به گزارش پارس ، به نقل از خبرگزاری مهر نمره دهی در دوره ابتدایی بر اساس نظام ارزشیبابی توصیفی است. در ارزشیابی توصیفی به جای نمره‌دادن به دانش آموز از عبارت‌های کیفی مانند «تلاش خوبی داشته‌ای»، «با تلاش به موفقیت رسیده ای»، «برای موفقیت باید بیشتر تلاش کنی»، «با انجام تمرین بیشتر مشکل شما برطرف می شود» و عبارت‌هایی از این دست استفاده می‌شود.

بر اساس مصوبه جدید شورای عالی آموزش و پرورش در صورتی که دانش آموزی در دو درس فارسی و ریاضی به صورت همزمان تا ۱۵ شهریور نتواند یکی از سطح‌های خیلی خوب، خوب و یا قابل قبول را کسب کند، در آن سال، نیاز به افزایش طول دوره تحصیل به قدر یک سال تحصیلی دیگر دارد. به عبارتی این گروه از دانش آموزان تکرار پایه خواهند داشت؛ این وضعیت چنانچه بیش از دو درس در سایر دروس باشد با نظر شورای مدرسه تعیین تکلیف می‌شود.

خبر مردودی ۴۷ هزار کلاس اولی را محمد دیمه‌ ور مرداد ماه امسال در سی‌ودومین اجلاس مدیران و روسای آموزش و پرورش اعلا م کرد و گفت: سال گذشته به رغم اینکه ارزشیابی توصیفی در پایه اول ابتدایی انجام شد، ۴۷ هزار مردودی در این پایه داشتیم و این اصلا پذیرفتنی نیست.

با پیگیری خبرنگاران درباره دلایل مردودی ۴۷ هزار دانش آموز پایه اولی محمد دیمه‌ور معاون آموزش ابتدایی وزارت آموزش و پرورش بیان کرد: ارزشیابی توصیفی در دوره ابتدایی به معنای خودبه‌خود رفتن به پایه بعدی نیست و در این ارزشیابی دانش‌آموز را از اول مهر تا پایان سال تحصیلی ارزیابی می‌کنیم. دانش‌آموزان در خرداد ماه توسط ارزشیابی معلمان، مورد ارزیابی قرار می‌گیرند و اگر در نهایت نیاز به تلاش بیش‌تر داشتند، مجدداً در شهریور ماه مورد ارزیابی قرار می‌گیرند. باید گفت که در ارزشیابی توصیفی، تکرار پایه و مردودی وجود دارد.

دیمه‌ور با بیان اینکه بیشترین تعداد دانش‌آموز که تکرار پایه را داشته‌اند در پایه اول دبستان بود، تاکید کرد: تعدادی از دانش‌آموزان در طرح سنجش سلامت با عنوانِ «نیازهای ویژه» شناسایی شدند. این تعداد در سال گذشته ۳۲ هزار دانش‌آموز بوده است. دانش‌آموزانی که با عنوان «نیازهای ویژه» شناسایی می‌شوند باید در مراکز استثنایی تحصیل کنند اما در مناطق مرزی و مناطق محروم ممکن است مراکز اختلالات یادگیری نداشته باشیم و آنها به مدارس عادی بیایند.

معاون آموزش ابتدایی وزارت آموزش و پرورش، افزود: دانش آموزانی که در دوره ابتدایی مردود می‌شوند، مجدداً در سال آینده به طرح سنجش سلامت معرفی می‌شوند و اگر نیاز به حضور در مدارس استثنایی داشته باشند، به این مدارس معرفی و اگر چنین نیازی نداشتند به مراکز عادی وارد می‌شوند.

وزیر آموزش و پرورش نیز معتقد است؛ برخی از دانش‌آموزانی که مردود شده‌اند «دیر آموز» هستند و در مدارس عادی تحصیل می‌کنند و تامین آموزش برای معلمان و به کارگیری روش‌های نوین تدریس را از راهکارهای حل این مشکل می‌داند.

در حالی که وزیر و معاونان آموزش و پرورش تاکید دارند که عمده دانش آموزان مردودی از دیر آموزان هستند اما قدمی رئیس سازمان آموزش و پرورش استثنایی، نظر متفاوتی دارد و می‌گوید: مشخصات ۴۷ هزار دانش آموز مردودی در پایه اول ابتدایی را دریافت خواهیم کرد تا متوجه شویم چند درصد از این آمار متعلق به دیر آموزان بوده است و چند درصد به سایر عوامل باز می‌گردد. افت تحصیلی دانش آموزان تنها به ضریب هوش باز نمی‌گردد بلکه مسایل اقتصادی، هوشی، نگرشی و توانایی معلم و تراکم بالای کلاس‌های درسی نیز نقش دارد.

وی یاد آور شد: معلمان قوی باید برای پایه ابتدایی انتخاب شوند و بهترین معلمان در پایه اول ابتدایی تدریس کنند چرا که تحقیقات نشان داده است اگر معلم اول ابتدایی توانایی لازم را نداشته باشد آنان را دچار اختلال یادگیری می‌کند.

قدمی با بیان اینکه ضریب خطا در پایگاه‌های سنجش بسیار کم است، تصریح کرد: ضریب تشخیص سنجش بالاست و در دو مرحله انجام می‌گیرد. اگر دانش آموزی وضعیت مشکوکی داشته باشد به مرحله سنجش تخصصی فرستاده می‌شود.

رئیس سازمان آموزش و پرورش استثنایی تاکید کرد: سالانه ۳۰ تا ۴۰ هزار دیرآموز به مدارس عادی فرستاده می‌شوند و این دسته از دانش آموزان در تعاملات اجتماعی مشکل ندارند و مشکل درسی آنان با یک معلم خوب به خصوص در دوره ابتدایی حل می شود.منطق حکم می کند تا دانش آموزان دیرآموز یا مرزی در مدارس عادی درس بخوانند و با یک تغذیه، معلم و شرایط خوب ۵ تا ۱۰ نمره هوشی آنان افزایش می‌یابد.

با توجه به آنچه گفته شد، چند پرسش مطرح می‌شود. اگر سال گذشته ۳۲ هزار دیرآموز وارد پایه اول شده‌اند با این تصور که بهانه‌ آموزش و پرورش صحیح باشد و همه این دانش آموزان دیرآموز مردود شده باشند؛ پس مردودی تعداد ۱۵ هزار دانش آموز عادی به چه دلیل است؟

آیا دانش اموزان مربوط به مناطق دو زبانه هستند؟ آیا نظام ارزشیابی توصیفی که آموزش و پرورش بر اجرای آن تاکید دارد ناکارآمد است؟ آیا مدارس واگذار شده به بخش غیردولتی نقشی در این تعداد مردودی داشته است؟ آیا کیفیت تدریس آموزگاران در سطح پایین بوده است؟ آیا معلمان طرحی تلفیقی - فراگیر آموزش های لازم را ندیده اند؟ ایا ضوابطی همچون تراکم کلاس، آموزش معلمان در طرح تلفیقی - فراگیر که در بخشنامه بر آن تاکید شده در عمل نادیده گرفته می شود؟ آیا استخدام‌هایی که در گذشته صورت گرفته نقشی در پایین آمدن کیفیت آموزشی داشته است؟