادن است و معمولا در زمينه هاي کيفي استفاده مي شود. مثلا اگر خانمِ يک خانه براي پنج نفر مهمان، پانزده پيمانه برنج بپزد، اسراف است و اگر براي همين پنج نفر، ده مدل غذا درست کند، دچار تبذير شده. درست است که «اسراف» و «تبذير»، فقط در زمينه هاي مادي مثل خوردن و آشاميدن کاربرد ندارد و مي تواند شامل تمام ابعاد زندگي شود ولي از آنجا که اين حوزه، ملموس تر است، اسراف و تبذير در آن بيشتر و پررنگ تر به چشم مي آيد. هميشه خوانده و شنيده ايم که دينِ اسلام، دين تعادل و ميانه روي است و هيچگونه افراط و تفريط را بر نمي تابد و بارها خوانده و شنيده ايم که: نادان را نمي بيني مگر در حالت افراط يا تفريط. اما متاسفانه از آنجا که گاهي در عمل مي لنگيم، اين روزها اسراف و تبذير آنچنان در تار و پود جامعه ريشه دوانده که زياده روي و مصرف گرايي و تجملات و اشرافي گري، به يک ارزش و وسيله اي براي فخرفروشي تبديل شده است. يکي از شکل هاي رايج اين ريخت و پاش ها، که حتي در ميان خانواده هاي مذهبي هم ديده مي شود، ضيافت هاي افطاري اشرافي است؛ يعني متاسفانه اسراف و تبذير به معنويت و مستحبات ما هم وارد شده است و عملي که قرار بوده، باعث خشنودي خدا شود، يک جورهايي دليل دوري ما از رضايت خداوند مهربان شده است. از راه رسيدنِ ماه مبارک رمضان و گرم بودن بساط ضيافت هاي افطاري، بهانه خوبي است براي پرداختن به ابعاد اين موضوع مهم. با ما همراه باشيد.

ثواب افطاری با طعم لاکچری!
پریا خداقلی زاده- تقریبا از وقتی یادمان می‌آید درباره فضائل ماه مبارک رمضان و ثواب‌های بی‌پایان این ماه برای مهمان کردن روزه داران و افطاری دادن شنیده‌ایم. حتی یکی از شیرینی‌های ماه رمضان همین مهمانی دعوت شدن‌ها و رفت و آمدها است. اما این روزها وقتی پای خبرهای بعضی از این مهمانی‌ها می‌نشینیم کمی‌فراتر از یک تعجب معمولی حیرت زده می‌شویم .حیرت از اینکه سرمستی از فخر فروشی و چشم هم چشمی‌حتی تا روزهای تمرین بندگی هم رسیده است.روزگاری نه خیلی دور، جمع شدن همه فامیل به دعوت یکی از بزرگترها برای افطاری ماه رمضان،خیلی ساده تر از این حرف‌ها بود.همان روزهایی که دیگ آش و حلیم و قیمه و شله زرد به کمک همه وسط حیاط خانه برپا می‌شد و خود مهمانان به کمک میزبان می‌آمدند و ثواب سفره افطاری در عطر غذاهای ساده آشنا و خنده‌ها و خاطرات شیرین، پیوند می‌خورد و برای همیشه در یادها خاطره می‌شد. اما این روزها ماجرا کمی‌عوض شده.چه برای آنها که مهمانان سفره افطار دیگران هستند و چه آنها که میزبانی روزه داران را  برعهده گرفته‌اند. دیگر ماجرای ربودن گوی سبقت ثواب افطاری دادن و این حرف‌ها کمی‌کلیشه شده است، این را منوهای عجیب و غریب تالارهای پذیرایی با ارقام نجومی‌می‌گویند.حالا اگر سبقت گرفتنی هم باشد، قطعا در چشم و هم چشمی‌و اشرافی بودن این افطاری‌هاست.البته ناگفته نماند که این روایت را نمی‌توان به همه کسانی که قصد برگزاری مراسم روزه داری دارند تعمیم داد و منظور ما همان کسانی است که سفره‌های پر برکت افطار را با کارناوال اسراف و تجمل اشتباه گرفته‌اند.

