به گزارش پارس به نقل از ایسنا، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی فرزندان زیادی دارد که باید از آنها حمایت کند اما انگار چند سالی می شود که نسبت به یکی از آنها بی مهری می کند.

فرزندی که گاه و بی گاه کنسرت هایش لغو می شود، مجوز آلبوم هایش در صف های نه چندان کوتاه منتظر می ماند، ارکسترهای بزرگش گاه با سازهای رام و گاه تعطیل، جشنواره هایش گهی تند و گهی خسته، روزی با پول و روزی تهی از بودجه و اعتبارات.

***

اواخر سال ۹۱ بود که اعلام شد، سیدمحمد میرزمانی به دلیل تشدید بیماری از سمت مدیرکلی دفتر موسیقی استعفا کرده است.

این استعفا درست یک روز قبل از نشست خبری جشنواره موسیقی فجر انجام شد؛ آن هم در حالی که آشفتگی ارکسترها به اوج خود رسیده بود.

چیزی به جشنواره موسیقی فجر نمانده بود و دفتر موسیقی ثبات مدیریتی نداشت.

میرزمانی هم در پاسخ به رسانه ها می گفت: به دلیل کسالتی که داشتم قرار شد، بخشی از امور اجرایی را به عهده علیرضا پاشایی بگذارم و بیشتر به کارهای تخصصی این حوزه بپردازم.

او همچنین گفت: پاشایی به عنوان قائم مقام در دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی منصوب می شود.

***

جشنواره موسیقی فجر به پایان رسید. سال ۹۱ هم به پایان رسید اما کسی از حال و احوال دفتر موسیقی خبر نداشت؛ چرا که معمولا کم پیش می آید که کسی حتی تلفن های این دفتر را جواب دهد.

***

سرانجام ۲۰ فروردین ماه و در پشت درهای بسته، حمید شاه آبادی - معاون هنری وزارت ارشاد - به علیرضا پاشایی حکم سرپرستی دفتر موسیقی را ارائه کرد.

حضور نداشتن نمایندگان رسانه ها در این مراسم امر بی سابقه ای نبود اما از آنجا که معاونت هنری برای تمامی عزل و نصب های خود حکم های مربوط را برای انتشار به رسانه ها ابلاغ می کند، این بار از انجام این کار هم سرباز زد و با کمترین سر و صدایی علیرضا پاشایی بر صندلی ریاست دفتر موسیقی تکیه زد.

***

وقتی از طریق پیگیری متوجه شدیم مدیر دفتر موسیقی منصوب شده است، تلاش کردیم تا با روابط عمومی دفتر موسیقی تماس بگیریم و برای تکمیل اخبار و اطلاعات خودمان رزومه ای از فرد منصوب شده به دست آوریم.

اما مدیر روابط عمومی دفتر موسیقی تنها به گفتن این اندک بسنده کرد: آقای پاشایی کارمند وزارت ارشاد نیستند اما اطلاعاتشان در زمینه موسیقی کافی است.

او حاضر نشد، سوابق فرهنگی مدیر جدید دفتر موسیقی را بیان کند.

در چنین شرایطی اگر شما هم به جای ما بودید، دست به دامن موتورهای جست وجو در فضای اینترنت می شدید، تا سر در بیاورید، سرپرست جدید دفتر موسیقی پیش از این در کدام یک از بخش های فرهنگی خدمت کرده و حائز چه شرایط و ویژگی هایی است که اکنون معاون امور هنری او را برای چنین سمتی شایسته دانسته است؟

اما موتور جست وجو هم تنها اخباری را که توسط خبرگزاری ها مبنی بر انتصاب سرپرستی منتشر کرده اند، ارائه می دهد.

بعد از کلی پرس و جو البته نه از منابع رسمی دریافتیم که علیرضا پاشایی مدیر سابق تالار وزارت کشور بوده است.

***

اینجا بود که یاد درد و دل های هنرمندان افتادیم.

مثلا علیرضا مشایخی در نشستی بیان کرد: « ما یک سازمان موسیقایی در کشور نداریم که رییس آن تحصیلات جدی در موسیقی داشته باشد. مثل آب خوردن رییس قند و شکر در این مملکت رییس موسیقی می شود. »

یا محمدرضا درویشی که می گفت: « مشکل ما در ایران این است که هرچندسال یک بار مدیری را عوض می کنند و مدیر جدید به طور کلی سیستم قبلی را نابود می کند و می خواهد همه چیز را از صفر بچیند؛ برای همین است که هیچ وقت پیشرفت نمی کنیم. »

***

قطعا بخش موسیقی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) ، در قبال انتصاب علیرضا پاشایی که از ایشان هیچ شناختی ندارد و نه هیچ مدیر دیگری از دیدگاه شخصی ننگریسته، این پرسش را با توجه به شرایط موجود وارد می داند که چرا دفتر موسیقی معاونت امور هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به عنوان متولی سیاستگذاری های کلان حوزه موسیقی کشور باید از بی ثباتی و حتا در مقاطعی فقدان مدیریت رنج ببرد؛ و آیا این گونه رفتار به مثابه باری به هر جهت رفتار کردن برای به پایان رساندن دوره ی مدیریتی نیست؟