«در سال 1819 قانون جدید تنظیم کار کودکان، یعنی لایحه‌ی مقررات کارخانجات پارچه‌بافی، در دستور بحث پارلمان انگلیس قرار گرفت. {...} این لایحه اشتغال کودکان جوان را - یعنی کودکانی که کمتر از 9 سال سن داشتند- ممنوع اعلام کرد. به کودکان بزرگتر، (یعنی آن‌ها که سن‌شان بین ده تا شانزده سال بود) هنوز اجازه کار داده می‌شد، اما ساعات کار روزانه آنان را به 12 ساعت در روز محدود می‌کرد.» (1)

در واقع این اولین بار است که بعد از تشکیل بازار آزاد در بریتانیا قوانین جدیدی در دفاع از منع کار کودکان تصویب می‌شود. این قانون خیلی هم دست و پاگیر نبوده البته، چرا که تنها محدودیتش این بوده که کودکان کمتر از نه سال از کار معاف شوند و ده تا شانزده ساله‌ها بیشتر از دوازده ساعت کار نکنند. اما طرفداران بازار آزاد به‌شدت مخالف این قانون بوده‌اند: «آن‌را تحولی می‌دیدند که حرمت و تقدس آزادی قراردادها را از بنیاد ویران می‌کرد و به این ترتیب اصل و اساس بازار آزاد را از میان می‌برد.» (2) فکر نکنید این اتفاقی قدیمی است تا اوایل قرن بیستم طرفداران بازار آزاد اجازه ندادند قوانین جدی منع کار کودکان تصویب بشود. اما داستان از چه قرار است چگونه شد که قانون منع کار کودکان تصویب شد؟

توهم اول. امروز طرفداران بازار آزاد می‌گویند بازار به‌صورت خودسامان با دست نامرئی همه‌چیز را تنظیم می‌کند.
پاسخ به توهم اول. اما چطور این دست نامرئی نتواست متوجه بشود یک قرن و نیم ظلم به کودکان باید پایان یابد؟ در واقع نیروهایی از بیرون بازار با اعمال قدرت سیاسی از طریق دولت مانع کار کودکان شدند وگرنه بازار آزاد رضا به عدم کار کودکان نمی‌‌داد. چرا رضا نمی‌داد؟ نیروی کار ارزان.

توهم دوم. این استدلال خجالت آور می‌گوید اتفاقا این ویژگی سرمایه‌داری است که باعث شد جامعه دچار رشد عقلی بشود و مانع کار کودکان بشود.
پاسخ به توهم دوم. کجای این استدلال شیادانه است؟ الف) این استدلال توجه نمی‌کند پیش از "بازار آزاد" اصلا چنین ظلم وستمی در کار نبوده که کودکان، نیروی کار خود را بفروشند. کار کودک ذیل مناسبات اجتماعی و در جهت نیاز خانواده بوده نه انباشت سرمایه. ب) این استدلال توجه نمی‌کند نخست "اعمال قدرت" صورت می‌گیرد بعد "دفاع" شکل می‌گیرد. یعنی تا ظلمی شکل نگیرد، نیازی به رفع آن نیست. دفاع از منع کار کودک به‌خاطر رشد عقلانی خاصل سرمایه‌داری نبوده بلکه به‌خاطر ظلم بازار آزاد افراطی بوده که سرانجام نیروهایی خارج از بازار توانسته‌اند آن‌را محدود کنند.

نتیجه: امروز گفتن از کار کودکان خجالت آور به نظر می‌رسد ولی اشتباه است اگر فکر کنید سرمایه‌داری در جستجوی فرصت‌های جدید نیست. چنان نرم و آرام در جستجوی مقررات‌زدایی است که باور کردنی نیست، فعلا تنها ابزاری که می‌شود در برابر آن ایستاد دفاع از قوانین دولتی در جهت محدود کردن آن است. وگرنه همین الان در ایران صحبت از خصوصی‌سازی آب است طرحی که در فرانسه، بولیوی و تانزانیا فاجعه آفریده است (3) سرمایه‌داری می‌خواهد همه‌چیز را به کالایی برای سود تبدیل کند. حتی آب؛ حق حیات.......

1. بیست و سه گفتار درباره سرمایه‌داری.نوشته :ها-جون چانگ. ترجمه:ناصر زرافشان. ص 30
2. همان ص 31
3. محدودیت‌های خصوصی‌سازی. زودهوف و دیگران. ترجمه: محمد صفار. صص49-76