پايگاه خبري تحليلي «پارس»- شیده لالمی در شهروند نوشت: انتشار یک صورت‌جلسه از قرارگاهی موسوم به قرارگاه انضباط شهری که در آن پیشنهادی برای تخریب تعدادی از خانه‌های واقع در منطقه ١٢ که هسته تاریخی تهران را در خود جای داده، نگرانی‌های تازه‌ای را در میان فعالان میراث فرهنگی به دنبال داشته است. آنها می‌گویند در این صورت‌جلسه با تخریب ٦٤ خانه مجردی موافقت شده درحالی‌که کسی نمی‌داند آیا خانه‌هایی که قرار است تخریب شود ارزش تاریخی دارند یا خارج از بافت تاریخی منطقه ١٢ هستند. اما شهرداری تهران می‌گوید این خانه‌ها را تخریب نمی‌کنیم، پانسیون می‌کنیم.

اواخر خرداد امسال بود که عزیزالله رجب‌زاده، مشاور محمدباقر قالیباف از فعالیت قرارگاهی به نام قرارگاه انضباط شهری در خیابان ١٧ شهریور تهران خبر داد و گفت این قرارگاه با هدف اجرای طرح انضباط شهری، شناسایی و کاهش آسیب‌های اجتماعی در منطقه مستقر شده است. به گفته او سرپرستی و راه‌اندازی این قرارگاه برعهده شهرداری تهران است، شهردار منطقه و معاونت‌های اجتماعی حمل‌ونقل و ترافیک منطقه هم در این مکان حضور دارند و اجرای این طرح و راه‌اندازی قرارگاه با هماهنگی شهرداری تهران، دستگاه‌ قضا و نیروی انتظامی تهران بزرگ انجام می‌شود.

این خبر یعنی حرف‌های رجب‌زاده، نخستین خبر رسمی درباره ورود شهرداری تهران به حوزه آسیب‌های اجتماعی به شکل سازمان یافته بود، خبرهای غیررسمی اما یک‌سال پیش از این روزها رسیده بود. وقتی که رفت‌و‌آمدهای شبانه محمدباقر قالیباف به منطقه هرندی سر زبان‌ها افتاد. هرچند که می‌گفتند او و همراهانش به صورت ناشناس در این محلات رفت‌وآمد می‌کنند اما به تدریج انتشار تصاویری از حضور قالیباف در هرندی و دست آخر حضور او در مراسم عزاداری کودکان کار و انتشار خبرهایی مبنی بر مدرسه‌سازی شهرداری در این محله، رفت‌و‌آمدهای شهردار تهران به محله هرندی را که یکی از جرم‌خیزترین محلات پایتخت هم است، علنی کرد. آنچه از گوشه‌وکنار به گوش می‌رسید برگزاری جلسات و بازدیدهای منظم هفتگی شهردار تهران با حضور تعدادی از مدیران شهری، فعالان حوزه‌های اجتماعی، جامعه‌شناسان و آسیب‌شناسان  بود.

چند ماه بعد خبرهای دیگری رسید، شهردار تهران از تعدادی از معاونان و مدیرانش خواست تا در بافت مرکزی و تاریخی تهران سکونت کنند و خودش هم قرار است همراه خانواده در یکی از همین خانه‌ها سکونت داشته باشد. در همین روزها بود که اعضای شورا می‌گفتند، شنیده‌اند شهردار تهران قصد دارد برنامه‌هایی را برای کاهش آسیب‌های اجتماعی در تهران و پیشگیری از آسیب‌ها در محل وقوع آنها اجرا کند اما از جزییات آن باخبر نبودند. حتی یک بار فاطمه دانشور، در جلسه علنی شورا هم از شهردار تهران خواست به اعضای شورا بگوید در منطقه هرندی چه خبر است و برای آن‌جا چه تصمیمی گرفته شده است. قالیباف و مدیرانش در شهرداری تهران اما ترجیح داده‌اند درباره جزییات تصمیمات و برنامه‌هایی که برای این مناطق پیش‌بینی کرده‌اند، سکوت کنند. در روزهای اخیر اما انتشار صورت‌جلسه یکی از جلسات آنها کار دست‌شان داده و جنجالی به پا کرده است. صورت‌جلسه‌ای که گفته می‌شود مربوط به جلسه‌ای در قرارگاه انضباط شهری یا قرارگاه انضباط اجتماعی بوده و در آن تصمیمی برای تعدادی از خانه‌های واقع در منطقه ١٢ گرفته شده است. آن‌طور که«سجاد عسگری»، مدیر کمیته مردم‌نهاد پیگیری حفاظت از خانه‌های تاریخی تهران می‌گوید، صورت‌جلسه‌ای به دست آنها رسیده است که نشان می‌دهد در جلسه‌ای که ٢٣ خرداد این قرارگاه با حضور شهردار تهران و اعضای دیگر این قرارگاه ازجمله مشاوران شهردار، رئیس سازمان رفاه، مشارکت و خدمات اجتماعی شهر تهران و افراد دیگری برگزار شده، یکی از مشاوران قالیباف، درخواست تخریب ٥٥ باب خانه مجردی بدون صاحب و ٩ باب خانه مجردی با صاحب را ارایه می‌کند، پیشنهادی که در این جلسه با موافقت شهردار تهران قرار است شکل عملیاتی به خود بگیرد.