افطاري اشرافي1

  افطاری میلیونی شما با گل آرایی رایگان ما
تمام منوهای متنوع و بلند بالای هتل را مسئول تشریفات با همان لبخند عمیق و احترام بی‌پایان، به دستم می‌دهد و در حالی که به طرف در خروج راهنمایی‌ام می‌کند چند بار دیگر تاکید می‌کند که فقط فلان تاریخ و فلان تاریخ فرصت رزرو دارم و اگر زودتر رزرو نکنم همان هم تکمیل می‌شود و چه وچه و .... .نگاهی به منوها می‌اندازم. اولش بین اینکه قیمت‌ها به ریال است یا به تومان مردد می‌مانم .یعنی به ازای هر نفر مهمان افطاری 185 هزار تومان تازه به اضافه 15 درصد مالیات و حق سرویس؟ باورش کمی ‌مشکل است. یعنی برای افطاری دادن به 100 نفر مهمان چیزی نزدیک به 25 میلیون تومان باید پرداخت کرد‌! با صدای مسئول تشریفات از فکر حساب و کتاب بیرون می‌آیم‌. می‌گوید که:«گل آرایی سالن و صندلی‌ها هم بر عهده خودمان است و اگر منوی VIP  را انتخاب کنید علاوه بر یک کیک بزرگ برای روز مراسم به عنوان هدیه،از تخفیف ویژه هم برخوردار می‌شوید البته به شرط اینکه روز مراسم تان پنجشنبه یا جمعه نباشد و تعداد مهمانانتان بالای 300 نفر باشد.

در ضمن فراموش نکنید که مبلغ 5 میلیون تومان هم برای ورودی فلان سالن دریافت می‌شود که این مبلغ بجز هزینه هر نفر برای افطار است.» این پایان ماجرا نیست‌.پیشنهاد می‌دهد برای بهتر شدن مراسم از مداحانی که با خود هتل و سالن‌های ویژه آنها قرارداد دارند، هم استفاده کنیم آن هم با پرداخت مبلغ جداگانه.  

به در خروج می‌رسیم،از راهنمایی‌هایش تشکر می‌کنم و از هتل خارج می‌شوم. باورش کمی‌ مشکل است. مگر می‌شود، این لیست بلند بالا منوی افطار ماه ساده زیستی رمضان باشد!

منوی یکی از سالن‌های معمولی این هتل که به قول خانم مسئول تشریفات، تنها سالن شان است که هنوز ظرفیت رزرو دارد شامل،نان تازه،کره، عسل، مربا،پنیر، سبزی خوردن، مغز گردو،خرما، زولبیا و بامیه،چای، شیر گرم، نسکافه، شله زرد یا شیربرنج یا فرنی، آش رشته یا آش جو یا سوپ جو، باقلا پلو با گوشت بره،زرشک پلو با مرغ،جوجه کباب،کباب لقمه،ته چین مرغ،خوراک زبان، برنج ساده زعفرانی و خورش انتخابی (فسنجان یا قیمه یا قورمه سبزی)، جوجه چینی،لازانیا، پلومکزیکی بامیگو،ماهی قزل آلا یا ماهی شیر (سرخ شده) و سالادهای بی‌نظیری مثل،سالاد شیرازی،سالاد کلم ،سالاد فصل،سالاد الویه،سالاد سیب زمینی،بورانی، سالاد میگو،ماست و خیار،ژله میوه ای،سالاد میوه‌ای، موس شکلات،کرم کارامل و... است !

