به گزارش پارس به نقل از جوانظهر روز ششم آذر ماه سال 1389 کارکنان بیمارستان قائم کرج مأموران کلانتری 17 مهر ویلا را از ماجرای مرگ مشکوک پسر جوانی باخبر کردند.  نخستین بررسی‌ها نشان داد مقتول نیما نام دارد و ضارب هم مرد میانسالی به نام فرزاد است. همچنین مشخص شد مقتول با پسر 10 ساله متهم درگیر شده و او را کتک زده است که متهم به هواخواهی پسرش با مقتول درگیر شده و وی را با چاقو به قتل رسانده است.  پدر مقتول گفت: فرزاد همسایه ما است و خانه‌های ما دیوار به دیوار است.

 لحظه حادثه در خانه نشسته بودم و با پسرم حرف می‌زدم که زنگ خانه زده شد. پسرم در را باز کرد،  دیدم فرزاد ناگهان چاقویی از کمرش بیرون آورد و ضربه‌ای به نیما زد. پسرم عقب عقب آمد و مقابل چشمانم خونین نقش بر زمین شد و قاتل هم از محل گریخت.  همسر متهم نیز توضیح داد: پسر 10 ساله‌ام برای چیدن خرمالو روی دیوار خانه رفته بود که متوجه شدم مقتول او را از روی دیوار به پایین کشید. وقتی به کوچه رفتم نیما روی پسرم افتاده بود و او را کتک می‌زد. به سراغ شوهرم که خوابیده بود رفتم و بیدارش کردم. او هم مرتکب قتل شد و فرار کرد.  متهم نیز وقتی بازداشت شد و مورد تحقیق قرار گرفت، گفت: روز حادثه در خانه خواب بودم که با گریه پسر و همسرم از خواب بیدار شدم. همسرم گفت که پسر همسایه، پسرمان را کتک زده است. عصبانی شدم و چاقویی از آشپزخانه برداشتم و به در خانه همسایه رفتم. وقتی پسر همسایه در را باز کرد، با او درگیر شدم و ضربه‌ای زدم که فوت شد.  مرد میانسال بعد از کامل شدن بررسی‌ها در شعبه 113 دادگاه کیفری استان تهران محاکمه و با رأی هیئت قضایی به قصاص محکوم شد. 

حکم دادگاه پس از تأیید در شعبه 29 دیوان عالی کشور برای سیر مراحل تشریفات اجرای حکم به شعبه سوم اجرای احکام دادسرای جنایی فرستاده شد. در حالی که استیذان حکم متهم گرفته شده بود و فرزاد در یک قدمی چوبه دار قرار داشت، هیئت صلح و سازش شعبه سوم اجرای احکام دادسرای جنایی جلساتی را برای جلب رضایت از اولیای دم برگزار کرد. سرانجام صبح دیروز اولیای دم مقتول رضایت‌نامه کتبی خود را به رئیس شعبه ارائه دادند. مادر مقتول گفت: ما قاتل پسرمان را به خاطر پسرش بخشیدیم و نخواستیم او یتیم بزرگ شود اما متهم باید با پرداخت مبلغی در کار خیری شریک شود.