نام سپیده خداوردی شاید در نظر بسیاری از ما صرفاً تداعی کننده نام یک بازیگر باشد در حالی که او یک نوازنده مشهور و توانا است و تاکنون با گروه های موسیقی بسیار از جمله شهناز، و باربد، مهرآوا و ارکستر سمفونی ملی دست به برگزاری کنسرت زده است با او که در دو عرصه بازیگری و موسیقی توانسته موفق عمل کند و کارنامه موفقی را از خود به جای گذاشته است، به دنیای موسیقی سفر کردیم و او برای ما از ناگفته های این حرفه گفت. با ما همراه شوید، بازیگری که سال گذشتاه در یک مجموعه تلویزیونی با نام « از یاد رفته» روبروی محمدرضا فروتن نقش آفرینی کرد…

­ اگر اشتباه نکنم شما موسیقی را از سال ها قبل از آنکه به دنیای بازیگری وارد شوید آغاز کردید؟

همین طور است؛ من از دوران کودکی با عشق به موزیک بزرگ شدم و خیلی زود هم به شکل حرفه ای به فراگیری آن پرداختم و نواختن سازهای مختلفی را از قبیل تار، سه تار، کنترباس، دف، پیانو و… را فرا گرفتم. دنیای موسیقی همیشه برایم جذاب بود و روح ماجراجوی من را به نوعی آرام می کرد به همین خاطر در طول لحظه لحظه های زندگی ام همواره صدای موسیقی جاری است.

­ شاید خیلی ها از سر تفنن به موسیقی روی بیاورند اما کمتر کسی است که به شکل جدی و حرفه ای به آن بپردازد اما ظاهراً شما با این موضوع بسیار جدی برخورده کرده بودید؟

موسیقی برای من هیچ وقت یک چیز صرفاً سرگرم کننده نبود، من عاشق این حرفه بودم و همیشه دوست داشتم، فعالیتم را در عرصه موسیقی به شکل حرفه ای تری ادامه بدهم و با گروه های حرفه کنسرت برگزار کنم.

­ ظاهراً خیلی زود هم توانستید به این آرزویتان جامعه عمل بپوشانید، چرا که با خوانندگان مطرحی نظیر استاد شجریان و گروه معتبری مانند وباربد، مهرآوا و ارکستر سمفونی ملی کنسرت برگزار کردید؟

برای رسیدن به چنین جایگاهی تلاش زیادی را انجام دادمد چرا که برگزاری کنسرت در کنار بزرگان موسیقی توفیقی است که نصیب هر نوازنده ای نمی شود. از اینکه سال ها در ارکستر ملی و ارکستر فرهنگسرای بهمن به عنوان نوازنده حضور داشتم و یا در گروه شهناز در کنار استاد شجریان نواختم افتخار می کنم و امیدوارم باز هم بتوانم در کنار بزرگان موسیقی ایران بنوازم.

­ با توجه به سابقه ای که در عرصه موسیقی داشتید، اصلاً چه شد که تصمیم گرفتید به حرفه بازیگری بپردازید؟ و فکر نمی کردید ممکن است با ورودتان به این حیطه، حرفه موسیقی تان تحت تاثیر قرار بگیرد؟

تحصیلات دانشگاهی من بی ارتباط با بازیگری نبوده است و در طول سال ها فعالیتم در عرصه موسیقی همواره نیم نگاهی هم به بازیگری داشتم، اما خب در مورد اینکه چرا در دانشگاه به جای موسیقی بازیگری خواندم، باید بگویم خوشبختانه در دوران فراگیری موسیقی آدم خوش شانسی بودم و در مقطعی که وارد هنرستان موسیقی شدم در محضر اساتید مطرحی نظیر استاد هوشنگ ظریف، حسین علیزاده، محمد اسماعیلی، کامبیز روشن روان شاگردی کردم به همین خاطر با اصول موسیقی خیلی زود آشنا شدم. زمانی که قرار شد تحصیلات آکادمیک را ادامه دهم به این موضوع پی بردم که دانشگاه موسیقی نمی تواند تاثیر چندانی در بالا بردن معلومات موسیقی من با توجه به دوره های آموزشی بسیاری که پشت سر گذاشته ام داشته باشد، چرا که آنها دوباره می خواهند چیزهایی که از پیش می دانم را در کلاس برای دانشجویانی که تازه شروع به فراگیری کرده اند را تدریس کنند، همین موضوع سبب شد تصمیم بگیرم در دانشگاه رشته ادبیات نمایشی بخوانم، همان طور که اشاره کردم در طول سال ها من همواره بازیگری را به موازات موسیقی ادامه می دادم و حال که فرصتی فراهم شده بود دوست داشتم به آن شکل آکادمیک بدهم، از طرفی من دوست نداشتمت صرفاً خودم را در حرفه موسیقی محصور کنم، چون به خوبی می دانستم این عرصه از امنیت شغلی برخوردار نیست.

