مردی ناشناس چندی‌قبل با مرکز فوریت‌های پلیسی ١١٠ استان خراسان‌رضوی تماس گرفت و گفت فردی به نام محمود مرتکب قتل شده است. او نشانی قاتل و محل رهاشدن جسد را نیز به پلیس اعلام کرد. پس از آن تیمی از مأموران به محل موردنظر رفتند و جنازه زن جوانی را که چادر و مقنعه داشت در میان نخاله‌های ساختمانی تلنبارشده در زمین کشاورزی پیدا کردند. کنار این زن کیسه‌ای بود که در آن مقداری وسایل شخصی وجود داشت اما هیچ مدرک شناسایی‌ای از این زن کشف نشد. بررسی‌های اولیه نشان داد این زن با ١٥ ضربه چاقو به قتل رسیده و با جسمی سخت نیز به صورت او ضربه وارد شده است.

کارآگاهان که اطمینان پیدا کردند گزارش اعلام‌شده به مرکز ١١٠ صحت دارد، بلافاصله برای دستگیری محمود دست به کار شدند و این جوان را در محل سکونتش که اتاقکی در یک کارگاه جوشکاری بود، بازداشت کردند. متهم بعد از انتقال به پلیس آگاهی در همان تحقیقات اولیه به قتل زن ناشناس اقرار کرد و گفت چون آن زن پیشنهاد او را برای برقراری رابطه نامشروع نپذیرفت، دست به جنایت زد.

این نوجوان در اعترافاتش گفت: «من همراه خانواده‌ام در شهری کوچک زندگی می‌کردم. پدرم دو همسر داشت و خانواده ما شلوغ بود؛ به‌همین‌خاطر شش‌ سال پیش آنجا را ترک کردم. از آن به بعد تنها زندگی می‌کردم و خانواده‌ام نیز دنبال من نیامدند؛ مدتی به‌عنوان گچ‌کار مشغول به فعالیت شدم و هزینه‌های زندگی‌ام را از این طریق تأمین می‌کردم. از طرفی به مواد مخدر اعتیاد پیدا کردم و بخش زیادی از حقوقم صرف خرید مواد می‌شد».متهم ادامه داد: «حدود شش‌ ماه پیش با مردی که کارگاه جوشکاری داشت آشنا شدم و قرار شد برای او کار کنم.

در انتهای کارگاه اتاقکی قرار داشت و صاحب‌کارم قبول کرد شب‌ها همان‌جا استراحت کنم. من نیز معمولا بعد از اینکه مغازه تعطیل می‌شد دوستانم را به اتاقک می‌بردم و با هم مواد مصرف می‌کردیم اما شب حادثه تنها بودم، مقداری مواد کشیدم و حدود ساعت دو بامداد برای اینکه هوایی تازه کنم به خیابان رفتم، ناگهان زنی جوان را دیدم و دنبالش راه افتادم. به او پیشنهاد دوستی دادم و از وی خواستم با من برای برقراری رابطه نامشروع به اتاقک کارگاه بیاید اما آن زن بدون اینکه جوابی بدهد به راهش ادامه داد، من هم دنبالش رفتم.

حدود ‌هزار متر او را تعقیب و مرتب درخواست خودم را تکرار کردم تا اینکه او به مادر و خواهرم توهین کرد. برای اینکه وی را بترسانم، چاقویی را که همیشه همراه داشتم بیرون کشیدم؛ آن لحظات تحت‌تأثیر مواد مخدر بودم و اصلا نمی‌دانستم چه کار می‌کنم. ناگهان به او ضرباتی زدم و بعد از اینکه آن زن روی زمین افتاد، جسدش را به کنار جاده کشاندم و به زمین‌های کشاورزی بردم، سپس کیسه همراه زن را گشتم و برای اینکه شناسایی نشود شناسنامه‌اش را برداشتم و بعد از آن با سنگی محکم به صورتش کوبیدم تا چهره‌اش هم قابل‌شناسایی نباشد. بعد از انجام این کارها به‌سرعت به کارگاه برگشتم و در آنجا وقتی دستان خون‌آلود خودم را دیدم، تازه متوجه شدم چه کار کرده‌ام، به همین دلیل با صاحب‌کارم تماس گرفتم و موضوع را به او اطلاع دادم، وی نیز پلیس را باخبر کرد».

محمود در ادامه اعترافاتش گفت: «من قصد نداشتم آن زن را بکشم؛ چون احساس ناامنی می‌کردم همیشه با خودم چاقو داشتم و هنگام حادثه نیز چاقو را فقط به قصد ترساندن زن جوان و وادارکردن او به برقراری رابطه بیرون کشیدم اما چون تحت‌تأثیر مواد بودم مرتکب قتل شدم و حالا از کاری که کرده‌ام به‌شدت پشیمان هستم».بنا بر این گزارش درحال‌حاضر تحقیقات پیرامون این پرونده ادامه دارد.