به گفته «عسگری»، مفاد این صورت‌جلسه نگران‌کننده است چراکه اوایل دهه ٨٠ هم یک‌بار به بهانه اجرای طرح مشابهی بخشی از بافت تاریخی منطقه ١٢ تخریب شده است.

او ادامه می‌دهد: «زمانی که آقای قالیباف فرمانده نیروی انتظامی و آقای احمدی‌نژاد شهردار تهران بود در طرح مشابهی برای پاکسازی منطقه عودلاجان از اراذل و اوباش، بسیاری از خانه‌های تاریخی تهران تخریب شد. این خانه‌ها یک باب و چند باب نبود، آن زمان ٦ هکتار از بافت عودلاجان از دست رفت که هنوز هم آثار باقی مانده از خانه‌هایی که تخریب شدند، ستون‌ها و سرستون‌ها، پنجره‌ها و... نشان می‌دهد که چه آثار ارزشمندی آن سال‌ها نابود و از حافظه تاریخی تهران پاک شد. تا جایی که ما می‌دانیم در سازمان میراث‌فرهنگی کسی از اجرای این طرح خبر ندارد و نگرانی‌ها درباره این‌که چه خانه‌هایی قرار است تخریب شود، جدی است، چون اسامی آنها را اعلام نکرده‌اند و تا جایی که ما پیگیری کردیم در شورا هم کسی از تصمیمی که برای تخریب این خانه‌های تاریخی گرفته شده، خبر ندارد.»

البته «محمدحسن طالبیان»، معاون میراث فرهنگی کشور در پی خبرهای منتشره درباره تصمیم برای تخریب تعدادی از خانه‌های منطقه ١٢ با معاون فنی و شهردار منطقه ۱۲ صحبت کرده است. او در این‌باره به «مهر» گفت: «من اعلام کردم که اگر قرار است تخریبی در این بافت انجام شود، باید حتما قبل از اجرای آن از سازمان میراث فرهنگی استعلام‌های لازم صورت گیرد اما به من اعلام کردند که تخریبی انجام نمی‌شود و قرار است یک طرح اجتماعی اجرا شود. اجرای طرح‌های اجتماعی به سازمان میراث‌فرهنگی مربوط نمی‌شود ولی از آنها خواستیم که اگر تصمیم بر این بود که تخریبی انجام شود، استعلام لازم را دریافت کنند.»‌ هرچه هست آن‌طور که عسگری می‌گوید قرار است اعضای کمیته حفاظت از خانه‌های تاریخی تهران با تعدادی از اعضای شورا از منطقه عودلاجان، همان منطقه‌ای که اوایل دهه ٨٠ در اجرای طرح برخورد با اراذل و اوباش تخریب شده بود، بازدید کنند.

