وقف سنت حسنه‌ای است که از دیرباز به اشکال گوناگون در تاریخ بشر وجود داشته و اسلام آن را در مسیری روشن، منطقی، هدفدار، مترقی و دقیق نهاده است.

وقف در لغت به معنای ایستادن، ماندن و آرام گرفتن است و در اصطلاح فقهی، نگهداشتن و حبس کردن عین ملک است و مصرف کردن منافع آن در راه خدا. برخی از فقها گویند وقف حبس عین است بر ملک خدای تعالی.

یکى از بارزترین مصداق‌هاى تزکیه، صدقه است و کاملترین مصداق صدقه، وقف است که به واسطه آن، اصل مال انسان ثابت مى‌ماند و فرع (:منافع) آن نیز بادوام و ثباتِ آن اصل، جریان خواهد داشت و هیچ صدقه‌اى چون «وقف» چنین مزیتى جاودانه ندارد.

حال برای شناخت بهتر احکام و شرایط وقف به بیان تعاریفی در این رابطه برای تبیین بهتر این موضوع پرداخته‌ایم. 

احکام و شرایط وقف: 

شرایط واقف: 

1ـ بالغ باشد، عاقل باشد، مختار باشد، مهجور نباشد و بتواند در اموالش تصرف کند. 

شرایط موقوف: 

1ـ عین باشد، بنابراین باید اولاً قابل رؤیت باشد، ثانیاً مشخص باشد.

2ـ مملوک باشد. بنابراین باید اولاً قابل ملکیت بوده و ثانیاً در ملک واقف باشد. 

3ـ به سبب انتفاع از بین نرود؛ یعنی انتفاع از آن سبب نقصان و از بین رفتن آن نباشد، مثل غذا، میوه و... .

4ـ قابل اقباض باشد. موقوف باید به گونه‌ای باشد که موقوف‌علیه بتواند آن را دراختیار گیرد. 

شرایط موقوف‌علیه:

موجود باشد، معین باشد، تملک او صحیح باشد.

شروط وقف:

1ـ دوام داشته باشد. مدت وقف نامحدود است، لذا نمی‌توان ملکی را برای مدت معینی وقف کرد.

2ـ منجز باشد. اگر واقف تحقق وقف را منوط به حصول شرط یا صفتی کند، وقف باطل است، بنابراین ابتدای زمان وقف باید به زمان اجرای عقد وقف متصل باشد. 

3ـ با قبض موقوف توسط موقوف‌علیه همراه باشد. بعد از اینکه صیغه وقف جاری شد،‌مادامی که موقوف از طرف واقف و با اجازه او دراختیار موقوف‌علیه قرار نگیرد، وقف کم‌لن یکن تلقی شده و اثری نخواهد داشت. 

4ـ واقف جزو موقوف‌علیه نباشد. واقف نمی‌تواند مالی را بر خودش به تنهایی و یا بر خودش و دیگران به صورت مشارکتی وقف کند. 

5ـ با صیغه اجرا شود. عربی گفتن صیغه وقف لازم نیست، ولی باید در بیان وقف، رسا و صریح باشد. هنگامی که صیغه وقف جاری شد و موقوف به موقوف‌علیه سپرده شد، واقف نمی‌تواند رجوع کرده و موقوف را استرداد کند.