  تا اطلاع ثانوی رزرو سازمان محترم!
اما فقط این منوهای پر و پیمان با قیمت‌هایی که دود از سر آدم بلند می‌کنند، قسمت عجیب ماجرا نیست .این روزها که بساط افطاری دادن و افطاری رفتن حسابی داغ است، برخی از نهاد‌ها، ارگان‌ها و سازمان‌های خصوصی و دولتی هم برای افطاری دادن و صد البته بهره‌مند شدن از این ثواب با ارزش و سنت دیرینه پیامبر اسلام، از همدیگر سبقت می‌گیرند. البته خیلی از این سازمان‌ها و ادارات ترجیح می‌دهند یک سفره افطاری ساده در همان سالن اجتماعات سازمان خودشان برگزار کنند و با همان سادگی هم پذیرای کارمندان روزه دار،نهاد خودشان باشند.اما نکته عجیب ماجرا آن سازمان‌ها و اداراتی هستند که ظاهرا به همان سفره ساده افطاری قانع نیستند و ترجیح می‌دهند، ضیافت افطاری و ثواب آسمانی این کار مستحب کمی‌ هم عطر و طعم لاکچری به خود بگیرد!

این موضوع از آنجایی پررنگ‌تر شد که برای سرک کشیدن به یکی دیگر از این منوهای عجیب و غریب راهی یکی دیگر از سالن‌های مجلل و نام آشنا شدیم‌.جایی حوالی چهارراه فرمانیه‌.اما درست زمانی که به عنوان مهمان و متقاضی استفاده از سالن‌ها برای ضیافت افطاری خودمان را معرفی کردیم،در کمال ناباوری متوجه شدیم که تمام سالن‌ها تقریبا تا اواخر ماه رمضان رزرو شده اما بیشتر این متقاضیان شرکت‌ها و سازمان‌های مختلف بودند و نه افراد معمولی برای مهمانی دادن‌های معمولی! زمانی که مسئول تشریفات، غرق در توضیحات ویژه و منحصر به فرد سالن شان بود، تاکید داشت که کارت‌های دعوت مهمانان هم توسط خودشان و به صورت انحصاری چاپ می‌شود. یک کارت هم که درست مربوط به همان شب و به میزبانی یک شرکت نام آشنا بود، نمونه ای برای دیدن و پسندیدن کارت‌های چاپی بود.کارتی حدودا بزرگ با صفحه محکم و حروف درشت طلاکوب که به مهمانان به قول خودشان VIP این سالن خوش آمد می‌گفت.

باورش کمی ‌مشکل است.سالنی که غذاها و افطاری‌هایش به مجلل و منحصر به فرد بودن در تمام شهر مشهور است، باید محل میزبانی ضیافت الهی یک نهاد، سازمان، اداره یا حتی شرکت خصوصی یا دولتی باشد آن هم با غذاهایی که واقعا برای افطاری و ماه روزه داری خدا نه تنها کمی‌خاص است بلکه باورکردنی هم نیست.

غذاهایی مثل، رولت گوشت،بیف استروگانف،لازانیا، سوفله کلم،خوراک زبان با سس ترخون،سینی قرقاول با تزئینات ویژه ،ماهی درسته با تزئین مخصوص، استرفرای سبزیجات، قزل آلای سرخ شده به همراه سبزیجات،فیش فینگر،ماهی آزاد  ( سالمون )،بال مرغ کنجدی،جوجه چینی،چیکن آلاشریمپ به روش فرانسوی،بوقلمون درسته با تزئین آناناس،بره درسته با سس گریوی (هر صد نفر یک عدد )، چیکن فینگر، شیرین پلو با مرغ،پلوی مکزیکی با میگو، باقالی پلو با گوشت بره،ته چین مرغ، کباب مکزیکی ازفیله گوساله، کباب لقمه، فیله کباب،ماهی شیر کبابی، خورش هندی، آلبالو پلو با مرغ و انواع خورش‌های انتخابی با توجه به سلیقه مهمانان .

و البته با منوی پیش غذاها و سالادهایی که گاهی از میز غذای بسیاری از رستوران‌های معروف شهر هم پیشی گرفته است .سالادهایی مثل، سالاد امریکایی،سالاد فصل، بورانی اسفناج یا ماست و خیار،قارچ سرخ شده،سالاد ماکارونی، سالاد کلم روسی،سالاد سیب زمینی و پیازچه،سالاد براکلی، سینی سبزیجات پخته ایرانی و فرنگی، سالاد فرانسه،کوکتل میگو با سس تار تار و انواع ترشی و ...  
      