خانه‌های مجردی یا خانه‌های تیمی؟
آنچه در ماجرای اخیر انتشار صورت‌جلسه‌ای از قرارگاه انضباط شهری که به نظر می‌رسد راهبری آن را شهردار تهران برعهده دارد، مسأله‌ساز شده، استفاده از عنوان خانه‌های مجردی است. «میثم امرودی»، معاون اجتماعی شهرداری تهران، پس از انتشار این صورت‌جلسه در مصاحبه‌ای گفته است: «درصدد هستیم دستورالعملی برای ساماندهی خانه‌های مجردی با حضور مسئولان انتظامی و فرهنگی و اجتماعی شهر تهیه کنیم. با تهیه این دستورالعمل خانه‌های مجردی به‌ویژه در منطقه ۱۲ ساماندهی و به پانسیون تبدیل می‌شوند، بنابراین هیچ تخریبی در مورد این خانه‌ها صورت نمی‌گیرد.»

این اظهارنظرها جدا از جنبه تاریخی بودن بافت منطقه ١٢ که نقد و نظر فعالان میراث فرهنگی را به دنبال داشته، منتقدان دیگری را هم با خود همراه کرده است، آنها که می‌گویند اصلا چرا باید کسی با خانه‌های مجردی برخورد کند و اصلا این موضوع یعنی بحث برخورد با خانه‌های مجردی چه ارتباطی به شهرداری تهران دارد؟

«محسن پیرهادی»، عضو کمیسیون حقوقی و نظارت شورا به این نکته اشاره می‌کند که اطلاعاتی درباره جزییات طرحی که قرار است در منطقه ١٢ اجرا شود ندارد اما به گفته او تعریفی که از خانه‌های مجردی در طرح‌های اجتماعی می‌شود با تعریف عادی این واژه متفاوت است: «خانه‌های مجردی در ادبیات روزمره مردم به خانه‌هایی اطلاق می‌شود که افراد به تنهایی در آن زندگی می‌‎کنند، در حوزه مطالعات اجتماعی و بررسی آسیب‌ها عبارت خانه‌های مجردی به معنای خانه‌هایی است که زندگی روزمره خانوادگی چه به صورت خانوارهای تک نفره و چه خانوارهای چند نفره در آنها وجود ندارد و افراد به صورت مجردی، گروهی یا تیمی در آنها زندگی می‌کنند. درواقع این خانه‌ها محل زندگی معتادان، بعضا مراکز تولید و توزیع مواد مخدر هستند و مجموعه‌ای دیگر از آسیب‌های اجتماعی در آنها پررنگ است.»

او در پاسخ به این پرسش که چرا شهرداری تهران وارد حوزه مسائل آسیب‌های اجتماعی شده و آیا برخورد با این مراکز در حیطه اختیارات مدیریت شهری است، گفت: «شهرداری تهران خودش ضابط قضایی نیست و حتی برای مثال در مورد تخریب ساخت و سازهای غیرمجاز هم باید از طریق دستگاه قضایی و ناجا اقدام کند. درباره این موضوع یعنی اقدام در زمینه کانون‌های آسیب اجتماعی هم تا جایی که من می‌دانم اگر اقدامی صورت بگیرد کار به صورت مشترک است و به عبارت دیگر این کار محصول مشترک کارگروهی است که شهرداری هم یکی از اعضای آن است.» پیرهادی، تأکید می‌کند تا زمانی که جزییات دقیقی   درباره اجرای یک طرح اعلام نشده نباید درباره آن قضاوت کرد چرا که منطقه ١٢ محدوده وسیعی است و الزاما همه بافت شهری آن بافت با ارزش تاریخی نیست، بخش زیادی از منطقه بافت‌های فرسوده غیرتاریخی است، در این منطقه خیابان‌ها و مکان‌هایی وجود دارد که در نگاه اول هیچ بیننده‌ای باور نمی‌کند این خیابان‌ها بخشی از تهران  باشند.

قرار است چه اتفاقی بیفتد؟
این‌که قرار است در هسته تاریخی و مرکزی تهران دقیقا چه اتفاقی بیفتد، هنوز روشن نیست. آنچه روشن است این‌که شهرداری تهران بخشی از نیروها، برنامه‌ها و توان اجرایی‌اش را از حدود یک‌سال گذشته روی مسائل و مشکلات منطقه مرکزی تهران یعنی عمدتا مناطق ١١ و ١٢ متمرکز کرده و قالیباف هم یک‌سال است که به‌طور منظم در جلساتی با جامعه‌شناسان و آسیب‌شناسان و افراد دیگری که به انتخاب خود او در این جلسات حضور دارند، آسیب‌های اجتماعی تهران به‌ویژه وضع مناطق و محله‌های جرم‌خیزی چون هرندی را زیر ذره‌بین برده و برای کنترل و کاهش آنها طرح و برنامه خواسته است.

