حالا شما حواستون پرت اسید پاشی و کوبانی و ابولا و تب داشتن منه، 

شیش ماه دیگه می‌فهمید یه نفر تو این مدت هونصد میلیون اختلاس کرده رفته، 

بعد درگیر اون اختلاص هونصد میلیونی می‌شید شیش ماه بعد می‌فهمید یه سری زندانی سیاسی ناپدید شدن. 

بعد درگیر اون زندانی سیاسیا می‌شید می‌فهمید دریاچه خزر رو تو عهد نامه تکرمن چایِ ۲ دادیم به عربستان. 

بعد همون موقع وزیر بهداشت ترور می‌شه و دولت تدبیر و امید ابراز تاسف می‌کنه... 

بعد از اینکه چند نفر توی مرز‌ها کشته و زخمی شدن و یه سری درگیری‌های مسلحانه پیش اومد... 

بعد همه چیز آروم می‌شه، یه مدت به طرز مشکوکی هیچ اتفاقی نمی‌وفته، البته شما می‌دونید که زمان آبستن حادثه تازه ایست. اما خب وقت می‌کنید برید یه آبی به دست و روتون بزنید. تو آینه به خودتون نگا می‌کنید می‌بینید پیر شدید. 

انقد نشستید لینک ریشیر کردید که وقت نکردید گلدوناتون رو آب بدین و سلام دختر یا پسر همسایه رو جواب بدین و خوشبخت بشید، که حداقل شب که خسته و کوفته از ریشیر لینک خبر‌ها می‌رید تو تخت خوابتون ... تو آینه یه آهی می‌کشید... مشت می‌کنید یکی دوتا قلپ آب می‌خورید و شیرو می‌بندید. 

همون موقع است که در سکوت خبری آبهای آشامیدنی تمام کشور آلوده به مواد رادیو اکتیو شدن و هممون ذره ذره می‌میریم و تموم می‌شیم.