سراغ یکی دیگر از هتل‌های مجلل واشرافی حوالی بلوار کشاورز هم رفتیم .جایی که این روزها بساط افطاری‌های مجلل در آنجا هم حسابی داغ است.منوها که با کمی ‌اختلاف تقریبا به همان پر و پیمانی و البته عجیب و غریبی بیشتر این جاهای لاکچری یا همان از ما بهتران بود.

اما نکته عجیب تری که درست مقابل لابی اصلی هتل به چشم می‌خورد، وجود تاج گل‌های غول پیکربود.گل‌هایی طبیعی که از کارت نوشته‌های روی آنها به خوبی پیدا بود از طرف مهمانانی که برای افطاری دعوت شده اند، هدیه شده است.تاج گل‌هایی شاید با قیمتی  بالای 500 هزار تومان آن هم به اندازه تمام لابی بی انتهای هتل مجلل ...بلوار کشاورز تمام می‌شود .نرسیده به میدان روی چمن‌های بلوار چند نفر کارگر شهرداری با لباس‌های یکدست سبز نشسته اند.چند تکه نان بربری و لیوان‌های یکبار مصرف چای مقابلشان وکیسه‌های پلاستیکی با خوراکی‌هایی که به خوبی پیدا نیست.

دوباره یاد کارت دعوت منوی VIP
می‌افتم .همان که جمله‌هایش با حروف درشت طلاکوب چاپ شده بود؛ «رمضان، ماه دوری ازگناهان و ماه بندگی بر شما مهمان گرامی‌مبارک.»چیزی به اذان نمانده . خیابان‌ها خلوت تر می‌شوند .عجب حکایتی است این شیوه زندگی ما.
 
طعم افطاری در ارتفاع 400 متری!

برج معروف و بلند بالای پایتخت هم که در حالت عادی و بدون آنکه روزه داری هم در کار باشد همیشه محل سر و صدای غذاها و منوهای عجیب و غریب است‌.اما وقتی پای مهمانی‌های اشرافی  به میان می‌آید، آن وقت کمی‌موضوع فرق می‌کند.  برجی که این شب‌ها با رستوران گردان و بلند بالایش هم محل مراجعه مهمانانی است که با بشقاب پرندگان و پیش غذاهای دریایی پذیرایی می‌شوند. البته نه سر و صداها و انتقادهایی که درخصوص این برج وجود داشته و نه قیمت ورودی 120 هزار تومانی آن تا الان نتوانسته مشتاقان صرف افطاری در ارتفاع 400 متری زمین را دلسرد کند.هنوز هم بیشتر شب‌های این ماه، رستوران گردان برج میلاد تهران،در اختیار خانواده‌ها و مراکزی است که دوست دارند، سفره اشرافی افطار مهمانانشان جایی خیلی خیلی بالاتر از زمین پهن شود. منوهای ویژه این برج هم قابل تامل است . منوهایی که گذشته از افطاری‌های معمول، در آن اردور سرد و گرم، میز میوه‌های چهار فصل،سالاد بار،میز مخصوص دسر و نوشیدنی و انواع غذاهای ایرانی و فرنگی مثل بشقاب استیک،کاساتیا با گوشت،بیف فاهیتا،مرغ ایتالیایی، پاتیلا چیکن،هوکی انگشتی سوخاری،هات وینگز، کباب عربی و ... هم دیده می‌شود. منوهایی که مثل خیلی از همان هتل‌ها و سالن‌های معروف به راستی و بدون اغراق برای سفره افطار کمی‌باورنکردنی است.سفره‌هایی که انگار با وجود تمام این اشرافی بودن و باز شدن پای انواع غذاهای کشورهای مختلف به آنها هنوز تا رسیدن به حال و هوای بهترین ماه خدا فرسنگ‌ها فاصله دارد ...

