آنها دست و پای راننده را بسته و چاقو را بیخ گلویش گرفته بودند تا ماجرا با سرقت کارت‌های عابربانک تمام شود؛ اما امیر نمی‌توانست باور کند راننده فقط دو میلیون و 700 هزار تومان پول در کارت عابربانکش دارد. ماسک هم نزده بود و اگر او را رها می‌کرد، خیلی زود، قبل از این که بتواند از کشور خارج شود، لو می‌رفت.

همچنان که فرمان ماشین را گرفته بود، نگاه سراسیمه‌اش را از آینه به سعید دوخت. با ایما و اشاره، هراس خود را از لو رفتن نشانش داد و ناگهان یک دستش را از روی فرمان برداشت و در جیب کاپشنش انداخت. دو قرص سیانور را بیرون کشید و به زور در دهان راننده انداخت و پشت‌بندش، آب را در گلوی او ریخت. راننده هرچه عضلات دهانش را منقبض کرد و دندانش‌هایش را روی هم فشرد، فایده نداشت و زور انگشتان امیر او را شکست داد.

قرص‌ها خیلی زود اثر کرد و چهره مرد را در کبودی فرو برد. امیر و سعید، جسد راننده را در صندوق عقب ماشین گذاشتند و چند خیابان دورتر از خانه اش رهایش کردند. آنها این قتل را نیمه‌شب 12 اسفند 94 مرتکب شدند.

روز بعد، زنی با مراجعه به یکی از کلانتری‌های غرب تهران از ناپدید شدن ناگهانی همسرش (راننده اپتیما) خبر داد.

با آغاز تحقیقات، خودروی مفقودی در نزدیکی خانه‌اش پیدا و جسد مرد جوان در صندوق‌عقب آن کشف شد. عاملان قتل، عابربانک او را دزدیده و حسابش را خالی کرده بودند که با ردیابی محل برداشت پول، هر دویشان دستگیر شدند.

 پرونده آنها برای صدور حکم در اختیار شعبه هشتم دادگاه کیفری استان تهران به ریاست قاضی حسین اصغرزاده قرار گرفت و صبح دیروز، جلسه دادگاه با درخواست قصاص اولیای دم آغاز شد سپس امیر گفت: «با سعید، در خیابان‌های غرب تهران پرسه می‌زدیم که مقتول را دیدیم. او خودروی اپتیما داشت برای همین فکر کردیم حتما پولدار است. روز حادثه، وقتی با ماشین وارد پارکینگ خانه‌اش شد، با تهدید چاقو سوار شدیم و دست و پایش را بستیم. می‌خواستم بیهوشش کنم برای همین دو قرص که قبلا با گرد سیانور درست کرده بودم به او دادم که بدون مقاومت خورد. سپس سعید آب را به خوردش داد. او هم یک‌ربع بعد فوت کرد.»

حرف‌های امیر با اعترافاتش در بازجویی‌ها نمی‌خورد. این تناقض در دفاعیات سعید برملا شد.

پسر 23ساله گفت: «روز حادثه من ماسک زدم اما امیر یادش رفت. وقتی کارت عابربانک‌ را گرفت باورش نمی‌شد فقط دو میلیون و 700 هزار تومان در آن باشد. اول می‌خواستیم راننده را پیاده کنیم اما امیر به زور دو قرص به او داد و آب را خودش در گلویش ریخت.»

هر دو متهم در آخرین دفاع خود اظهار پشیمانی کردند.