­ البته این شرایط در مورد بازیگری هم صادق است و این حرفه هم از امنیت شغلی چندانی برخوردار نیست. فکر می کنم شما با انتخاب این حرفه یک جورایی می خواستید امنیت شغلی تان را به کمک دو حرفه بالانس کنید؟

شما وقتی به هنر به عنوان یک شغل نگاه می کنید و تنها راه درآمدتان از این طریق است، ممکن است مجبور شوید به خاطر پول در کاری که دوست ندارید هم حضور داشته باشید به همین خاطر من تصمیم گرفتم در کنار موسیقی، هنر دیگری هم که علاقمند هستم یعنی « بازیگری» را دنبال کنم و خب حالا شرایط به وجود آمده این امکان را به من می دهد که انتخاب های درست تری داشته باشم. از طرفی من هیچ وقت نمی توانم خودم را در چارچوب خاصی محدود کنم و بگویم صرفاً فقط در این عرصه فعالیت می کنم و یا… به همین دلیل زمانی که به موسیقی پرداختم، از علایق دیگرم نظیر بازیگری، عکاسی و طراحی غافل نشدم. بی تردید اگر فرصت کافی را در اختیار داشتم عکاسی راهم به شکل حرفه ای در کنار بازیگری و نوازندگی ادامه می دادم، چرا که به این عرصه هم بسیار علاقمند هستم.

­ این طور که شنیدم شما به کار تدریس هم می پردازید؟ تدریس موسیقی…

بله من به کار تدریس عشق می ورزم، چند سالی می شود که به عنوان مدرس فعالیت می کنم و در آموزشگاه همراز، دانشگاه الزهرا و… تدریس می کنم.

­ وقتی شاگردان تان برای اولین بار شما را می بینند تعجب نمی کنند؟

خب برخی از آنها تعجب می کنند شاید این انتظار را نداشته باشند که یک بازیگر، معلم موسیقی آنها باشد، اما خب پس از گذشت مدتی همه چیز برای آنها عادی می شود. حواس شان را به فراگیری موسیقی معطوف می کنند، بعضی از دوستان به من می گویند، با وجود اینکه سرت تا این حد شلوغ است، چرا تدریس را رها نمی کنی و خب جواب من به آنها، این است که من عاشق این کار هستم.

­ اگر فردی که شما را نمی شناسد از شما بپرسد که چکاره هستید چه می گویید؟

با حوصله برای او توضیح می دهم که نوازنده بازیگر و مدرس هستم.

­ حرفه موسیقی به شما در عرصه بازیگری کمک کرد؟

خیلی زیاد، چون این امکان را برای من فراهم کرد که روی تن صدا و لحن بیانم تسلط بیشتری داشته باشم. در هر حال تصورم بر این است که هنرمندی که تک بعدی نباشد بی شک می تواند موفق تر عمل کند.

­ ظاهراً شما، امسال تجربه تئاتر را هم به کارنامه هنریتان اضافه کردید با این اوصاف فکر می کنید صحنه برای یک نوازنده و بازیگر تئاتر، شباهتی با یکدیگر دارد؟

بله، چون شما در هر دوی این کار بی واسطه با مخاطب تان ارتباط دارید و انرژی زیادی را از آنها دریافت می کنید، در هر حال جنس استرس این دو کار، به این دلیل که هر دوی آنها باید هنرتان را به شکل زنده و بدون کوچکترین خطایی به مخاطب ارائه دهید دشوار است.

­ معمولاً در چه شرایطی بیشتر به سراغ سازهایتان می روید؟

شاید برایتان جالب باشد، اما من وقتی حالم خیلی خوب است و یا غمگینم به سراغ سازم می روم، به شوخی به دوستانم می گویم سازهایم مانند بچه هایم هستند، به همین خاطر به همه آنها به یک میزان توجه نشان می دهم، در هر گوشه ای از اتاقم، یک سازم وجود دارد که با نگاه کردن به آنها آرام می شوم.

­ هر نوازنده ای بی شک در ذهنش دوست دارد که با خواننده ای کار کند. شما دوست دارید با چه خواننده ای کار کنید؟

همواره دوست داشتم با استاد شجریان کار کنم و در کنار ایشان بنوازم که خوشبختانه این امکان برای من فراهم شد و در کنسرت های زیادی ایشان را همکاری کردم و حتی ساز جدیدشان « شهبانگ» را هم نواختم.

­ و در پایان؟

سال نوی باستانی را به تمام هموطنانم تبریک عرض می نمایم و امیدوارم روزهای خوبی را در پیش داشته باشند.

منبع: آرمانی

الهام حسینی