مهمان نوازي، بايد هم عاقلانه باشد، هم عادلانه
حجت الاسلام محمدجواد نظافت(استاد حوزه و دانشگاه)- همه مان خوب مي دانيم که ضامنِ موفقيت و بردِ نهايي در هر کاري، کسبِ رضايت خداست و نه رضايت خلقِ خدا. دنيا محل گذر است و عمر کوتاه. بايد جوري زندگي کرد و در لحظه هاي حساس، تصميم گرفت که وقتي مُرديم و از دنيا رفتيم، دست هايمان خالي نباشد. ما آدم ها، در اغلب لحظات زندگي، بر سر دوراهي انتخابيم. دوراهيِ انتخاب رضايت خدا يا رضايت بنده خدا. آدمِ مومن و موفق، کسي است که همواره و در هر کاري، خشنودي خدا را بر خشنودي آدم ها ترجيح دهد. البته که کسب رضايت خلق هم واجب است، به شرطي که با رضايت خدا در تضاد نباشد. خداي مهربان گفته، افطاري بدهيد و روزه داران را اکرام و احترام کنيد ولي در عين حال تاکيد کرده است اسراف نکنيد. عاقلانه نيست که به خاطرِ انجام يک مستحب، مرتکبِ گناه و حرام شويم. اسلام، دينِ عقلانيت است. پذيرايي و مهمان نوازي، بايد هم عاقلانه باشد، هم عادلانه. عادلانه از اين نظر که نه شأن مهمان ناديده گرفته شود، نه حقِ بقيه افراد جامعه پايمال شود. گاهي مي شود به جاي بيست مدل غذا براي صد نفر مهمان، با دو مدل غذا، هزاران نفر را اطعام کرد. ما مسافرانِ ابديتيم. اين دنيا، فرصتي است براي آباد کردنِ آخرتمان و نه فخرفروشي، خودنمايي و اشرافي گري. متاسفانه به خاطر همين تجملات، عده زيادي از مردمِ جامعه، گرسنه مي مانند، آه مي کشند، اشک مي ريزند و گاهي، دزدي و ناامني شکل مي گيرد. ما همه، چه فقير و چه غني، سرنشينانِ يک کشتي هستيم و رفتارهايمان بر زندگيِ يکديگر، اثر مي گذارد. نبايد نسبت به شرايطِ فرودستان بي اعتنا بود و با ريخت و پاش، به اختلاف طبقاتي دامن زد. چرا که مطمئنا در بلند مدت، دامنگير خودمان مي شود. بايد احساس مسئوليت و وظيفه کرد نسبت به کساني که در تامين نيازهاي اوليه شان ناتوانند و هزينه اين مهماني ها، مي تواند گره بزرگي از مشکلاتشان باز کند. هدف از مهماني هاي افطاري، دور هم بودن و همدلي و مهرباني است، نه مسابقه تجمل. همه مان، به خصوص مسئولان، وزرا، وکلا و بزرگان جامعه بايد حواسمان باشد با ترتيب دادن مهماني هاي آنچناني، بنيانگذار يک رسمِ شيطاني نشويم و در جامعه اي که برخي، متاسفانه توي سطل هاي زباله به دنبالِ غذا مي گردند، پاي سفره هاي اشرافي از ياد همنوعانمان، فارغ و غافل نباشيم.

پاي صحبت موافقان و مخالفان افطاري هاي اشرافي
* آقاي دهقان، که هر سال بنا بر يک رسمِ چندين و چند ساله خانوادگي، کل فاميل پرجمعيتشان را به يک ضيافت افطاري آنچناني با ده ها مدل پيش غذا و غذا و دسر و نوشيدني دعوت مي کند و مهماني هاي افطارش زبانزد خاص و عام است، درباره اينگونه مجالس مي گويد: «کل فاميل ما، آدم هاي متمول، متنفذ و سرشناسي هستند که بايد در هر مهماني، مطابق شان و جايگاهشان پذيرايي شوند. ضمن اين که من معتقدم آدمِ روزه دار، حرمت دارد و در يک مهمانيِ افطاري، بايد به نحو شايسته اي، روزه داران اکرام و احترام شوند و کيفيت و کميت پذيرايي، بخش مهمي از اين اکرام است. ماهِ رمضان، سالي يک بار است. دلم مي خواهد وقتي کلِ فاميل و دوست و آشنا را بعد از مدت ها دعوت مي کنم، روي ميز به تعداد تمام سليقه ها و ذائقه ها، خوردني و آشاميدني وجود داشته باشد تا همه راضي از در بيرون بروند. براي من مهم است که در ضيافت افطارم، هيچ کم و کسري وجود نداشته باشد».