دور از انتظار نیست که ورود شهرداری تهران به حوزه آسیب‌های اجتماعی درحالی‌که ده‌ها سازمان متولی دولتی و حکومتی در این زمینه مسئولیت مشخص دارند، انتقاداتی را متوجه شهرداری تهران کند. منتقدانی که می‌پرسند چرا شهرداری به چنین حوزه‌هایی ورود پیدا می‌کند و آیا بهتر نیست که به کار خودش یعنی امور شهر و اداره کردن آن برسد؟ البته پاسخ شهرداری هم تاکنون این بوده که کار شهرداری تنها زباله جمع کردن نیست و شهرداری فراتر از یک نهاد خدماتی باید یک نهاد اجتماعی باشد و کنترل و پیشگیری از آسیب‌های اجتماعی هم ذیل همین نقشِ اجتماعی تعریف می‌شود. با چنین دیدگاهی اردیبهشت ‌سال ٨٨ با دستور قالیباف و مصوبه شورا با ادغام بخشی از ستادها و واحدهای زیرمجموعه شهرداری تهران، سازمان رفاه، خدمات و مشارکت‌های اجتماعی شهرداری تهران شکل گرفت، سازمانی که ماموریتش ساماندهی فعالیت‌های فرهنگی و اجتماعی درجهت رسیدگی به امور آسیب‌دیدگان و توانمندسازی اقشار آسیب‌پذیر است و حالا آن‌طور که پیداست، ورود شهرداری به حوزه آسیب‌های اجتماعی گسترده‌تر از پیش هم خواهد شد. این روزها با توجه به خبرهایی که از شهرداری تهران می‌رسد، روشن است که مدیریت شهری برای منطقه مرکزی تهران که به انواع دردها و مسأله‌های اجتماعی و فرهنگی و شهری هم مبتلاست، برنامه‌هایی دارد. آنچه تاکنون به‌طور رسمی از زبان معاونان و مدیران شهرداری تهران درباره این طرح و برنامه‌ها اعلام شده، عمدتا معطوف به طرح و برنامه‌های ترافیکی و زیباسازی بوده است. مثلا جعفر تشکری‌هاشمی، معاون حمل‌ونقل و ترافیک شهرداری تهران از پیش‌بینی محدودیت‌هایی برای تردد موتورسیکلت‌ها و خودروهای آلاینده در محدوده مرکزی تهران خبر داده و از منطقه ١٢ نام برده یا مجتبی عبدالهی معاون خدمات شهری شهرداری تهران که گفته «آلاینده‌های بصری و آن دسته از تجهیزات ساختمانی، وسایل و امكاناتی كه از مرز استاندارد‌ نماها خارج شده و منجر به ایجاد اغتشاشات بصری شده‌اند در راستای اجرای طرح انضباط اجتماعی در تهران به‌ویژه محدوده مرکزی و بازار ساماندهی خواهند شد.»

اینها اما تنها بخشی از طرح و برنامه‌های شهرداری تهران برای مرکز شهر تهرانند. قالیباف که در دوره‌های اول و دوم مدیریتش در تهران بخش عمده توان شهرداری را صرف تکمیل طرح‌های عمرانی نیمه تمام و اجرای طرح‌های عمرانی جدید، ساخت تونل و بزرگراه‌ها و مانند آنها کرد حالا در سومین دوره از سال‌های مدیریتش در شهر تهران برای ورود به حوزه اجتماعی و ازجمله آسیب‌‎های اجتماعی، که تهران کلکسیونی از آنها را در خود جای داده، خیز برداشته است. حوزه‌ای که سالهاست در حاشیه مانده و مسأله‌های اجتماعی کوچک دیروز در همین حاشیه‌نشینی حالا به مسأله‌های بزرگ و نگران‌کننده‌ای تبدیل شده‌اند.