به گزارش پارس ، نیما تجبر، حافظ پژوه در گفت وگو با فارس، درباره حافظ اظهار داشت: موضوع شعر حافظ و آنچه خوانش و علاقمندی به شعر حافظ ایجاد می کند « ایهام» است وقتی با ایهام صحبت کنید هر فردی راه به جایی می برد هر که می تواند معنایی را استخراج کند خواه ناخواه با ورود به عرصه های متعدد معنایی، امکان معنا سازی یا امکان حضور بار معنایی بیشتر در یک متن اتفاق می افتد بنابراین به همین دلیل رکن اصلی شعر حافظ آرایه ایهام است.

وی با تاکید بر اینکه طنز نیز در شعر این شاعر وجود دارد، ابراز داشت: گونه های مختلف طنز حافظ عبارتند از انتقادی، یزدان شناسانه، با معشوق و موقعیت که حاکم بر طنز های حافظ در نخستین پله و پایگاه این طنز است که در نخستین دیدار شخصیت ها را از مسجد و میخانه به در کشیده و در جای دیگر بیان می کند.

تجبر با بیان اینکه حافظ از واژگان مذهبی و دینی بهره برده و آنها را باز تعریف کرده است، ابراز داشت: به این سبب در جهان بینی حافظ و زمانه وی چنان که دیده می شود چیزی در جای خود نیست.

وی گفت: این مطلب دو سویه است؛ اول جامعه و روزگار حافظ است که مفتی آن به جای فتوا دادن به کار دیگر و واعظ به کار دیگر و دو دیگر اینکه حافظ برای پی ریزی جهان تازه ای که می خواهد برآورد نیازمند به هم ریزی است.

تجبر افزود: طنز در یک نگره نا به جا است؛ هنگامیکه چیزی سر جای خود نباشد خود به خود طنز را ایجاد می کند. دیگری برآمده از زمانه حافظ است و دامن گیر همه اهل روزگار حافظ است و دو دیگر اینکه حافظ در پی ریختن جهان تازه و گزینش واژگان این است؛ هیچ یک از این مطالب با خواندن ادبیات حافظ حاصل نمی شود و نمی توان فهمید و نمی توان از هنر فردی پی به این مطلب برد که او دقیقا چه کسی است.

این استاد دانشگاه اضافه کرد: هنر حافظ در این است که تمام این احساسات برجسته و اهم گرایش های ذهنی انسان را توانسته در غزل خود گرد آورد، بنابراین وقتی هر جوینده ای به غزل حافظ رجوع می کند تهی دست از غزل حافظ باز نمی گردد، بلکه گوشه ای از خواسته خود و آرزوی دلش را می یابد و با آن آرام می شود.

تجبر اضافه کرد: حافظ برای بیان طنز از واژه هایی که پشتوانه داشته و در ذهن ما جا افتاده؛ آنها را در پشتوانه های معنایی و نظریک خود بر هم می زند تا مسئله تازه ای به ما بدهد و آن موضوع تازه حاصل واژگونگی و وارونگی است که حافظ پدید می آورد.

وی در پایان اینگونه خاتمه سخن داد که، شعر حافظ کاملا یک حیات برجسته اجتماعی دارد که دقیقا بسیاری از گره هایش تنها با دانستن و خواندن عصر حافظ گشوده می شود.