* خانم بخشي که متاهل و دانشجوي ارشد حقوق است و يک بار حضور در چنين مهماني هايي را تجربه کرده است، تعريف مي کند: «سال گذشته به همراه خانواده همسرم، از طرف يکي از خانواده هاي مذهبي و خوش نام شهر براي مهماني افطاري دعوت شديم. وقتي رفتيم و ظاهر متفاوت ميزبان و مدعوين و خوراکي هاي متنوع و رنگارنگ افطار و شام را ديدم، دهانم از تعجب باز مانده بود. آنقدر تنوع و رنگ وجود داشت که انتخاب سخت بود. چنين ضيافتي از چنين خانواده اي بعيد بود. راستش من فقط با يک خرما روزه ام را باز کردم و براي نشان دادن اعتراضم، هيچ چيز ديگري نخوردم. وقتي هم آخر مهماني به ميزبان، بابت اين همه بريز و بپاش گله کردم، گفت نگران نباش، هيچ اسرافي نشده. همه غذاهاي باقي مانده را ظرف مي کنيم و مي دهيم مهمانان ببرند براي سحرشان. در حالي که اتفاقا اعتراض من به اين بود که چرا يک عده آدمِ سير بايد چندين نوبت، ميزبانِ آدم هايي سيرتر از خودشان باشند و نسبت به گرسنه هاي اطرافشان، بي تفاوت و بي اعتنا؟»

* آقاي صراف، پنجاه و چند ساله مي گويد: «معمولا ميزبانان اينگونه مهماني ها، آدم هاي مذهبي هم هستند که شايد در مهماني هايشان، آدم مستمندي هم که مثلا کارگرشان است، دعوت باشد ولي به نسبت جمعيت ثروتمندي که دعوتند، واقعا به چشم نمي آيد. ضمن اين که اينجور خانواده ها معتقدند مهماني و بريز و بپاش سر جاي خودش و کمک به نيازمندان هم سر جاي خود. اين در حالي است که نفسِ اسراف و اشرافي گري و فخرفروشي، در دين ما تقبيح و نکوهش شده است. شايد اگر بخشي از هزينه اينگونه مهماني ها به جاي پر کردن شکم ثروتمندان به امور خيريه تعلق يابد، به مراتب خداپسندانه تر از پهن کردن سفره هاي اشرافي براي اطعام روزه داران باشد».

