پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- مسعود شایگان- فناوری و اینترنت امروز به قدری ما را احاطه کرده است که کمتر به مسائل مناقشه برانگیز پیرامون آن فکر و صرفاً در جزئیات و نحوه استفاده‌های جزئی از آن بحث می‌کنیم. با این حال مسائلی که از نظر بسیاری بدیهی پنداشته شده، در زمره موارد قابل تأملی است که هم‌چنان پرونده‌شان نزد نخبگان باز است و در مکتوبات و سخنرانی‌های گوناگون به آن می‌پردازند. بخشی از این بحث در کتاب نسبت اخلاق و فناوری اطلاعات حجت‌الاسلام میرباقری که به تازگی منتشر شده، آمده است. بحثی که عمدتاً بر غلط پنداشتن رویکرد کنونی ما به اخلاق کلان فضای مجازی می‌پردازد.

به دلیل استفاده گسترده از این نوع فناوری باید به لوازم آن، از جمله ارتباط با اخلاق توجهی ویژه داشت. چرا که اخلاق فناوری مانند اخلاق پزشکی، روزنامه نگاری و محیطی است یکی از گرایش‌های اخلاق کاربردی و ضرورتی برای فناوری است.

در توسعه فناوری اطلاعات، مدیرانی هستند که فرهنگ حاکم بر نرم افزارهای اطلاع رسانی را هدایت می‌کنند. در واقع این هدایت به معنی تغییر و خط‌دهی بر اطلاع و اطلاع‌رسانی در مقیاس‌های گوناگون است. البته این جهانی‌سازی به قدری پیچیده است که به موج سوم استعمار تشبیه شده و بسیار پنهان و پوشیده است. فرهنگ بومی، اقتدار ملی و توانایی‌های اقتصادی از جمله مؤلفه‌هایی هستند که با شتاب می‌توانند تحت تأثیر جریان فناوری اطلاعات قرار بگیرند. فناوری اطلاعات همان گونه که تهدیدی برای ملت‌هاست جامعه جهانی را نیز دچار تنش کرده است چرا که وحدت آن را به خطر انداخته و سرعت و امکان ورود آزادانه اطلاعات به هم ریختگی و ناهماهنگی در این فضا را تشدید کرده است. این ناهماهنگی در جریان حاکم برفناوری اطلاعات می‌تواند تحقق وحدت رویه در متدها و گزاره‌های علمی که هدف اصلی جامعه جهانی است را دچار مشکل کند.

مشکل اصلی جهان سوم و کشورهای در حال توسعه در مواجهه با فناوری اطلاعات و اخلاق حاکم بر آن نیز این است که اخلاق را درون هدف اصلی جریان حاکم بر جهان یعنی توسعه تعریف می‌کند فلذا کار این جریان تنها وضع حدود و اصولی است که راه‌ها و فرصت‌ها را در نهایت به سمت توسعه هموار خواهد کرد. برای نمونه بحث اخلاق در فناوری اطلاعات مبنی بر اخلاق خرد و در حوزه‌هایی مانند سرقت اطلاعات، حریم خصوصی و خطا در نرم افزارها مطرح می‌شود. به عبارت دیگر نسبت اخلاق و فناوری اطلاعات در مقیاس مشارکت در مصرف مطرح می‌شود ولی در مقیاس تولید و مدیریت اطلاعات کمتر مورد توجه قرار می‌گیرد. نگاهی به سندهایی مانند سند اصول ایجاد و ساخت جامعه اطلاعاتی نشان می‌دهد که اصولی مانند جهان شمولی، تفکیک ناپذیری، حق بیان و آزادی عقیده به شیوه غربی و جایگزینی اصول غربی به جای اصول اسلامی روح حاکم بر سند توسعه فضای فناوری اطلاعات است. لذاست که اگر نظریه پردازان غرب با ترسیم فرایند توسعه به سمت برنامه ریزی جهانی بروند رعایت اخلاق و تقوا در این منزلت به مفهوم پیروی از اصول اخلاقی در چارچوب پرستش دنیا خواهد بود. چرا که توسعه بهره‌وری نشان تکامل نیست و وابستگی به دنیا که نتیجه‌ای جز توسعه کامیابی مادی ندارد از تکامل بشر حکایت نمی‌کند. تکامل مترادف با توسعه عبودیت است و اگر توسعه عبادت و قرب به حضرت حق بر همه روابط زندگی انسان حاکم شد در مسیر تکامل قرار گرفته‌ایم. جامعه توسعه یافته از منظر دین جامعه‌ای است که با آهنگ‌ها و زبان‌های گوناگون و با شیوه‌های گوناگون و متنوع و در عین حال متوازن، منسجم و هماهنگ همیشه در حال سجده قرب در محضر خداوند متعال است. این توسعه با توسعه مادی که در آن بشر همواره در حال سجده در مقابل ماده و آثار ماده است، تفاوت دارد. برای مثال درباره مسأله عدالت حتی آن جا که در اعلامیه اصول و برنامه اقدام از عدالت و رفع شکاف دیجیتالی سخن به میان می‌آید این عدالت در خدمت توسعه بندگی نیست بلکه در نگاه دنیوی امری برای توسعه پایدار است.

برای حضور و گام‌های مؤثر در رویارویی با خطر شبکه جهانی اطلاعات باید چند مرحله را پشت سر گذاشت. 

گام اول این است که در جامعه اطلاعاتی حضور یابیم وگزینش کنیم نه این که مصرف کننده صرف باشیم. کار دیگر افشاگری نسبت به شبکه جهانی و آشکار ساختن این نکته است که اخلاق خاصی بر جریان توسعه حاکم است. 

گام دوم این است که مدل گزینش و تجزیه و تحلیل اطلاعات را پدید آوریم تا اطلاع رسانی جهانی نتواند با طبقه بندی اطلاعات هویت ما را تغییر دهد. 

در گام بعد باید در مدیریت اخلاق شبکه اطلاعات نه صرفاً در اخلاق خرد و اخلاق مصرف به ایفای نقش پرداخت. چرا که این شبکه ارتباطی و این ابزار حاوی اخلاق است و انسان هم می‌تواند بر آن اثر بگذارد و فرهنگ خود را اشاعه دهد و هم تحت تأثیر آن قرار بگیرد. 

برای مثال جاذبه‌هایی مانند سکس، دلهره، کمدی، خشونت و ... در بهترین و معنوی‌ترین آثار هنری ما نیز وجود دارد و اساساً لازمه فیلم و سینماست. بنابراین ابزار ارتباطی و فضاهای ارتباطی و الکترونیکی دارای بار اخلاقی‌اند. به بیان گویاتر فرایند توسعه اطلاعات پیرو فرایند توسعه نیاز و ارضای اجتماعی است و از همین مسأله پیروی می‌کند.

البته از فضای الکترونیکی کنونی نباید کناره گرفت، بلکه برای تبدیل این فضا به فضای مطلوب دین، باید ورود مثبت به آن داشت. ما باید هم دراخلاق فناوری اطلاعات در مقیاس توسعه، هم در مقیاس تولید و هم در مقیاس «بهره‌وری» حضور بیابیم. باید در حد مصرف، تولید، مدیریت، کاربرد و نیز در هویت اطلاع و ابزار ارتباطی دخالت کنیم و آنها را به سمت حاکمیت اخلاق دینی و تعریف مکتبی خود از کامل و توسعه گرایش دهیم و عبودیت را بر فرایند توسعه حاکم سازیم. به یقین، حاکمیت اخلاق دینی بر توسعه و جریان آن در فناوری اطلاعات تأمین کننده آزادی، امنیت و کرامت بشر خواهد بود.