* سالک، روحاني جوان، مي گويد: «برگزاري مهماني افطاري با سادگي، همدلي و معنويت معنا مي شود. علاوه بر اين، روزه، انس با قرآن و شب زنده داري، همگي با هدف خودسازي و تربيت دروني و همدردي با حال و روز کساني است که مانند ما امکان بهره مندي از نعمت هاي خدا را ندارند. با اين اوصاف بايد ديد واقعا در اين تجملات و بريز و بپاش ها و فخرفروشي هاي پنهان در مراسم افطاري، کدام يک از اهداف روزه داري و ثواب افطاري دادن وجود دارد؟ در دين ما از اسراف به عنوان پديده اي که باعث از بين رفتن خير و برکت زندگي مي شود، ياد شده است. متاسفانه بعضي خانواده ها به جاي اهميت به صله رحم و آگاه شدن از حال و روز فاميل و همسايه و شريک شدن در ثواب روزه داري و اطعام روزه دار و تمرين تقوا و انسانيت، به سمت ريخت و پاش و تجملات و به رخ کشيدن دارايي هايشان رفته اند و اين رفتارشان، علاوه بر اين که باعث به وجود آمدن الگوهاي نادرستِ ميزباني و پذيرايي در جامعه است، باعث مي شود برخي خانواده ها به اين دليل که قدرت تامين مخارج اين چشم و هم چشمي ها را ندارند، عملا از اقوام دور شوند و با فاميل رفت و آمد نداشته باشند. سادگي، بي تکلفي، درک گرسنگي، حفظ معنويت و قداست شب هاي رمضان و برکت دادن به سفره هاي افطاري و تغيير دادن اين سبک نادرست از زندگي، به فرهنگ سازي نياز دارد تا قبل از آن که بيش از اين در جامعه فراگير شود، متوقف شود. چه خوب است اين فرهنگ بين همه مردم جا بيفتد که بودجه اي را که براي افطاري دادن کنار گذاشته اند مديريت کنند، به نحوي که هم به شکل آبرومندي فاميل و دوستان را اطعام کنند و هم دست نيازمندي را بگيرند».

در افطاري هاي اشرافي چه مي گذرد؟
مشهد و تهران و شيراز ندارد. پايتخت و غير پايتخت نمي شناسد. چند سالي است که مسابقه تجمل و ريخت و پاش و اسراف و تبذير، در همه جاي کشور، در قالبِ جشن ها و مهماني هاي آنچناني، با پذيرايي و خدمات و سرويس ها و حواشي عجيب و غريب به راه افتاده و حتي دامنِ ضيافت هاي افطاري ماه مبارک رمضان را هم که قرار بوده، بر پايه سادگي و خلوص باشد، گرفته است. آفتي که دامنگير بسياري از ما شده و برايش توجيه هايي مثل احترام به شان مهمان و اکرامِ روزه داران سر هم مي کنيم. در ادامه، نگاهي داريم به حال و هواي چند افطاري پر زرق و برق در هتل ها و باغ ها و رستوران هاي معروفي که معمولا از سوي خانواده هاي ثروتمند، کل ماه رمضان رزرو هستند و به سختي، جاي خالي در جدول زمانبندي شان پيدا مي شود.

منوي ۱۵۰ هزارتوماني در مشهد
مهماني در يکي از لوکس ترين هتل هاي مشهد است. مهمانيِ افطار براي اطعامِ تعداد زيادي روزه دار از افرادِ يک فاميلِ متمول و سرشناس. يک مهمانيِ لوکس با يک منوي پر و پيمان و گران قيمت از انواع پيش غذاها، غذاها، مخلفات، نوشيدني ها و دسرهاي ايراني. روي ميزها پر است از ديس هاي کباب مثل جوجه کباب، جوجه چيني، کوبيده، برگ، شيشليک، چنجه ترش و ديس هاي پلوي ساده، باقالي پلو، عدس پلو، شيرين پلو، پلومکزيکي و لوبيا پلو. سالادهاي متنوع مثل سالاد فصل، سزار، الويه و چيکن پاستا روي ميز خودنمايي مي کند و انواعِ نوشيدني هاي طبيعي مثل آب پرتقال، آب توت فرنگي، ليمونعناع و انبه و آناناس، در دسترس است. انواع دسر مثل ژله، حلوا، مسقطي، تيراميسو، ترافل شکلاتي و کارامل، روي ميز مجزايي در انتظار مهمانان است و اين ها همه غير از پيش غذاهاي متنوعي مثل نان و پنير و گردو، شله زرد و شيربرنج، سوپ جو و سوپ قارچ، زولبياباميه، رنگينک، آش، حليم، ماست، زيتون و چاي نبات است که لحظه اذان سرو شده و تازه به جز اين ها، دو بره بزرگِ بريان هم که با فرمول خاصي طبخ شده، وسط ميز مي درخشد. مهمانانِ اين افطاري که از قبل ماه مبارکِ رمضان با کارت هاي زرکوبِ گران قيمت به اين ضيافتِ پر زرق و برق دعوت شده اند، به شکلي پيوسته مشغول خوردن و آشاميدن و گفتن و خنديدن هستند و براي افطاري هاي فردا شب و شب هاي بعد در همين هتل و با منوهاي مشابه که هزينه اش براي هر فرد، حدودِ صد و پنجاه هزار تومان در مي آيد، برنامه ريزي مي کنند. با يک حساب سرانگشتي، صاحب مهماني براي يک مهماني افطار صدنفره، فارغ از حواشي، فقط براي غذاي مهمانان، پانزده ميليون تومان خرج کرده است.

بوفه آزاد صدهزار توماني در رستوران هاي شيراز
يک مهماني افطار به شکل بوفه آزاد در يکي از رستوران هاي بسيار لوکسِ شيراز. جلوي در رستوران که در يکي از خيابان هاي شمالي و اعيان نشين واقع شده، بنز و مازراتي و بوگاتي، صف کشيده و مدعوين با کت و شلوارها و روسري و چادرهاي گران قيمت، روي تخت هاي سفيد ده نفره که با پرده هاي سفيد به شکلِ چشم نوازي دکور شده، نشسته اند و مشغولِ صرف افطاري هستند. افطاري به شکل بوفه آزاد است و شامل انواع پيش غذا، غذاهاي دريايي و سنتي، مخلفات، نوشيدني ها و دسرهاي ايراني و فرنگي است. مهمانان مي توانند به بوفه رنگارنگ و بسيار متنوع سالن مراجعه کنند و هر آنچه مي خواهند بردارند و ميل کنند. انواع پيش غذا مثل کشک بادمجان، حليم بادمجان، دلمه، کوکو سبزي و سيب زميني و ميگو، پيراشکي و رولت، انواع کرپ و همه جور غذاي خاص و متفاوت مثل کلم پلوي شيرازي، ماهي شکم پر، ميگو سوخاري، انواع استيک و بيف، روي ميزهاي سرو، آماده است و سالادها و دسرها و ميوه ها و نوشيدني ها به قدري متنوع و زيادند که شمردنشان سخت است. مهمانان، طبقِ معمول، بيش از ظرفيت واقعي شان غذا و سالاد کشيده اند و آخر مهماني، يک عالم ديس خوراکي و بشقابِ غذاي نيم خورده روي ميزها و تخت ها باقي مي ماند. اين ضيافت افطاري دويست نفره، چيزي حدود بيست ميليون تومان براي برگزار کننده اش که بزرگِ خاندان است، آب خورده.

افطاري اشرافي2

يک منوي شيکِ 180هزارتوماني در تهران
ظاهرا برگزار کننده اين ضيافت افطاري، يک آدم امروزي و مدرن است. اين را مي توان از روي منوي خوراکي هايي که براي پذيرايي از مهمانان در نظر گرفته شده فهميد. يک منوي شيک، شامل انواع پاستا، لازانيا، استيک و بيف، ماهي و ميگو و لابستر، سالادها و اسنک هاي دريايي و مديترانه اي شامل انواع ژامبون، سوسيس، ذرت و زيتون، پيراشکي هاي کرانچي، ديس بال مرغ کبابي و انواع نوشيدني هاي طبيعي و دسرهاي فرنگي. چندين بوقلمون درسته و سرخ شده هم روي ميزها خودنمايي مي کند که مهمانان با لبخند و آرامش، از يک کنار برش مي زنند و ميل مي کنند. يک حلقه پرجمعيت دوستانه که به دعوت يکي از دوستان، افطار را دور هم جمع شده اند و مشغول گپ و گفت و بگو و بخندند. از اين مهمانان هم قبل از غذا، با بوفه ويژه افطار که از شير مرغ تا جانِ آدميزاد در آن پيدا مي شود، پذيرايي شده است. منوي تدارک ديده شده براي اين مهماني پنجاه نفره، به ازاي هر نفر، ۱۸۰ هزار تومان خرج روي دست صاحب اين ضيافت گذاشته است! يعني چيزي حدود نه ميليون تومان.